ایران شهرساز

نسخه‌ی کامل: مفهوم شهرنشینی
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
شهرنشینی فرآیندی است که در آن تغییراتی در سازمان اجتماعی سکونتگاههای انسانی به وجود می آید که حاصل افزایش ، تمرکز و تراکم جمعیت می باشد . از نظر سازمانی ، در شهرنشینی دگرگونیهایی در ساخت اجتماعی – اقتصادی و کارکردهای جمعیتی ظاهر می شود.
این جریان تغییراتی را در ساخت فضای داخلی شهرها به وجود می آورد . به طور کلی شهرنشینی دارای دو خصیصۀ اصلی است :
· مهاجرت مردم از حوزه های روستایی به شهری، جهت اشتغال در فعا لیتها و مشاغل غیر کشاورزی. به سخن دیگر، شهرنشینی کارکردهای اقتصادی ویژه ای را در اختیار مردم قرار می دهد و تراکم جدیدی را به وجود می آورد و در نتیجه در کاربری زمین شهری نیز تغییراتی را موجب می شود.
· دگرگونی در سبک زندگی مردم، از سبک زندگی روستایی به شهری ، به همراه تغییر در ارزشها، نگرشها که رفتارهای تازه ای را سبب می شود. (شکویی، حسین، دیدگاههای نو در جغرافیای شهری، جلد اول، انتشارات سمت ، تهران ۱۳۷۴، ص ۱۲ )

۲ – 3 – مفهوم شهرگرایی :

شهرگرایی در مفهوم وسیع آن، به همۀ ویژگیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شیوۀ زندگی شهری اطلاق می شود و برخلاف شهرنشینی، یک فرآیند رشد شهری نیست، بلکه مرحلۀ نهایی و نتیجه شهرنشینی محسوب می شود. بنابراین یک کشور ممکن است سهم بیشتری از شهرنشینی داشته باشد اما در سطح پائین شهرگرایی قرار بگیرد. نمونۀ این وضع در شهرهای بزرگ کشورهای در حال توسعه دیده می شود که بخش مهمی از جمعیت آن را مهاجران روستایی و مهاجران سکونتگاههای کم جمعیت تشکیل می دهند و با وجود سا لها زندگی در شهرهای چند میلیونی هنوز هم به سنتها و رفتارهای روستایی خود پایبند مانده اند. (شکویی، حسین، دیدگاههای نو در جغرافیای شهری، جلد اول، انتشارات سمت، تهران ۱۳۷۴، ص ۷۶ )

۲ – 4 – مفهوم کالبد :

بصورت کلی ، کالبد شهر در مرحلۀ نخست با شرایط مکانی آن ارتباط داشته است . کالبد شهرهای قدیمی در رابطه با چهار عامل زیر شکل می گرفته است :

۱ – اقلیمی ۳ - اجتماعی

۲ – دفاعی ۴ – اقتصادی

در درون این کالبد ، فعا لیتهای اجتماعی و اقتصادی جریان داشته و فرم و شکل کالبد را تعیین می کرده است . (مجتهدزاده ، غلامحسین ، برنامه ریزی شهری در ایران ، پیام نور ، ۱۳٨۲ ، ص ۷۳ )

۲ – 5 – تعریف برنامه ریزی :

واتر سون در کتاب خود به نام برنامه ریزی توسعه ، برنامه ریزی را چنین تعریف می کند :

برنامه ریزی ، فعالیتی سازمان یافته و تلاشی هوشیارانه ، به منظور گزینش بهترین راه حلهای پیشنهادی موجود برای دسترسی به هدفهای کلی ویژه است . برنامه ریزی ، نشان دهندۀ بکارگیری نابخردانۀ دانش است . برای فرایند دستیابی به تصمیم هایی است که همچون بنیانی برای فعالیت انسان عمل می کند . هستۀ مرکزی این فعا لیت ، ایجاد رابطه بین هدفهای نهایی و ابزار دستیابی به آنها ، با هدف دسترسی به هدفهای نهایی با استفاده از باکفایت ترین و کارآمدترین استراتژیها است. (سیف الدینی ، فرانک ، مبانی برنامه ریزی شهری ، نشر آییژ ، ۳٨۱ ، ص ۳۰ )
برنامه ریزی همانا انتخاب بهترین گزینه است و بهترین گزینه آن است که تابع هدف مورد نظر را به حداکثر مطلوب برساند . به عبارتی برنامه ریزی پویش و هدایت عقلانی سازو کار ( مکانیزم ) تصمیم گیری در امور توسعۀ اقتصادی – اجتماعی در ابعاد زمانی ( بلند مدت ، میان مدت ، کوتاه مدت ) به منظور بهره برداری منطقی و هماهنگ از امکانات و منابع برای فراهم آوردن نیازهای عمومی و اصلی جامه می باشد . ( نوری کرمانی ، علی ، جزوۀ درسی کارشناسی ارشد ، اصول و مبانی برنامه ریزی منطقه ای ، ترم اول ، سال ۱۳٨۵ )

۲ – 6 – انواع برنامه ریزی :

تقسیم بندیهای گوناگونی از برنامه ریزی انجام می گیرد . برنامه ریزی به لحاظ زمان ، وسعت و حجم ، پوشش جغرافیایی و برنامه ریزی به لحاظ هدف .
v از نظر زمانی برنامه ریزی را می توان به سه دورۀ مشخص تقسیم کرد :

۱ – برنامه ریزی بلند مدت : در برنامه ریزی بلند مدت جزئیات کار به ندرت مشخص شده و فقط چارچوبی برای کار، تعیین می شود. این برنامه ریزی اغلب بیش از ۱۰ تا ۱۵ سال است و شامل رشد جمعیت و تکنولوژی می باشد .
۲ – برنامه ریزی میان مدت : این برنامه ریزی در چارچوب برنامه ریزی بلند مدت و درراستای هدفهای کلی آن است . این برنامه ریزی اغلب بین ۴ تا ۷ سال می باشد .
۳ – برنامه ریزی کوتاه مدت : این برنامه ریزی در چارچوب برنامه ریزی بلند مدت با قابلیت اجرای بیشتر و بهتری انجام می گیرد . این برنامه ریزی معمولاً برای ۱ تا ۲ سال تنظیم می شود . اینگونه برنامه ضرورتاً دقیق تر و عملی تر می باشد و به عبارتی برنامه ریزی عملیاتی است .

v برنامه ریزی ، در رابطه با شمار هدفهای ویژه به دو دستۀ کلی تقسیم می شود :

۱ – برنامه ریزی یک هدفی
۲ – برنامه ریزی چند هدفی

بدون توجه به نوع و شکل ، برنامه ریزی ، اهداف یا به اصطلاح برنامه ریزی ، هدفهای کلی و هدفهای خاص دارد . تمایز بین هدفهای خاص به وسیلۀ یانگ انجام می گیرد . هدف کلی یک آرمان است و باید به صورت واژه ای مطلق بیان شود (مانند بهبود استاندارد زندگی در اسکاتلند) .
هدف خاص ، قابل دسترسی و اندازه گیری است و هدف اصلی آن ، بیشتر آشکار است تا ناآشکار [ ضمنی ] باشد. برنامه ریزی ممکن است هدفهای کلی یا هدفهای خاص منفرد و چندگانه ای داشته باشد. یک نیروی توانمند محلی ، ممکن است به منظور ساختن جاده ای جدید برای بهبود دسترسی داخلی ، اقدام کند ، اما ممکن است شرکتهای جدیدی را نیز جذب کرده و حوزۀ نفوذ خود را نیز گسترش دهد . (سیف الدینی ، فرانک ، مبانی برنامه ریزی شهری،نشر آییژ ، ۱۳٨۱، صص ۳۲ ، ۳۳ ، ۳۵ )

v برنامه ریزی به لحاظ وسعت و حجم شامل دو دسته است :

· برنامۀ جامع ( یکپارچه ) : ترکیبی از برنامه ریزی توسعه اقتصادی و توسعۀ فضایی در جهت عمران هماهنگ در نواحی مورد نظر از طریق تخصیص منابع اقتصادی بین بخشهای اقتصادی و تخصیص فضایی توسعه بین فعالیتهای گوناگون با در نظر داشتن تقدم و تأخر فعا لیتها در طی زمان است از قبیل طرحهای جامع،تفصیلی و ... .
· برنامۀ غیر جامع : بعضی از فعا لیتهای اقتصادی ، صنایع کلیدی و پروژه های عمرانی و غیره را به ترتیب اولویت در بر می گیرد .

v برنامه ریزی به لحاظ پوشش جغرافیایی شامل انواع زیر است :
· برنامه ریزی بین المللی ( در سطح چند کشور )
· برنامه ریزی ملی ( در سطح یک مملکت )
· برنامه ریزی منطقه ای ( در سطح یک استان )
· برنامه ریزی ناحیه ای ( در سطح یک شهرستان )
· برنامه ریزی محلی ( در سطح یک بخش و دهستان کوچک )
· برنامه ریزی شهری ( در سطح یک شهر )
· برنامه ریزی روستایی ( در سطح یک دهستان و روستا )

v برنامه ریزی به لحاظ هدف دارای ۱۰ نوع است :
· برنامه ریزی توسعه ای : هدف از این برنامه ریزی همانا بکارگیری منابع موجود و بالقوه کشور و توسعۀ بخشهای گوناگون اقتصادی – اجتماعی و غیره در جهت تحقق هدفهای توسعه است .
· برنامه ریزی کا لبدی : در اینگونه برنامه ریزی هدف مدیریت خردمندانۀ فضا و کاربری بهینۀ اراضی و غیره است . هدف یا همانا هدایت کالبد محیط انسانی در جهت مطلوب و تنظیم بهسازی محیط فیزیکی زندگی انسان می باشد .
· برنامه ریزی فضایی و آمایشی : وظیفۀ اصلی این برنامه ریزی همانا تجزیه و تحلیل ساختارهای فضایی ، ارزیابی کارایی آنها در مقابل نیازهای اقتصاد ملی و منطقه ای و ایجاد ساختاری برای رسیدن به هدفهای توسعه می باشد . به لحاظ علمی مجموعۀ برنامه ریزی منطقه ای را می توان بعد مهمی از برنامه ریزی فضایی دانست .
· برنامه ریزی ارشادی و اجباری : ارشادی فقط خطوط هدایت عمومی و توصیه ای را در نظر می گیرد . لیکن برنامه ریزی اجباری یا دستوری همانا مقررات قابل اجرا و قاطع را ارائه می کند .
· برنامه ریزی ابداعی : در اینگونه برنامه ریزی عمدتاً پیشرفت و توسعه کلی از طریق ارائه هدفهای جدید تلاش در شیوۀ برنامه ریزی تغییرات کلی مورد عنایت است . به این لحاظ آگاهی به این برنامه ریزی را برنامه ریزی توسعه و عمران هم می گویند .
· برنامه ریزی اختصاصی : هماهنگی جهت حل و فصل مشکلات است با ضمانت آنکه سیستم موجود به شکل مؤثری مطابق خط مشهای تکاملی در جهت توسعه و تنظیم جامعه در طی زمان باشد .
· برنامه ریزی بخشی : در این خصوص به برنامه ریزی در یک بخش اقتصادی یا اجتماعی یا زیربنایی در چارچوب رهبرد توسعۀ ملی و اهداف پیش بینی شده است ، یعنی اینکه در اینگونه برنامه ریزی منابع موجود به نحو و نفع بخشی تقسیم می گردد مثلاً یک کشور که مورد نظر باشد منابع موجود می بایست بین وزارتخانه های گوناگون آن قسمت گردد .
· برنامه ریزی میان بخشی : همانا تعیین روابط منطقی بین بخشها هدف برنامه و برنامه ریزی میان بخشی را شامل می گردد .
· برنامه ریزی متمرکز : همانا در این برنامه ریزی هدف تصمیم گیری و ارائه برنامه از سوی دولت است و از طریق دولت به واحدهای ردۀ پائین تر تسلی می یابد .
· برنامه ریزی غیر متمرکز : در این برنامه ریزی هدف و تصمیم گیری ارائۀ برنامه ها و برنامه ریزی بر پایۀ مشارکت مردم است یعنی از پائین به بالا .
· برنامه ریزی فیزیکی : برنامه ریزی ساختار فیزیکی یک ناحیه ، چگونگی کاربری زمین ، ارتباطات ، تسهیلات و مانند آن است و دارای مبدأیی در تنظیم و کنترل توسعه شهری است که از توانایی سیستم بازار ، برای برخورد با این وضعیت پیشی می گیرد. ( نوری کرمانی ، علی ، جزوۀ درسی کارشناسی ارشد ، اصول و مبانی برنامه ریزی منطقه ای ، ترم اول ، سال ۱۳٨۵ ) انواع دیگر برنامه ریزی نیز وجود دارد که تنها نام می بریم زیرا در این پایان نامه این نوع برنامه ریزیها مد نظر ما نیستند ؛ برنامه ریزی اقتصادی ، برنامه ریزی تخصیصی ، برنامه ریزی نوآورانه ، برنامه ریزی اخباری .

۲ – 7 – تعریف برنامه ریزی شهری :
برنامه ریزی شهری تا کنون با جملات گوناگون تعریف شده ، اما به طور خلاصه می توان گفت برنامه ریزی شهری یعنی ساماندهی کالبدی – فضایی شهر . اینگونه از برنامه ریزی در واقع همان شهرسازی است که می توان آن را چنین تعریف کرد :
ساماندهی کاربری زمین برای تأمین یک محیط کالبدی شایسته زندگی مدنی سا لم ، برخی هم آن را تلاشی دانسته اند که انسان را برای تدوین اصولی در جهت پدید آوردن یک محیط کالبدی مدنی برای زندگی . ( سعیدنیا ، احمد ، شهرسازی ( کتاب سبز شهرداری ) ، جلد اول ، مرکز مطالعات برنامه ریزی شهری ، ۱۳٨۳ ، ص ۵۳ )
هدایت و کنترل سیستمهای شهری – روستایی و منطقه ای که در دو مقیاس محلی و منطقه ای صورت می گیرد.(نوری کرمانی ، علی ، جزوه درسی کارشناسی ارشد ، شهرنشینی و برنامه ریزی شهری در ایران ، ترم دوم ، سال ۱۳۸۵ )

۲ – 8 – برنامه ریزی منطقه ای :
أ‌- برنامه ریزی منطقه ای کوششی است : متشکل و منظم برای انتخاب بهترین روشهای موجود برای رسیدن به هدف خاص در یک منطقه .
ب‌- برنامه ریزی منطقه ای عبارت است از : کوشش جهت بالا بردن سطح زندگی مردم در یک منطقه .
ت‌- برنامه ریزی منطقه ای عبارت است از : کاربرد تکنیک و مدلهای توسعه جهت عمران و آبادی منطقه که این امر باید با توجه به وضع موجود منطقه و تعیین موقعیت آن در مراحل مختلف توسعه صورت پذیرد .
ث‌- برنامه ریزی منطقه ای عبارت است از : کوشش جهت بدست آوردن حداکثر استفاده از منابع کمیاب موجود.(سازمان برنامه و بودجه ، ویژه نامۀ برنامه ریزی و عمران منطقه ای ، جلد اول ، دفتر مطالعات ناحیه ای ، سال ۱۳۵۴ ، ص ۱۰۳ )

۲ – 8 – ۱ - انواع برنامه ریزی منطقه ای :

به طور کلی می توان دو گونه برنامه ریزی را در سطح منطقه اجرا نمود :

۱ – برنامه ریزی توسعه اقتصادی منطقه .
۲ – برنامه ریزی کالبدی ( فیزیکی ) منطقه ای .

در کشور ما نیز تقریباً همین دو نوع برنامه ریزی در حال حاضر از طریق دو سازمان مستقل از هم یکی سازمان مدیریت و برنامه ریزی ( مسئول برنامه ریزی توسعه اقتصادی منطقه ای با نام طرح جامع توسعه استانی ) و دیگری وزارت مسکن و شهرسازی ( مسئول برنامه ریزی کالبدی منطقه ای و طرحهای توسعه عمران ناحیه ای ) را عهده دارند . ( نوری کرمانی ، علی ، جزوۀ درسی کارشناسی ارشد ، اصول و مبانی برنامه ریزی منطقه ای ، ترم اول ، سال ۱۳٨۵ )

۲ – 8 – ۲ – فرآیندهای برنامه ریزی منطقه ای :
ü تشخیص و تشریح مقدماتی مسائل و مشکلات .
ü تصمیم گیری برای عمل و تشریح وظایف برنامه ریز .
ü جمع آوری اطلاعات ، داده ها ، تجزیه و تحلیل ها و پیش بینی ها .
ü شناخت و شناسایی موانع ، محدودیتها و تنگناها .
ü صورت بندی معیارهای عملی طرح .
ü تهیۀ طرح .
ü سنجش طرح های جایگزین و آلترناتیو .
ü ارزیابی طرح .
ü تصمیم گیری .
ü اجرای طرح .