ایران شهرساز

مسوولان اگر نمی توانند مرهمی بر زخم ناشی از ریزگردها بگذارند ،لااقل بر آن ، نمک تبعیض نپاشند و در میان مردم ایران ، احساس نابرابری ایجاد نکنند.

در واقع آنچه از گرد و غبار به تهران می رسد ، تتمه ریزگردهایی است که شهرهای غربی و جنوب غربی کشور مانند کرمانشاه و اهواز را در می نوردند و صدها کیلومتر این سوتر به تهران می رسند تا پایتخت نشیان را نیز بی نصیب نگذارند!


از وقتی که یک مقام استانداری در تهران خبر تعطیلی احتمالی تهران به دلیل ریزگردها را اعلام کرده ، ایرانیان ساکن در دیگر شهرهای ایران از خود می پرسند فرق آنها با اهالی پایتخت چیست که آنها زیر گرد و غبار دفن می شوند و تهران با گرد و خاکی به مراتب کمتر، تعطیل می شود؟!


آقایان مسئولی که از تعطیلی تهران به دلیل گرد و غبار صحبت می کنید! بدانید و آگاه باشید چند برابر این گرد و غبار از مدت ها پیش امان مردم دیگر شهرهای ایران را بریده است و اگر قرار بود با ریزگردهایی در حد ریزگردهای به تهران رسیده ، تعطیل شوند ، باید ماه های زیادی از سال را در ان شهرها "تعطیلات اضطراری" اعلام کنند.

فراموش نکنیم که ایران ، فقط تهران نیست و تنفس سالم ، اولیه ترین حق هر انسانی است ، اعم از این که در تهران زندگی کند تا در دهی دور افتاده در کردستان.

"ریزگرد" ، مصیبت فراگیر سال های اخیر است و گویا قرار هم نیست حالا حالاها دست از سر این مردم بردارد و رخصت تنفس عادی به ایشان بدهد.در این میان ، مسوولان اگر نمی توانند مرهمی بر زخم ناشی از ریزگردها بگذارند ،لااقل بر آن ، نمک تبعیض نپاشند و در میان مردم ایران ، احساس نابرابری ایجاد نکنند.
اگر قرار است تهران به خاطر ریزگردها تعطیل شود ، باید سایر شهرها هم در شرایط مشابه تعطیل شوند.

کوتاه سخن این که اگر در سایر شهرها هم در شرایط مشابه تهران ، اعلام تعطیلی می شود ، تهران را هم تعطیل کنید وگرنه ، حق ندارید تبعیض را رسمیت دهید.