ایران شهرساز

نسخه‌ی کامل: شهرسازی مدرن و بازتاب آن در ادبیات اگزیستانسیالیستی
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
نام مقاله :
شهرسازی مدرن و بازتاب آن در ادبیات اگزیستانسیالیستی


پدیدآورنده :
مهرناز مولوی

چکیده :
با انقلاب صنعتی، ماشین بر زندگی انسان چیره شد. در آغاز، انسان شیفته‌ی ماشین شد؛ شیفته‌ی نظم، خودکاری و کارآیی آن. سپس کوشید این نظم ماشین‌وار را در زندگی خود پیاده و بر آن منطبق کند، و محیطی کاملاً به‌سامان، منظم، پاکیزه و پیش‌بینی‌شده بسازد. این‌گونه، شهرسازیِ مدرن پدید آمد.
در سنجش با محیطِ بی‌نور، بی‌هوا و آلوده‌ی دورانِ صنعتی شدن، شهرسازیِ مدرن نوید محیطی بهداشتی، ایمن و عادلانه را می‌داد. اما انسان اندک‌اندک احساس کرد که این محیط پاکیزه و به‌سامان، ساختگی، ناصمیمی و حتا تهدیدکننده است. انسان کم‌کم خود به مهره‌ای بدل می‌شد که کارکردش می‌بایست به‌عنوان جزئی از یک ماشین عظیم که «شهر مدرن» نامیده می‌شد، تعریف و عملی می‌شد.
ازخودبیگانگی نخستین دستاورد این محیط بود که یگانگی هر انسان را زیر سؤال می‌برد. سپس انسان در واکنشی اعتراضی، آغاز به ستودنِ بی‌توازنی، ناسازگاری و زشتی کرد؛ تا جایی که اندک‌اندک زشتی معنای متعارف و شناخته‌ی خود را از دست داد و این‌گونه شد که «زیبایی‌شناسی زشتی» پدید آمد.
این مقاله درصدد است آثار و پیامدهای شهرسازیِ مدرنیستی را در ادبیات معاصر بررسی کند و جست‌وجوی راه ‌کار را در سبک‌های ادبی اواخر سده‌ی بیستم ردیابی کند.

و معنا، محصول شهر
کلیدواژه‌ها :
شهرسازی مدرن ، نظم ماشین‌وار ، ازخودبیگانگی ، سارتر ، صادق هدایت ، کافکا ، تعریف زشتی.