ایران شهرساز
تغییر پارادایم شهرسازی - نسخه‌ی قابل چاپ

+- ایران شهرساز (https://www.iranshahrsaz.com)
+-- انجمن: چیدمان قدیمی ایران شهرساز (رایگان) (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=1591)
+--- انجمن: تالار ویژه سایت ایران شهرساز (رایگان) (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=1)
+---- انجمن: اخبار شهرسازی و معماری (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=251)
+---- موضوع: تغییر پارادایم شهرسازی (/showthread.php?tid=17250)



تغییر پارادایم شهرسازی - Saeedm - ۱۳۹۲-۶-۳۰

عباس آخوندی/ وزیر راه و شهرسازی


براساس ارزیابی هایی که صورت گرفته است توسعه شهری در ایران تاکنون به شدت دولت محور بوده و این موضوع تمامی فرآیندهای طراحی ، اجرا و حتی هویت اقتصادی و فرهنگی شهرها را نیز در بر گرفته است. چنین وضعیتی سبب می شود که اهمیت تغییر شهرسازی دولت محور به شهرسازی شهروند محور بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد؛ چنانچه بخواهیم شهرسازی شهروند محور را رواج دهیم باید تمام طرح ها و فرآیندهای مربوط که دولت در آن مداخله می کند به صورت بنیادی تغییر پیدا کند.

طرح این سوال شاید برای قابل درک شدن این موضوع کمک کند که چرا عده ای در تهران می نشینند و برای توسعه شهری در نقطه دیگر کشور تصمیم می گیرند؟ به طور قطع باید بررسی کرد که چه مقدار از این تصمیم ها باید محلی و چه مقداری از آنها باید ملی باشند. از یک سو عده ای معتقد هستند که طرح های توسعه شهری تأثیر ملی زیادی ندارند که دولت مرکزی بخواهد در طرحهای آنها دخالت کند و باید تصمیم گیری درخصوص این طرح ها را به نهادهای شهری و ساکنان محلی آنها تفویض کرد. به عبارت دیگر باید نوعی تفویض اختیار به حوزه محلی صورت بگیرد که در نهایت منجر به افزایش قدرت شهرداری ها و شوراهای شهر در فرایند تصمیم گیری خواهد شد.

از سوی دیگر نیز عده ای معتقدند از آنجایی که طرح های توسعه شهری تأثیرملی دارند، دولت مرکزی نمی تواند نسبت به طرح های توسعه بی تفاوت باشد از این رو در حال حاضر با دو مقوله اختیارات حداکثری محلی و اختیارات حداکثری دولت مرکزی مواجه هستیم که هنوز بحث و بررسی دقیقی برای ایجاد تعادل میان آنها صورت نگرفته است. با وجودی که شوراها در شهرها وجود دارند و آنها شهردار را انتخاب می کنند وقتی به نتیجه اقدامات نگاه می کنیم متوجه می شویم که دولت مرکزی حاضر نشده قدرت خود را به نهادهای محلی تفویض کند .

در این میان باید به این نکته اشاره کنم که منظور از تغییر رویه شهرسازی تنها بحث تغییر طراحی ها نیست. هنوز به این موضوع توجه نکرده ایم که مردم در شهرها و در چارچوب هرم منافع ملی می توانند منافع محلی متفاوتی داشته باشند که هیچ تعارضی با منافع ملی ندارد. از آنجایی که توسعه تاکنون دولت محور بوده است، شاهد وجود تقسیم بندی های متفاوت از طرف دستگاه هایی مانند شهرداری ، آب و فاضلاب، آموزش و پرورش و وزارت کشور در کلانشهری مانند تهران هستیم که هر یک تهران را به مناطق مورد نظر خود تقسیم کرده اند و منطقه بندی آنها با یکدیگر متفاوت است.

بدون مشارکت محلی شهروندان نمی توان هیچ فرایند واقعی را برای توسعه شهری تصور کرد، بر این اساس کار بسیار سخت و پیچیده ای پیش رو داریم که از یک سو باید شهروندان به حق خود واقف شوند و از سوی دیگر با تشکیلات اداری متفاوت و مختلفی سرو کار داریم اما به هر حال این اقدام را باید آغاز کنیم. بی تردید تعدد تقسیمات از سوی سازمانها و دستگاه های مختلف به عنوان دلایل پایین بودن کیفیت زندگی در شهرهاست که باید این تقسیمات را هم راستا و در جهت افزایش کیفیت زندگی همسو کرد.

نکته حائز اهمیت دیگر در همین رابطه اینکه در چنین وضعیتی تکلیف بخش خصوصی است. به دلیل توسعه شهری دولت محور مشاوران بخش خصوصی نیز خود را با این سیستم وفق داده و در همین چارچوب مشاوره می دهند. در دستیابی به اهداف توسعه شهروند محور نیاز به همکاری رسانه ها به ویژه رسانه ملی از سوی دیگر باید کار دانشگاهی گسترده ای صورت بگیرد که مشارکت فعال دانشجویان حوزه شهرسازی ، جامعه شناسی و ارتباطات را می طلبد.