ایران شهرساز

نسخه‌ی کامل: معماری قلعه های كویری ایران
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
معماری قلعه های ایران

سرزمین ایران در گذشته ، به علت وضعیت جغرافیایی خاص که بین دو جلگه آباد بین النهرین و پنجاب سند در کشور هند قرار گرفته ، کشور رابطی بوده است که اقوام و طوایف مختلف برای دسترسی به غرب و شرق مجبور بودند از آن عبور کنند و در نتیجه همواره مورد توجه و تهاجم به ویژه از طرف شرق و شمال شرق بوده است.

قبایل ماساژت ساکنین منطقه شرق دریای خزر که کورش کبیر را به قتل رساندند ، یورش مغول،تیمور،غوریان،ازبک ها و ترکمن ها دائما کشور ما را مورد تاخت و تاز قرار می دادند و از غرب،تهاجم اسکندر و عربهای وحشی و حملات مکرر رومیان و عثمانی ها دائما امنیت سیاسی و اقتصادی ما را تهدید می کردند و در این اواخر نیز بخشهای مهمی از خاک ایران جدا شد مثل قفقاز و گرجستان و ارمنستان و شیروان و قسمت های از اراضی شمال شرقی دریای خزر که بنام ورارود نام داشت به دست روس ها و افغانستان هم به دست انگلستان جدا شدند.

زندگی در چنین منطقه نا امنی ایرانیان را به ساختن ارگ،قلعه،برج و بارو مجبور کرد.

معماری و مصالح ساختمانی:

با توجه به تقسیم بندی قلعه های ایران به دو نوع جلگه ای و کوهستانی،مصالح ساختمانی آنها نیز متفاوت است.

طرح اصلی قلعه های جلگه ای مربع و یا مربع مستطیل است که در چهار گوشه آن برج های مدور برای دفاع ساخته شده اند،مصالح این قلعه ها خشت و گل است و به ندرت از آجر و گچ استفاده شده است.

بارو (دیوار ضخیم) این قلعه ها چینه (دیوارهای گلی که آن را بند بند می سازند) است یا با خشت های قطور ساخته شده است،برای استحکام آن قطر و ضخامت بعضی از بارو ها به چهار متر هم می رسید.

اطراف بعضی از این قلعه ها خندق حفر می کردن و برای رسیدن به قلعه از پل های متحرک بهره می گرفتند.

بعضی از این قلعه ها به دلیل امنیت آن ها محل سکونت کشاورزان و روستاییان شد که با گذراندن خیابانی معمولا شمالی و جنوبی و تامین آب آشامیدنی خانه های روستایی در دو طرف خیابان ساخته می شد.

از این قلعه ها می توان به ،قلعه هنجن در سر راه نطنز به ابیانه است اشاره کرد که تا این اواخر محل سکونت بوده است.

این قلعه دارای برج و باروی ضخیم بسیار بزرگ بوده است.داخل قلعه کوچه های پر پیچ و خمی داشته است که همه آن ها به گذر اصلی قلعه که به در قلعه منتهی می شود راه دارند.

خانه ها دو طبقه هستند و از طبقه زیرین برای نگهداری دام و یا انبار مواد غذایی و آشپزخانه استفاده می کردند و اتاق های نشیمن در طبقه دوم قرار داشته اند.

از قلعه های مشهور ایران ، قلعه فلک الافلاک در شهر خرم آباد است.این قلعه با وسعت زیاد یکی از قلعه های معروف ایران است که هم اکنون تبدیل به موزه شهر خرم آباد شده است.

مصالح دژهای کوهستانی را معمولا از سنگ های بدون تراش نظیر سنگهای کوه یا رودخانه همراه با گچ غربال شده فراهم می کردند.

در زیردست دژهای کوهستانی پرتگاه های عمیقی تعبیه شده است.درقسمت انتهایی برج ها و بعضی مواقع،باروها،کنگره هایی ست که مخصوص کمانداران بوده است تا بتوانند از شکاف کنگره ها دشمن را هدف قرار دهند.

در بعضی از دژها و قلعه ها،مانند الموت قزوین،پایین دژ محل سکونت روستاییان بوده است.
معماری قلعه های ایران

سرزمین ایران در گذشته ، به علت وضعیت جغرافیایی خاص که بین دو جلگه آباد بین النهرین و پنجاب سند در کشور هند قرار گرفته ، کشور رابطی بوده است که اقوام و طوایف مختلف برای دسترسی به غرب و شرق مجبور بودند از آن عبور کنند و در نتیجه همواره مورد توجه و تهاجم به ویژه از طرف شرق و شمال شرق بوده است.

قبایل ماساژت ساکنین منطقه شرق دریای خزر که کورش کبیر را به قتل رساندند ، یورش مغول،تیمور،غوریان،ازبک ها و ترکمن ها دائما کشور ما را مورد تاخت و تاز قرار می دادند و از غرب،تهاجم اسکندر و عربهای وحشی و حملات مکرر رومیان و عثمانی ها دائما امنیت سیاسی و اقتصادی ما را تهدید می کردند و در این اواخر نیز بخشهای مهمی از خاک ایران جدا شد مثل قفقاز و گرجستان و ارمنستان و شیروان و قسمت های از اراضی شمال شرقی دریای خزر که بنام ورارود نام داشت به دست روس ها و افغانستان هم به دست انگلستان جدا شدند.

زندگی در چنین منطقه نا امنی ایرانیان را به ساختن ارگ،قلعه،برج و بارو مجبور کرد.

معماری و مصالح ساختمانی:

با توجه به تقسیم بندی قلعه های ایران به دو نوع جلگه ای و کوهستانی،مصالح ساختمانی آنها نیز متفاوت است.

طرح اصلی قلعه های جلگه ای مربع و یا مربع مستطیل است که در چهار گوشه آن برج های مدور برای دفاع ساخته شده اند،مصالح این قلعه ها خشت و گل است و به ندرت از آجر و گچ استفاده شده است.

بارو (دیوار ضخیم) این قلعه ها چینه (دیوارهای گلی که آن را بند بند می سازند) است یا با خشت های قطور ساخته شده است،برای استحکام آن قطر و ضخامت بعضی از بارو ها به چهار متر هم می رسید.

اطراف بعضی از این قلعه ها خندق حفر می کردن و برای رسیدن به قلعه از پل های متحرک بهره می گرفتند.

بعضی از این قلعه ها به دلیل امنیت آن ها محل سکونت کشاورزان و روستاییان شد که با گذراندن خیابانی معمولا شمالی و جنوبی و تامین آب آشامیدنی خانه های روستایی در دو طرف خیابان ساخته می شد.

از این قلعه ها می توان به ،قلعه هنجن در سر راه نطنز به ابیانه است اشاره کرد که تا این اواخر محل سکونت بوده است.

این قلعه دارای برج و باروی ضخیم بسیار بزرگ بوده است.داخل قلعه کوچه های پر پیچ و خمی داشته است که همه آن ها به گذر اصلی قلعه که به در قلعه منتهی می شود راه دارند.

خانه ها دو طبقه هستند و از طبقه زیرین برای نگهداری دام و یا انبار مواد غذایی و آشپزخانه استفاده می کردند و اتاق های نشیمن در طبقه دوم قرار داشته اند.

از قلعه های مشهور ایران ، قلعه فلک الافلاک در شهر خرم آباد است.این قلعه با وسعت زیاد یکی از قلعه های معروف ایران است که هم اکنون تبدیل به موزه شهر خرم آباد شده است.

مصالح دژهای کوهستانی را معمولا از سنگ های بدون تراش نظیر سنگهای کوه یا رودخانه همراه با گچ غربال شده فراهم می کردند.

در زیردست دژهای کوهستانی پرتگاه های عمیقی تعبیه شده است.درقسمت انتهایی برج ها و بعضی مواقع،باروها،کنگره هایی ست که مخصوص کمانداران بوده است تا بتوانند از شکاف کنگره ها دشمن را هدف قرار دهند.

در بعضی از دژها و قلعه ها،مانند الموت قزوین،پایین دژ محل سکونت روستاییان بوده است.معماری قلعه های ایران

سرزمین ایران در گذشته ، به علت وضعیت جغرافیایی خاص که بین دو جلگه آباد بین النهرین و پنجاب سند در کشور هند قرار گرفته ، کشور رابطی بوده است که اقوام و طوایف مختلف برای دسترسی به غرب و شرق مجبور بودند از آن عبور کنند و در نتیجه همواره مورد توجه و تهاجم به ویژه از طرف شرق و شمال شرق بوده است.

قبایل ماساژت ساکنین منطقه شرق دریای خزر که کورش کبیر را به قتل رساندند ، یورش مغول،تیمور،غوریان،ازبک ها و ترکمن ها دائما کشور ما را مورد تاخت و تاز قرار می دادند و از غرب،تهاجم اسکندر و عربهای وحشی و حملات مکرر رومیان و عثمانی ها دائما امنیت سیاسی و اقتصادی ما را تهدید می کردند و در این اواخر نیز بخشهای مهمی از خاک ایران جدا شد مثل قفقاز و گرجستان و ارمنستان و شیروان و قسمت های از اراضی شمال شرقی دریای خزر که بنام ورارود نام داشت به دست روس ها و افغانستان هم به دست انگلستان جدا شدند.

زندگی در چنین منطقه نا امنی ایرانیان را به ساختن ارگ،قلعه،برج و بارو مجبور کرد.

معماری و مصالح ساختمانی:

با توجه به تقسیم بندی قلعه های ایران به دو نوع جلگه ای و کوهستانی،مصالح ساختمانی آنها نیز متفاوت است.

طرح اصلی قلعه های جلگه ای مربع و یا مربع مستطیل است که در چهار گوشه آن برج های مدور برای دفاع ساخته شده اند،مصالح این قلعه ها خشت و گل است و به ندرت از آجر و گچ استفاده شده است.

بارو (دیوار ضخیم) این قلعه ها چینه (دیوارهای گلی که آن را بند بند می سازند) است یا با خشت های قطور ساخته شده است،برای استحکام آن قطر و ضخامت بعضی از بارو ها به چهار متر هم می رسید.

اطراف بعضی از این قلعه ها خندق حفر می کردن و برای رسیدن به قلعه از پل های متحرک بهره می گرفتند.

بعضی از این قلعه ها به دلیل امنیت آن ها محل سکونت کشاورزان و روستاییان شد که با گذراندن خیابانی معمولا شمالی و جنوبی و تامین آب آشامیدنی خانه های روستایی در دو طرف خیابان ساخته می شد.

از این قلعه ها می توان به ،قلعه هنجن در سر راه نطنز به ابیانه است اشاره کرد که تا این اواخر محل سکونت بوده است.

این قلعه دارای برج و باروی ضخیم بسیار بزرگ بوده است.داخل قلعه کوچه های پر پیچ و خمی داشته است که همه آن ها به گذر اصلی قلعه که به در قلعه منتهی می شود راه دارند.

خانه ها دو طبقه هستند و از طبقه زیرین برای نگهداری دام و یا انبار مواد غذایی و آشپزخانه استفاده می کردند و اتاق های نشیمن در طبقه دوم قرار داشته اند.

از قلعه های مشهور ایران ، قلعه فلک الافلاک در شهر خرم آباد است.این قلعه با وسعت زیاد یکی از قلعه های معروف ایران است که هم اکنون تبدیل به موزه شهر خرم آباد شده است.

مصالح دژهای کوهستانی را معمولا از سنگ های بدون تراش نظیر سنگهای کوه یا رودخانه همراه با گچ غربال شده فراهم می کردند.

در زیردست دژهای کوهستانی پرتگاه های عمیقی تعبیه شده است.درقسمت انتهایی برج ها و بعضی مواقع،باروها،کنگره هایی ست که مخصوص کمانداران بوده است تا بتوانند از شکاف کنگره ها دشمن را هدف قرار دهند.

در بعضی از دژها و قلعه ها،مانند الموت قزوین،پایین دژ محل سکونت روستاییان بوده است.

سایر قلعه های مناطق کویری
قلعهٔ مهرجرد
قلعهٔ مهرجرد در محلهٔ در قلعه شهرستان ميبد قرار دارد. قلعهٔ مهرجرد را مى*توان متعلق به دوره*هاى زنديه و افشاريه دانست. اين قلعه با مصالح خشت و گل و در سه طبقه بنا شده است. حصارهاى قلعه چينه*اى و بر روى آن تزييناتى از همان مصالح اصلى بکار رفته است. درِ ورودى قلعه از جنس چوب است.

قلعهٔ ابرندآباد
اين قلعه در روستاى ابرندآباد شهر يزد واقع شده است. اين قلعه از آثار ابرند از سرهنگ*هاى ايراندخت دختر خسرو پرويز است و قدمت آن به دوران ساسانى مى*رسد. قلعهٔ ابرندآباد از خشت و گل و در دو طبقه بنا شده است. از طبقهٔ اول بنا، راهروى کم*عرضى که در چهار بدنهٔ بنا ادامه يافته و دريچه*هايى به داخل قلعه دارد، به جاى مانده است. قلعه داراى سردرى بلند در سه طبقه است. چهار برج مدوّر در چهار گوشه بنا ساخته شده است. در ضلع شمالى و جنوبي، حد واسط دو برج کناري، يک برج با قطر کمتر قرار دارد.

قلعهٔ رباط* ابرکوه
اين قلعه در حاشيهٔ غربى شهرستان ابرکوه واقع و متعلق به دورهٔ صفويه است. اين قلعهٔ مسکوني، داراى نُه برج مدوّر است و روى آنها، تزيينات هندسى ديده مى*شود. دورتادور برج، نقش*هايى شبيه صليب، مربع و لوزى ايجاد شده است. برج*ها به سه قسمت زير برج، ميان برج و سر برج تقسيم مى*شوند. ديوار حصار دور قلعه را، نُه چينه تشکيل مى*دهند. مصالح بکار رفته در بناى قلعه، خشت، گل و سنگ است. سنگ با ملات ماسه آهک در زيرسازى و بناى قلعه بکار رفته است. ورودى اصلى قلعه در ضلع شرقى است.

قلعهٔ شواز
مهم*ترين قلعهٔ کوهستانى شهر يزد، قلعهٔ رفيع، محکم و با عظمت شواز است. اين قلعهٔ مسکونى با مساحت پنج هزار متر مربع، در ارتفاع صد متري، بر فراز صخره*هاى سنگى از نوع سنگ*هاى سفت رسوبى بنا شده و در اطراف آن پرتگاه*ها و خاکريزهايى با شيب تند وجود دارد. ديوارهاى اصلى بنا از بيرون سنگ و از داخل، خشت خام و درگاه ورودى آن از آجر است. قلعه در طرف شرق گاوپهلوى مرتفعى دارد که از آجر بنا شده و از آن براى کشيدن آب استفاده مى*کردند. از زيبايى*هاى ديگر اين قلعه، درِ سنگى آن است. علاوه بر اين، در داخل قلعه چند مغازه در دل سنگ کنده*اند که شباهت بسيار به مغازه*هاى ميمند کرمان و لاريجان مازندران دارد.

قلعهٔ مروست
اين قلعه در مرکز شهر مروست واقع شده و متعلق به قرن هفتم هـ.ق است. قلعهٔ مروست با مصالح خشت و گل و بکارگيرى آجر در سردر بنا، بر فراز بلندى مشرف به شهر قرار دارد و در سه گوشهد آن، سه برج مدوّر به چشم مى*خورد. در گوشهٔ ضلع جنوب شرقي، به جاى برج ورودي، سردر ورودى قلعه قرار دارد. ورودى قلعه به يک هشتى با پوشش گنبدى مى*رسد. سردر ورودى در دو طبقه بنا شده، سقف*هاى طبقهٔ اول آن کاملاً فرو ريخته و تنها پايه*هاى آن به جاى مانده است. يک حلقه چاه کم*عمق در ضلع شمال شرقى قلعه ديده مى*شود. قسمتى از اصطبل ضلع جنوب غربى قلعه با پوشش طاق و تويزه، هنوز باقى مانده است.

قلعهٔ رحمت*آباد
قلعهٔ رحمت*آباد در روستاى رحمت*آباد شهر يزد قرار دارد. مالک اوليهٔ اين قلعه، شخصى به نام حاجى ابوالقاسم دشتي بود. زيباترين بخش معمارى اين قلعه، دروازهٔ ورودى و عمارت اربابى آن در ضلع جنوبى است که با آجر ساخته شده است. در چهار طرف اين قلعه، چهار برج نگهبانى به ارتفاع حدود ده متر وجود داشت و ديوارهاى چينه*اى با ارتفاع حدود نُه متر، قلعه را محصور مى*کرد. در حال حاضر دو برج ديده*بانى آن و قسمتى از حصار ضلع جنوبى باقى مانده است.

قلعهٔ پهلوان بادى
در جنوب غربى شهرستان تفت، در جادهٔ دره گاهان و بر فراز کوهى به نام مليک، دو اثر قديمى به چشم مى*خورد. قلعهٔ قديمى پهلوان بادي در عين صعب*العبور بودن، از مصالح آجر ساخته شده است و مربوط به دوران پيش از اسلام است. در داخل اين قلعه بقاياى آسيابى که به آسياب پهلوان بادي معروف است، ديده مى*شود.

قلعه ناصرى ايرانشهر
موقعيت جغرافيايى: شهرستان ايرانشهر - شهرايرانشهر

قدمت: قاجاريه (1269-1313 ه.ش)

مشخصات معمارى :

قلعه فوق در ابعاد 194×194 متر يعنى در زمينى به مساحت 37636 مترمربع ساخته شده است. حصار اطراف آن به ارتفاع 6/7 متر و ضخامت 4/5 متر بصورت توپُر است. مجهز به دو نوع تيركش دورزن و نزديك زن مى‏باشد و تيركش‏هاى آن حالت عريب دارند. قلعه داراى 7 برجك و 2 برج در جلو مى‏باشد و شامل سرباز خانه، قورخانه، مسجد، حمام، اصطبل، حوضخانه، شاه نشين، عام نشين، باغ و ... بوده است. در سال 1359 ه.ش توسط عده ‏اى ناآگاه به ارزش ميراث فرهنگى كليه ابنيه داخل قلعه تخريب و همسطح شده است تنها حمام قلعه در پايين‏تر از سطح زمين بصورت ويرانه‏اى باقى مانده است. حمام داراى تون، حوض خانه و چاه فاضلاب است از هنرهاى جالب معمارى حمام كاربرد لوله ‏هاى سفالى به اندازه 6 اينچ مى‏باشد كه به منظور تهويه هواى حمام و تخليه فاضلاب كار گذاشته شده ‏اند. مصالح بكار رفته در حصار ها و برجهاى باقى مانده، خشت خام و آجر 20×30 سانتى‏مترى و ساروج بوده است طاق‏هاى آن به صورت 20 سانتى ‏مترى و جناغى بوده‏اند كه بى‏نظير هستند. آب موردنياز بوسيله يك رشته قنات وارد قلعه مى‏شده و پس از ذخيره در حوضخانه ‏ها به منظور زراعت و استفاده در آبيارى باغات كه در شمال قرار داشته‏ اند از آن استفاده مى‏شده است. در بالاى ديوار از داخل قلعه معبرى به عرض بيش از يك متر در ارتفاع 5 مترى از زمين براى گرد نگهبانان و جان‏ پناهى با متوسط ارتفاع 1/7 متر براى جلوگيرى از ديد خارج تعبيه شده است. در روى جان‏ پناه سوراخهايى (مزقل‏ها) با شيب‏هاى متفاوت تعبيه شده كه مدافعان از آن محل‏ها بصورت نشسته و يا ايستاده لوله تفنگ را جهت مقابله با دشمن از آنها خارج مى ‏نمودند. به جز برجهاى دروازه در زير سايه برجها، آسايشگاه سربازان قرار داشته كه برجهاى مذكور نيز مشابه ديوار داراى جان‏ پناه يا مزقل‏ هاى دفاعى با شيب‏هاى متفاوت بوده‏اند. قلعه در گذشته داراى 150 اطاق در اندازه‏ هاى مختلف با چهارحياط مجزا بوده است.

تاريخچه قلعه ناصرى :
شاهزاده فيروز ميرزا فرمانفرما در زمان حكومتى‏اش در كرمان سفرى به بلوچستان و بازديدى از قلعه بمپور داشته است (1264ه.ق). چون قلعه بمپور مركز قشون دولت بود رو به ويرانى نهاده بود و تعمير آن نياز به هزينه زيادى داشت، به پيشنهاد وى و موافقت ناصرالدين شاه قاجار قلعه ‏اى در پَهره (ايرانشهر فعلى) ساخته شد كار ساختمانى آن در سال 1264 ه.ق توسط معماراستاد حسين معمارباشى شروع و در سال 1271 ه.ق به اتمام رسيده است. هدف از ساخت اين قلعه انتقال مركز حكومت بلوچستان از بمپور به ايرانشهر بوده است. تا سال 1286 ه.ق قلعه تحت تسلط قواى قاجار بوده، اما به علت ضعف حكومت مركزى به دست قواى بلوچ و احكام محلى مى‏افتد. سربازان قاجاريه پس از شكست به طرف كرمان حركت مى‏كنند و خبر اشغال قلعه را به والى كرمان مى‏رسانند. از طرف والى عده‏اى فرستاده مى‏شوند كه قلعه را از دست بلوچها خارج نمايند اما موفق نشده و مجبور به بازگشت مى‏شوند. در اين زمان بهرام‏ خان حاكم سرباز خود را به ايرانشهر مى‏رساند و قلعه را در دست مى‏گيرد. تا سال 1294 ه.ق بهرام خان حاكم بلوچستان بوده و پس از وى برادر زاده ‏اش به نام دوست محمدخان به حكمرانى بلوچستان مى‏رسد و تا سال 1307 ه.ش دولت مركزى هيچگونه تسلطى بر بلوچستان نداشته است. قواى دولتى در سال 1307 ه.ش به دستور رضاخان عازم فتح قلعه مى‏شوند و قلعه به تصرف آنها در مى‏آيد و دوست محمدخان به اسارت قواى دولتى در مى‏آيد و لازم به ذكر است اين قلعه به نام دوست محمد خان نيز معروف است. قواى دولتى در قلعه مستقر مى‏شوند و كم ‏كم كل بلوچستان به تصرف قواى دولتى در مى‏آيد. در سال 1359 ه.ش بعد از پيروزى انقلاب اسلامى شهردارى ايرانشهر نسبت به تخريب ابنيه داخلى اقدام و آثارى از گذشته در آن باقى نمى‏گذارد. بلايى بر سر قلعه وارد مى‏آورد كه تاكنون هيچ دشمنى بر آن وارد نكرده است.درسالهای اخیرمیراث فرهنگی حصاراین قلعه رابازسازی نموده است.

قلعه كوهَكْ



موقعيت جغرافيايى: سراوان- بخش بم‏پشت - دهستان كوهك و اسفندك - روستاى كوهك

قدمت: دوران اسلامى - قاجار

مشخصات : در كتاب باستان شناسى و تاريخ بلوچستان به نقل از امان ‏الله جهانبانى آمده است: «اين قلعه در روى سنگ مرتفعى واقع است و از استحكام كافى برخوردار است كه در سال 1290 ه.ش توسط وكيل ‏الملك دوم (مرتضى قلى‏خان ) حكمران كرمان و بلوچستان تصرف شده است در اين قلعه شخصى مدفون است كه به باور مردم، اين شخص صاحب كرامت است. در كنار اين مقبره چاه آبى است كه هفتاد ذرع عمق دارد و به گفته اهالى هر زمان كه قلعه محاصره شود اهالى قلعه از آبى كه با كرامت صاحب قبر از چاه مى‏جوشيده و به اندازه پانزده ذرع مى‏ايستد استفاده مى‏كنند».

پس از وكيل ‏الملك بار ديگر ابراهيم خان بمى اين قلعه را به تحت سلطه حكمران كرمان و بلوچستان در مى‏آورد چون مدتى توسط انگليسى‏ها در جريان حكميت گلداسميت از ايران جدا شده بود.


قلعه قَصْرْقَنْدْ



موقعيت جغرافيايى: شهرستان نيكشهر - مركز بخش قصرقند قدمت:دوره اسلامى

مشخصات:

اين قلعه كه مخروبه است با استفاده از سنگ، خشت و گل ساخته شده و بر روى يك تپه قرار دارد. در گذشته دور تا دور آن را زمينهاى كشاورزى احاطه كرده‏اند. از ظاهر بنا برمى‏آيد كه قلعه داراى قسمت‏هاى مختلف براى حكام محلى منطقه بوده است.

در كتاب باستان‏شناسى و تاريخ بلوچستان به نقل از امان‏الله جهانبانى آمده است: «خود قصرقند پايتخت همه مكران است قلعه محكمى دارد و روى تپه بلندى واقع است و محل نشيمن ضابط است».


قلعه سِيْبْ



موقعيت جغرافيايى: شهرستان سراوان - بخش سيب و سوران - روستاى سيب

قدمت: دوران اسلامى - قاجار

ويژگيهاى معمارى:

اين بنا با استفاده از خشت خام ساخته شده و داراى حصارى از خشت خام به ارتفاع حدود 6 متر است كه دور تا دور بناهاى قلعه را محصور نموده است. ارتفاع بلندترين نقطه حدود 22 متر است و در سه گوشه ديوار قلعه 3 برج براى امر ديده ‏بانى تعبيه شده است. از درب ضلع جنوبى تا انتهاى سمت جنوب شرقى داراى پلكانى از خشت خام است كه پس از طى 10 پله خشتى به يك درب چوبى دو لنگه با كنده ‏كاريهاى برجسته در كادرهاى مربع شكل بصورت قرينه روبرو مى‏شويم. ورودى قلعه بوسيله راهى باريك تونل مانند كه تاريك نيز مى‏باشد با يك شيب ملايم به سمت بالا و حياط قلعه راه دارد. در وسط حياط قلعه چاه آبى وجود دارد كه دور تا دور آن سنگ كارى شده و در ضلع شرقى حياط دو اتاق به اندازه‏ هاى مختلف و در ضلع جنوبى يك اطاق و در ضلع شمالى نيز يك اطاق با راهرو باريك به سمت مشرق ساخته شده است. محل سكونت صاحب قلعه در ضلع غربى بوده كه داراى محوطه‏اى نسبتاً بزرگ مى‏باشد. در قسمت مشرق قلعه فضايى به طول 11 متر و عرض 4 متر با پوشش مسطح ساخته شده كه شايد براى زندان از آن استفاده مى‏كرده ‏اند. در ضلع غربى حياط آثارى از يك تنور براى پخت نان مورد نياز ساكنين قلعه مشاهده مى‏شود. در اطاق جنوب شرقى براى صعود به محل ديده ‏بانى يك راه پله خشتى ساخته شده است. اين اثر در سال 1370 تحت پوشش سازمان ميراث فرهنگى قرار گرفته است.

قلعه تيس (قلعه پرتغالیها)



موقعيت جغرافيايى: بخش مركزى - 5 كيلومترى شمال غربى چابهار - روستاى تيس

قدمت: دوران اسلامى

خصوصيات معمارى:

اين قلعه به ابعاد 54×26 متر ساخته شده است. عرض ساختمان بر پهنه دماغه‏اى كه پانصد متر از آبخوردريا فاصله دارد در قسمت انتهايى دماغه واقع است. در قسمت شمال شرقى درب ورودى اصلى قرار دارد و داراى هشتى وسيعى است . هشتى با سقف بلند و داراى چهار گوشواره خلفى كه در پشت ديوارهاى هشتى واقع شده‏اند، هر كدام از آنها خود يك اطاقى است كه با پى‏هاى قطور ساخته شده‏اند. و داراى ايوانى است كه دو پله يا حدود يك متر از سطح حياط قلعه بلندتر است. در ضلع شمالى شرقى آثار اطاقهايى وجود دارند كه اكنون خراب شده‏اند و هر كدام داراى يك اطاق بزرگتر مشرف به ايوان و ايوان اختصاصى هستند. طرز ساخت بنا (اطاقها و ايوانها) شبيه به كاروانسراى شاه‏عباسى بيستون است كه در زمان شاه سليمان صفوى ساخته شده است.

در سه طرف حياط حجره‏ها و اطاقهايى شبيه حجره‏ها و اطاقهاى ضلع شمالى وجود دارند. در سمت ساحل درياى عمان آثار دو برج بزرگ در طرفين ديده مى‏شود. برج سمت راست كه در جنوب قرار دارد بصورت يك اطاق با يك ايوان و يك شاه‏نشين است كه بر روى هرمى مكعب مستطيل شكل پى‏سازى شده و يك برج يا منار برروى آن قرار گرفته و يك منار به ارتفاع 6/5 متر باقى مانده است.

مصالح بكار رفته در ساخت قلعه، آجر، سنگ و گچ مى‏باشند و آثار تزئينات از آجر و سنگ در اطراف گلدسته‏ها باقى مانده‏اند. اين مناره براى ديده‏بانى بكار مى‏رفته است و چون بر همه خليج دهانه تيس ديد كافى دارد و در ضمن از فاصله زيادى در دريا ديده مى‏شود. سبك ساخت و نوع مصالح بكار رفته مناره و گوشواره سبك سلجوقى مى‏باشد و تعميرات بعدى كه در اطاقها و ايوانها انجام شده بيشتر سبك صفوى و سبك دوران قاجاريه است در وسط و گوشه‏هاى حياط قلعه آثارى از آب انبارها ديده مى‏شود كه از سنگ و ساروج و گچ ساخته شده‏اند. در بيرون ديوار بلند قلعه آثار چاهى وجود دارد كه در سنگ صخره كنده شده است. لبه چاه با استفاده از سنگ و ساروج محكم شده است. در قسمت سقف قلعه چوبهايى بكار رفته است كه احتمالاً از نقاط ديگر به اين محل آورده شده‏اند. تزئينات دور منار و آجر چينى شبيه سبك تزئينات مناره‏هاى دوره سلجوقى مى‏باشند اگرچه از بين رفته‏اند ولى نقش‏هايى به رسم‏الخط عربى و خط كوفى از اثر برجستگيها و گوديها مشخص مى‏شود. اندازه اطاقها معمولاً 3×4 متر يا كمتر است كه در دور يا چهار طرف يك پهنه وسيع واقع شده‏ اند.

در كتاب باستان‏شناسى و تاريخ بلوچستان به نقل از سرتيپ مهدى‏خان مهندس ايرانى آمده است:

«درتيس بسيار قلعه خوبى است و يك سمت بدنه قلعه وصل به درياست، قدرى ناتمامى دارد كه بنّا و عمله در آن مشغول كارند. ديوار بزرگى از سمت دريا كشيده‏اند براى باراندازى و غيره حصن معتبرى است و اصل قلعه نو در روى تپه مرتفعى ساخته شده است».(سنه 1282 ه ش)

قلعه بَمْپور


موقعيت جغرافيايى: شهرستان ايرانشهر - بخش بمپور – شمال غرب شهر بمپور-25کیلومتری غرب ایرانشهر

قدمت این قلعه به استنادبرخی منابع تاریخی به دوران ساسانیان می رسد وامروزه درردیف آثارتاریخی ایران به ثبت رسیده است.

خصوصيات معمارى: مصالح بكار رفته در اين قلعه خشت‏خام و گل رس بوده كه برروى يك تپه مصنوعى احداث شده است ديوارهاى غربى و شرقى در هر رأس داراى برجهاى استوانه‏اى مى‏باشند. از چهار برجك ديده‏بانى تنها دو برجك آن به ارتفاع 2 متر باقى مانده‏اند. در داخل قلعه يك رديف از اتاقهاى چسبيده به ديوار قلعه براى امور مختلف در نظر گرفته شده‏اند. يك حلقه چاه نيز در درون قلعه وجود دارد ارتفاع تپه مصنوعى كه قلعه روى آن قرار گرفته 80 متر است.

قلعه از سه قسمت تشكيل شده است: 1- قسمت انتهايى كه از ديوارهاى اصلى و درب‏هاى ورودى و خروجى و چند عدد برج و بارو براى حفاظت قلعه تشكيل شده است.2- قسمت وسط كه محل خانه‏هاى مسكونى بوده و داراى برج و بارو نيز بوده است.3- قسمت فوقانى كه ويژه فرماندهان و حاكم قلعه بوده و بيشترين نقش ديده‏بانى از برج و باروهاى اين قسمت به دليل ارتفاع زياد صورت مى‏گرفته است. در محوطه قسمت فوقانى چاهى عميق ديده مى‏شود كه اكنون پس از گذشت چندين سال پر نشده است. در گذشته در داخل چاه يك محوطه سنگ فرش بوده كه داراى سوراخى براى عبور نيروهاى قلعه در هنگام محاصره قلعه توسط دشمنان به خارج بوده است كه در حال حاضر بعلت حركت شن‏هاى روان و گذشت زمان مسدود شده، اما چاه به قوت خود باقى است. ديوارهاى شرقى و غربى آن داراى فاصله زيادى از هم مى‏باشند و در سمت جنوب به يكديگر نزديكتر هستند و ضلع جنوبى در واقع كوچكترين ضلع قلعه است. هر طرف داراى برجى استوانه‏اى بوده كه روى هم ده برج بوده‏اند. بزرگترين برج قطرش به هشت قدم مى‏رسد و توپ در اين مكان قرار داشته است. ديوار اصلى همه اطاقها را در بر گرفته است. در صحن حياط جنوبى يك رديف اطاق و بالاتر از ديوار خراب شده، چندين اطاق وجود دارد. در قسمت بالا كه ارگ ناميده مى‏شود چندين اطاق بصورت رديفى در كنار يكديگر قرار دارند و با پنجره‏هايى به خارج احاطه دارند.

قلعه بمپور از نظر ارتفاع به دو قسمت تقسيم مى‏شود:

1- صحن پايين كه محل درب ورودى است و در جانب شرقى قرار دارد و چندين برج آن را دربر گرفته ‏اند. در جنب درب ورودى چندين اطاق جلب نظر مى‏كنند. داخل صحن پايين يك محوطه زيرزمينى ديده مى‏شود كه دهانه‏اش شبيه به چاه است كه احتمالاً از راه اين چاه كه به بيرون وصل بوده در مواقع ضرورى استفاده مى‏كرده ‏اند.

2- قسمت فوقانى قلعه كه محل زندگى حاكم، فرماندهان و مقربان بوده است كه از صحن پايين بلندتر بوده و ديده‏بانى از اين نقطه بر روى يك برج گرد صورت مى‏گرفته است اين قسمت بر تمام اطراف اشراف دارد. ديوارها و برج‏ها داراى سوراخهايى بوده‏اند كه از اين محلها به سمت دشمن تيراندازى مى‏كرده ‏اند.

قلعه تاریخی بمپوربه روایتی دیگر احمد آچاک


«پاتينجر» يک جهانگرد اروپایی که در سال 1810ميلادي سفري به منطقه بلوچستان داشته است. در بازدید خود ازقلعه بمپوردرمورد محل احداث آن مي نويسد: «افسانه و روايت عاميانه اي ميان مردم بلوچستان حاکي است ، فرمانده ارتش عظيم ، هنگام عبور از اين راه به سواران خود دستور داد تا توبره اسبان را از خاک و گل پر کنند و روي هم بريزند. تعداد سواران آنچنان زياد بود که وقتي خاکها را بر روي هم انباشتند، تپه اي بر جاي ماند». بر فراز اين تپه قلعه «بمپور» ساخته شده که يکي از مشهورترين آثار تاريخي و ديدني بلوچستان به شمار مي آيد. اگرچه روايت ياد شده اندکي مبالغه آميز به نظر مي آيد، اما مروري بر ابعاد جغرافيايي تپه ، نشانگر آن است که خاک اين تپه از مناطق ديگر به محل ساخت قلعه «بمپور» منتقل شده است.

قلعه به صورت دو تکه ساخته شده و از نظر ارتفاع ، اين 2بخش با هم يکسان نيستند. صحن پايين که در ورودي در ديواره شرقي آن قرار گرفته و برجهايي چند نيز آن را احاطه کرده اند. علاوه بر اين ، اصطبل اسبها و يک نقب براي فرار از محاصره به هنگام تسخير احتمالي قلعه نيز وجود داشته است.قسمت فوقاني قلعه ارگ و حاکم نشين بوده است.بلندي تپه از صحن پايين بيشتر بوده به حدي که نفوذ به داخل ارگ براي مهاجمان به علت بلندي و شيب تند تپه ، کار ساده اي نبوده است. درديواره اطراف قلعه 10برج دفاعي قرار داشته است.درباره تپه و قلعه واقع بر روي آن ، تحقيقات متعددي صورت گرفته است.از جمله فرانسوا بالساني، محقق فرانسوي و معاون آکادمي امور درياهاي فرانسه که در سال 1335 ه.ش از قلعه بمپور ديدن کرده معتقد است : «آثاري که من در قلعه بمپور به دست آوردم طبق نظر متخصصان موزه لوور فرانسه ، حداقل مسبوق به دوره ساسانيان است».

دکتر بئاتريس دکاردي ، محقق و باستان شناس ديگري که در اين منطقه مطالعاتي صورت داده می گوید:«اشيا و ظروف به دست آمده در تپه باستاني بمپور از نظر تاريخي ، تمدن اوليه سرزمين بلوچستان غربي را در اين منطقه ثابت مي کند؛ که اين تمدن به منزله واسطه اي ميان تمدن هاي غربي ايران و تمدن کهن سند پاکستان بوده است.به اعتقاد «دکاردي» سفالهاي به دست آمده در بمپور متعلق به 2700 سال قبل از ميلاد هستند و نشان مي دهد اين مکان در نتيجه خشک شدن تدريجي از آبادي افتاده است.درحالي که سابق بر اين ، بسيار آباد بود و جمعيت زيادي را در خود جاي مي داده است.البته شباهت بناي قلعه بمپور با ساختمان هاي دوره ساساني واقع در منطقه کرمان مانند قلعه دختر و قلعه بم نشانگر آن است که تاريخ اوليه اين قلعه را مي توان تا دوره ساساني به عقب برد.

اين قلعه از نظر نظامي ، اهميت قابل توجهي داشته است و به مناسبت محل استراتژيک خود مي توانست در مقابل هجوم بزرگترين قشون هاي نظامي نيز مقاومت کند. بنابراين ، مشخص است که استقرار قلعه در بالاي تپه ، بر حسب تصادف انتخاب نشده است ؛ زيرا اين تپه به گونه اي به اطراف مشرف شده که محال است يک مهاجم دور از چشم نگهبانان به قلعه بمپور نزديک شود. به همين دليل به نظر مي آيد قلعه بمپور يکي از قلاع نظامي قديمي و مهم آسيا و خاورميانه است.اين قلعه علاوه بر موقعيت استراتژيکي ، تنها حدود 2کيلومتر با رودخانه فاصله دارد که از اين نظر نيز موقعيت جالب توجهي دارد. قلعه بمپور در گذشته بلوچستان همواره استوارترين پناهگاه به شمار مي آمده است.به همين دليل ، بارها در زمان هاي مختلف و بخصوص در دوره قاجاريه محاصره وبه توپ بسته شده است.درسال 1257 و با شورش آقاخان محلاتي و حمايت محمدعلي خان (حاکم بمپور) حبيب الله خان شاهسون ، امير توپخانه ارتش قاجار، به اين قلعه يورش برد. در اين دوره ، قلعه صدمات جدي ديد؛ اما کاملا ويران نشد و قابل سکونت بود. در سال 1307هجري شمسي يک نيروي نظامي به سرکردگي سرتيپ امان الله جهانباني قلعه را به توپ بست و بدين ترتيب ، يک قلعه تاريخي به ويرانه اي بدل شد. اگرچه طي سالهاي اخير آب باران ، باد و ريگ هاي صحرا بخشهايي از قلعه را از بين برده است ، اما بخشهاي باقيمانده از قلعه ، همچنان بر فراز تپه اي چشم بينندگان را حتي از فرسنگها راه دور به خود خيره مي سازد.