ایران شهرساز

نسخه‌ی کامل: بررسی کیفیت دکورهای مطرح در آمریکا
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
بررسی کیفیت دکورهای مطرح در آمریکا :

در ۲۰ سال گذشته تحولات بنیادینی در عرصه هنر صورت گرفته است. نقاشی ، معماری و دیزاین (طراحی دکوراسیون داخلی، طراحی لباس، کیف و کفش) تحت تاثیر جنبش های پیشرو که ارتباطات اجتماعی و تغییر نظام ارزشی که ظهور مدرنیسم را باعث شده بود زمینه ساز ظهور آن ها شده اند

به خلاقیت و نوآوری هایی دست یافتند که بستر اصلی آن را سلیقه های حاکم بر جامعه تشکیل می داد. تغییر فضای شهری در نیویورک به عنوان پایتخت هنری جهان از سال ۱۹۸۰ نوعی دگرگونی در فضای هنری اروپا نیز به وجود آورد. به طوری که هنرمندان اروپایی برای تبادل تجربیات و ارتقای درک هنری خود همه به نیویورک تغییر مکان دادند. امروز کمتر کمپانی های معتبر و معروف دکوراسیون داخلی و تولید کیف و کفش را می بینیم که در نیویورک شعبه نداشته باشند.
در میان این کمپانی های مشهور که زمینه ظهورشان ابتدا در ایتالیا و فرانسه شکل گرفته بود، آرمانی و ورساچه در همان سال های دهه ۸۰ نسخه آمریکایی خود را در نیویورک پایه گذاری کردند. بعد از حضور ورساچه در آمریکا و ساخت خانه ورساچه در نیویورک به عنوان محلی برای نمایش و عرضه دکوراسیون های نو و خلاقانه که نه فقط با تمایلات آمریکایی ها سازگار بود بلکه به ذائقه اروپایی ها هم می نشست دیگر کمپانی های دکوراسیون داخلی به تبعیت از ورساچه نیویورک را به عنوان مقر دوم برگزیدند. به تازگی نیز فندی پس از آنکه سال ها در نیویورک در عرصه طراحی کیف و کفش و جواهر آلات به فعالیت می پرداخت جدیدترین شعبه خود را در عرصه تولید مبلمان ، میز نهار خوری و آباژور تاسیس کرده است. فندی (fendi) یکی از قدیمی ترین مراکز مد ایتالیاست که در سال ۱۹۲۵ توسط ادواردو و آدله فندی تاسیس شد. در سال های اولیه بیشترین فروش آن ها مربوط به کیف و کفش های دست دوز وآدله بود . کمتر از ۱۰ سال بعد فندی با همکاری کارلا لاجرفلد، مدیست معروف به یکی از مراکز معتبر در دنیای مد بدل شد که طراحان از آن به عنوان یکی از پیشرفته ترین مراکز مد اروپا نام می بردند که نه تنها در زمینه طراحی که حتی برگزاری شوهای کیف و کفش نیز بسیار مطرح شد. در سال ۶۶ اولین خط تولید کیف و کفش فندی در آمریکا و پس از آن ژاپن راه افتاد و در سال های بعد نام جهانی به خود گرفت.
پس از سال های ۸۰ همگام با روی کارآمدن سبک های مختلف هنری و ظهور تحولات گسترده تولیدات فندی نیز از زمینه کلاسیک خارج و گرایشی مدرن به خود گرفت . در آخرین سال های دهه ۹۰ کارلا لاجرفلد با همکاری سیلویا فندی خط تولید لباس های جین و عینک آفتابی فندی را نیز راه انداخت که دومی با استقبال فراوانی در اروپا مواجه شد. کمپانی فندی با گذشت ۸۳ سال و در حالی که تجربه های مختلفی که در زمینه طراحی لباس، کیف و کفش و عینک آفتابی کسب کرد، بیش از هرچیز در طراحی کیف و کفش مهارت دارد و امروز بدون شک یکی از موفق ترین کمپانی های دنیا در این زمینه است. البته آن چه که باعث شده فندی بدون در نظر گرفتن کیف و کفش هایش بر سر زبان ها بیفتد، و در آمریکا مطرح شود تاسیس خانه فندی توسط نوه دختری ادواردو فندی است. دلفینا دلترز فندی دختر سیلویا فندی و برنارد دلًترز ، جواهر ساز فرانسوی است که سال ها قبل طراحی جواهر آلات فندی را برعهده داشت و تا پیش از تصمیم فندی ها برای طراحی داخلی منازل، جواهر فروشی شماره ۶۷ در میدان Navona شهر رم را اداره می کرد. البته ایده اصلی طراحی دکوراسیون داخلی فندی مربوط به امسال نیست و به گفته سیلویا از سال ۱۹۹۰ تا کنون یکی از دغده های اصلی فندی ها به شمار می رفته است.
سیلویا می گوید:«راه پیدا کردن در قلب شهری که سرچشمه تمامی جنبش های هنری به شمار می رود و هر کدام از نمایشگاه های آن الگو برای هنرمندان اروپایی است، بسیار سخت و کمی هراس انگیز است.» تنها دختر خانواده فندی معتقد است:« سال هاست اروپا از رویکردهای هنری جدید عقب افتاده است . هنر در اروپا به نوعی روزمرگی بدل شده است ولی در آمریکا این روزمرگی در فضای زندگی افراد به دلیلی برای خلق و ثبت ایده های نو و ناب بدل شده است». سیلویا می گوید:«تصمیمی که هنرمندان آمریکایی در طراحی اتخاذ می کنند همه از جریان های فکری بر اجتماع سرچشمه می گیرد و از افکار جاری در اذهان مردم دور نیست. به اعتقاد وی هنرمندان اروپایی همچنان بر اسلوب ابتدایی و ظاهری پست مدرن پای بندند و برای ایجاد تغییرات در الگوهای فکری شان راه گریزی جز این شیوه هنری نمی بینند.»
به گفته سیلویا جنبش های هنری که به اسامی مختلف ظاهر شدند آن قدر که در اروپا مسحور کننده اند، در آمریکا نیستند و این دقیقا همان دلیلی است که نیویورک را به عنوان یک نمایشگاه گروهی منسجم از هنرمندات صاحب سبک در دنیا معرفی می کند. تنها بازمانده نسل فندی ها معتقد است در اروپا ارزش های خانوادگی و اجتماعی در حال گسست و روبه نابودی است. در حالی که در آمریکا این موضوع خیلی کمتر دیده می شود و نسبت به اروپا که از هنر برای اشاعه اخلاقیات بی روح استفاده می کنند، آمریکایی ها هنر را برای ارزشگذاری نظام اجتماعی به خدمت می گیرند و از آن برای بیان اعتراض نسبت به بروز شرایط ناگوار اجتماعی و اثبات ارزش ها استفاده می کنند. درحقیقت باید گفت موفقیت بزرگی که فندی ها این روزها از آن خود کرده اند دقیقا از همین تفکرات سرچشمه می گیرد. خانه دکوراسیون فندی با نگاهی تازه به دکوراسیون در مدت کمتر از یک ماه توانسته گوی سبقت را از دیگر طراحان داخلی برباید. اساس دکوراسیون فندی آثار و ترویج هنر کلاسیم در قالب مدرن است.

[تصویر:  living-room-inspiration-from-hulsta-2.jpg]

دلفینا که یکی از مراکز فروش مبلمان فندی در لس آنجلس را برعهده دارد می گوید: « در سال های اخیر طراحی دکوراسیون های خانه هیچ شباهتی به سینما ندارد. گذاشتن دو، سه مبل تک نفره جلوی تلویزیون تنها حسی که می تواند به آدم منتقل کند حس رفتن به سینما است که باید در آن جا ساکت بنشینی و فقط به جلو خیره شوی. به عقیده دلفینا، این نوع طراحی هایی که در قالب فضاهای سرد و بی روح صورت می گیرد به نوعی فرهنگ بی تفاوتی را رایج می سازد.» اومی گوید: « در عصر ما آدم ها به اندازه کافی نسبت به یکدیگر بی تفاوت و سرد هستند بنابراین طراحی خانه به عنوان مرکزی برای تجمع آدم هایی که همه از هم گریزان هستند باید به گونه ای باشد که این حس بی روح اما تهاجمی و ستیزه جویانه را از بین ببرد.» دلفینا که هنوز وارد ۳۰ سالگی نشده می گوید: «ارتباط ما انسان ها در جامعه امروزی با کسانی که بدرود حیات گفته اند بیشتر از افرادی است که در کنارمان زندگی می کنند و به نظرم این وظیفه دیگر به عهده هنرمندان است که با خلق آثار خودشان این غم و هجران را از بین ببرد و احساسی مالامال از سرخوشی را به بیننده القا کند.» او که خود یکی از طراحان مبلمان و میز نهار خوری های فندی به شمار می رود اصرار دارد که یکی از علت های اوج گرفتن سردی در بین خانواده ها عدم توجه به دکوراسیون خانه است. مبلمان های طراحی شده با اینکه رنگ های تیره دارند ولی به لحاظ تلفیق سبک های کلاسیک و مدرن بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. چهار نمونه از لوازمی که او طراحی کرده و در آمریکا از فروش بالایی هم برخوردار بودند مبلمان ، تخت خواب و جا نواری دوکاره ای است که در تصاویر نشان داده شده اند. Filippo نام مدل مبل سه نفره ای است که شبیه مبل های قدیمی که روی دسته های آن ها بالشتک قرار می گرفت ساخته شده است. رویه آن از پارچه خز راه راه تهیه شده است .
به گفته یکی از مشتری هایی که برای خرید این مدل به خانه فندی شعبه نیویورک آمده معنی کامل دیزاین یعنی راحتی و شیکی در این مدل مبل خلاصه شده است. مبل دیگری که مشتریان خانه فندی را مجذوب خود کرده است Albione نام دارد؛ مبلی دو نفره که کناره های پهن و رویه ای شبیه به پتو دارد. جنس آن از چرم است و در ساخت پایه های آن فلز کرم به کار رفته است. جا نواری هفت طبقه موسوم به Canova نیز از دیگر لوازم طراحی شده جدید خانه فندی است که به لحاظ دو کاره بودن فروش خوبی تاکنون داشته است. Canova علاوه بر اینکه به صورت جای سی دی ، کتاب و روزنامه قابل استفاده است، به صورت میز جدا در کنار مبلمان کارآیی دارد. مشکی براق ، بژ، قرمز رنگ های دیگر این جا نواری هستند که سفید عاجی آن در تصویر مشاهده می شود.
The Wall هم اسم مدل تختخوابی است که به لحاظ نوع طراحی تکیه گاه تخت که شبیه به دیوار است و میزهای کناری آن که دیگر کمتر در مدل های امروزی دیده می شود، در خانه فندی جزو محصولات پرفروش به شمار می آید. این تختخواب به نوعی مبل تختخوابشو است که به هر دو صورت استفاده می شود.
بالش و کوسن های آن از جنس خز است و در ساخت آن هم از چوب و هم از آلیاژاستفاده شده است. طرح های دیگری از مبلمان و تختخواب نیز در خانه فندی به چشم می خورد که اگر چه از طراحی های خلاقانه برخوردارند مثلا شبیه به صدف باز شده ساخته شده اند ولی
به دلیل میزان فضایی که اشغال می کنند از اقبال کمتری برای خرید برخوردارند.
اصولا یکی از دلایلی که به نظر می رسد باعث شده دکورهای فندی در نظر آمریکایی ها محبوب واقع شود، توجه به فضا در دکوراسیون است. طراحی و ساخت تختخواب و میزهای چندکاره سهیل در امر حمل و نقل و جابجایی برای خانه هایی که از کمبود فضا صاحب خانه را به ستوه آورده اند و نیز طراحی مبلمانی که به لحاظ ترکیب رنگ و فرم القای کننده حس آرامش و صمیمیت بوده و گرمابخش اهالی خانه هستند، بدون شک یکی از مهمترین دلایل موفقیت فندی هاست که از انگیزش این خاندان ایتالیایی از قواعدی که برای فرار از محدودیت ها و قید و بند های جریان های هنری سال اخیر در پیش گرفتند سرچشمه می گیرد.

منبع:
روزنامه سرمایه