ایران شهرساز

نسخه‌ی کامل: یونان (دوره هلنی)
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
یونان (دوره هلنی)


سده چهارم دوره هلنی
گونه گونی، پیچیدگی و پیشرفتگی چشمگیر فرهنگ هلنی، به یک شیوه معماري با مقیاسی بزرگ و تنوعی پردامنه – به مراتب فراتر از آنچه کشور- شهر کلاسیک می توانست بطلبد – نیازمند بود. فعالیتهاي ساختمانی از مراکز قدیمی واقع در سرزمین اصلی یونان به شهرهاي پررونق پادشاهان هلنی در آسیاي صغیر که مرکزیت بیشتري براي دنیاي هلنی داشتند انتقال یافت. مقیاس بزرگ و گسترش استادانه فضاي درونی بناها – که این یکی از مختصات معماري هلنی بود – در معبد آپولون در دیدوما (دیدومایون (نزدیک میلتوس، شهر یونیک کهن بر ساحل غربی آسیاي صغیر نشان داده شده است. این معبد یونیک دور ستونی بر روي پایه اي هفت پله اي در ارتفاع تقریباً چهار متري سطح مقصوره آن که عمداً بی سقف و رو به آسمان بازمانده بود ساخته شده است. عرض این معبد، پنجاه و یک متر، طولش 108 19 متر است .تالار گود و پر از ستون آن مقدم بر یک اتاقِ کفش کَن 2/ متر و ارتفاع ستونهاي دور تا دورش 1 ساخته شده است که از آنجا پلکان بزرگی به عرض پانزده متر به سوي حیاط رو باز معبد، سرازیر می شود و راه دسترسی بسیار شکوهمندي براي زیارتگاه کوچک داراي ستون بندي خلفی که محل نگهداري از پیکره پرستشی بود و پیهایش را می توان در این تصویر دید، فراهم می آورد. این طراحی پیچیده فضاي درونی تالارهاي بزرگ، مستقیماً به شیوه رومی پس از خود می انجامد و گسست چشمگیر و شدیدي از معماري کلاسیک یونان به شمار می رود که بر نماي بیرونی ساختمان تقریباً به عنوان یک تندیس تأکید به شمار می رود که بر نماي بیرونی ساختمان تقریباً به عنوان یک تندیس تأکید می کرد و درون آن را تقریباً ساده رها می کرد .
نمونه دیگر از طراحی ماهرانه فضاي روباز، تئاتر سرگشاده اپیداوروس است که پاوسانیاس آن را بهترین تئاتر سرگشاده یونان نامیده بود. این ساختمان (متعلق به 350 پیش از میلاد) با آنکه با شیوه کلاسیک ساخته شده است نه هلنی و به دوره اي تعلق دارد که در آن تئاترها در مراحل نسبتاً اولیه خود به سر می برند، تمام واحدهاي کارکردي و ترتیب ظاهري تئاترهاي بعدي را داراست. ردیفهاي متحد المرکز نشستگاههاي نسبتاً بیشتر از نیمدایره تماشاگران، در سراشیب یک تپه ساخته شده بود و قُطر دایره بیرونی اش تقریباً 120 متر است. راه پله ها یا راهروي میان پله ها به صورت چندین شعاع از مرکز دایره که محل ارکستر یا اجراي عملیات نمایشی بود تا محیط دایره کشیده شده اند و نشستگاههاي سنگی را که با یک راهروي پهن به دو بخش بالایی و پایینی تقسیم شده اند از هم جدا می سازند .ارکستر، پیش صحنه و صحنه، طوري طراحی شده اند که بیشترین درجه سهولت ممکن براي دیدن اجراي نمایشها و آماده شدن بازیگران فراهم آید .
پارودها (یا گذرگاه بین صحنه و تماشاگران) در هر دو طرف از پهناي کافی براي خروج سریع تماشاگران برخوردار است. این ژرف اندیشی در تهیه نقشه تئاتر و پیش بینی راههاي راحتی تماشاگران، حکایت از توجه روز افزون به نظرات و پاسخهاي فردي دارد، همچنان که نمایشنامه هاي کمدي نو در روزگار ما با چنین هدفی اجرا می شوند . انطباق اندیشمندانه فضا بر نیازهاي انسان، نه همچون روزگار باستان براي ستایش از خدایان و ارضاي هوسهاي شاهان، بخشی از سنت انسان دوستی یونان و کمک آن به تاریخ جهان است. یونانیان هلنی، بر دامنه تصور خویش از طراحی معمارانه افزودند تا شهرهاي بزرگ را نیز مطابق آنها بسازند. نقشه هاي منظم خیابانهاي شبکه مانند، که به دوره کهن در تاریخ یونان مربوط می شوند، در سده پنجم پیش از میلاد توسط هیپو داموس معمار میلتوسی، به صورت طبقه بندي شده و انتظام یافته اي درآمدند. نام هیپوداموس با نقشه هاي صفحه شطرنجی شهرهاي یونانی، مانند شهر پرینه جوش خورده است .
2 طرح هیپوداموس، همچنانکه از نقشه پرینه بر می آید، از شبکه درهم فشرده خیابانهایی تشکیل می شود که یکدیگر را با زوایاي قائمه قطع می کنند، بی آنکه بر محوري خاص به نشانه الگوي مسلط ترافیک در آنها تأکیدي شده باشد . در اینجا، نقشه ساختمانی بر یک منطقه منظم و سراشیب، بدون توجه به نوع زمین، منطبق شده است. فقط دیوارهاي دفاعی پیرامون شهر دقیقاً با خط الرأسهاي جغرافیایی انطباق دارند و نتیجتاً ارتباط و تناسبی میان دیوارها و نقشه خیابان به چشم نمی خورد. از طرف دیگر، شبکه مزبور، شبکه ظریف و منظم است و اثري از تفاوتهاي اجتماعی یا اقتصادي در آن دیده نمی شود، زیرا شبکه اي ماهیتاً دموکراتیک است.
اصل سازمان دهنده اصلی نقشه هیپو داموس، میدان بود که در مرکز قرار می گرفت و به راحتی براي همه شهروندان قابل دسترسی بود. دور تا دور میدان، رواقهاي باز و سرپوشیده پیش بینی شده بود که بازارها و ادارت در آنها واقع شده بودند و بیان معمارانه زندگی عمومی در این شهر به شمار می رفتند. اینجا مرکز داد و ستد و سیاست بود، شهر از همین جا اداره می شد، شایعه ها از همین جا ساخته و پراکنده می شدند و آموزش انضباط اخلاقی و منطقی به شهروندان در رواقی متمرکز بود که فلسفه رواقیون نیز نام خود را از آن گرفته است . در همین نقطه از تاریخ معماري است که می توانیم از خانه سازي سخن بگوییم و ظاهر یک سکونتگاه عادي انسانی را که شایسته نهادن نام خانه است کشف کنیم (حتی در پرینه). از لحاظ نوع، قطعه زمینی که خانه هلنی بر آن بنا می شد با یک دیوار محصور می شد تا گل و کثافت خیابان باریک مقابلش در آن ریخته نشوند. یک در به اتاق خدمتکاران باز می شد و از آنجا راهروي سرپوشیده اي تا حیاط کشیده شده بود و درهاي تمام اتاقهاي مسقف به این حیاط باز می شدند. سکونتگاههاي ثروتمندان، علاوه بر جلوخان (مشابه دهلیز سرگشاده رومی) یک باغ ستون بندي شده یا ایوان ستون دار نیز داشتند. خانه پرینه اي در مقیاسی کوچکتر، بازتابی از علاقه عام هلنی به طراحی فضاهاي راحت در درون بناها و توجه روز افزونشان به سودمندي و راحتی در زندگی روزانه فرد عادي است .
پرینه یک شهر کوچک بود و خانه هایش نسبتاً متوسط بودند. غنی ترین و پرشکوه ترین جلوه هاي زندگی در پایتختهاي متعلق به پادشاهیهاي هلنی – اسکندریه در مصر، پرگاموم در آسیاي صغیر و پلا در مقدونیه – شکوفا می شد .
در این شهر پادشاهان و ملازمانشان خود را در چنان تجملی غرق کرده بودند که در وصف وضعشان ضرب المثلهاي فراوان ساخته شد و شیوه زندگی ایشان تا سطحی رسیده بود که فقط امپراتوران روم در دوره بعدي روزگار باستان توانستند به پایشان برسند. از جمله ماندگارترین تجملات هلنی می توان به موزاییکهایی اشاره کرد که در تزیین کف اقامتگاههاي ثروتمندان این شهرهاي درباري به کار می رفت.


[تصویر:  XXX.png]



منبع:
سایت ایران okb