ایران شهرساز
الفبا در ايران ميانه - نسخه‌ی قابل چاپ

+- ایران شهرساز (https://www.iranshahrsaz.com)
+-- انجمن: چیدمان جدید ایران شهرساز (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=1592)
+--- انجمن: اخبار (رایگان) (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=1598)
+---- انجمن: مطالب خواندنی معماری (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=535)
+---- موضوع: الفبا در ايران ميانه (/showthread.php?tid=2032)



الفبا در ايران ميانه - ALI XxX - ۱۳۹۰-۱-۳۱

غیر از الفبای بلخی ، همه الفباهایی كه برای نوشتن زبانهای ایرانی میانه به كار رفته مستقیم یا غیر مستقیم از الفبای آرامی امپراطوری گرفته شده اند .

آرامیان مردمانی سامی بوده اند كه در هزاره دوم پیش از میلاد مسیح در شام و بین النهرین زندگی می كرده اند . ارامیان در سال 625 ق.م دولت كلده را در بابل تاسیس كردند . این دولت را كوروش بزرگ در سال 539 پیش از میلاد مسیح برانداخت و بابل را استانی از امپراتوری هخامنشی كرد .

در سده های هفتم و هشتم ق.م ، زبان آرامی جای زبان بابلی را گرفت ، و به منزله زبان بین المللی ، در منطقه ای كه امروزه خاورمیانه نامیده می شود ، رایج گشت . آرامیان زبان خود را به الفبایی ، كه از فینیقیان گرفته بودند ، می نوشتند . زبان ارامی در میان یهود رواج یافت و جانشین زبان عبری شد . بخشی از عهد عتیق ، تلمود بابلی و تلمود اورشلیمی به آرامی نوشته شده است . زبان مسیح (ع) و حواریون او ، آرامی بوده است .

دولت هخامنشی زبان ارامی را به عنوان زبان رسمی خود به كار گرفت , آن را در تمام دوره حكومت ، و در همه سرزمینهای تحت حكومت خود به كار برد . زبان آرامی گویشهای مختلفی داشته است . گویشی را ، كه در امپراتوری هخامنشی بكار می بردند ، ماركوارت ، ایرانشناس آلمانی ، « آرامی امپراتوری » نامیده است .

آرامی در اوایل دوره مسیحیت به دو گروه ممتاز از یكدیگر تقسیم شد :

1)گروه غربی كه گویشهای , تَدمُری ، نبطی ، فلسطینی مسیحی و ارامی یهودی ( زبان تلمود اورسلیمی ) را شامل میشده است . امروز در چند دهكده از سوریه به آرامی غربی گفتگو می كنند .

2)گروه شرقی كه سریانی ، مندایی و آرامی یهودی ( زبان تلمود بابلی ) را در بر می گرفته است . امروزه آرامی شرقی در میان یهودیان ایران و عراق و منداییان و مسیحیان نستوری ( یا آسوری ) و كاتولیك ( یا كلدانی ) رایج است . در جبل سنجار ، غرب موصل ، گویشی از آرامی جدید رایج است كه به گویشهای غربی ارامی نزدیك است .

در سده دوم میلادی ، آرامی رایج در شهر الرها ، زبان رسمی مسیحیان شد و به سریانی معروف گشت. سریانی به الفبای خاصی كه دگرگون شده ای از الفبای ارامی است سطرنجیلی نامیده می شود ، نوشته میشده است .

از سده سوم تا هفتم میلادی ، زبان سریانی زبان علمی مهمی بوده ؛ آثار بسیاری بدان نوشته یا از زبانهای یونانی و فارسی میانه و عبری بدان ترجمه شد . در صدر اسلام آثار سریانی به زبان عربی ترجمه شدند . مسلمانان نخست به وسیله زبان سریانی با علوم یونانی آشنا شدند .

پس از سقوط هخامنشیان زبان آرامی به هستی خود در میان ایرانیان ادامه داد . در اوایل سده سوم پیش از میلاد مسیح تعداد كسانی كه ارامی می دانستند و می توانستند آن را بنویسند بسیار كم شده بود ؛ از این رو در نواحی مختلف ایران كاتبان هرگاه از نوشتن به زبان آرامی در می ماندند ، جمله ای یا كلمه ای به فارسی میانه یا پهلوی اشكانی یا سغدی یا خوارزمی , به كار می بردند . مدتی پس از این ، ارامی نویسی بكلی متروك شد و به جای آن نوشتن به زبانهای محلی یعنی فارسی میانه و پهلوی اشكانی و سغدی و خوارزمی به قلمهای مختلف از الفبای ارامی آغاز گردید ؛ اما واژه هایی كه كاربرد زیادی داشتند ، مانند « دانستن » و « رفتن » و « گفتن » و ضمایر و حروف ، همچنان به ارامی نوشته می شدند . این واژه ها را كه « هزوارش » نام گرفتند ، به زبانهای محلی می خواندند . قلمیهای مختلف الفبای آرامی كه برای نوشتن زبانهای محلی به كار می رفتند ، در آغاز با هم اختلاف اندكی داشتند ، اما رفته رفته اختلافات زیاد شد ، به طوری كه بعدها اگر كسی الفبای پهلوی اشكانی را می آموخت الفاب فارسی میانه را نمی توانست بخواند ، بلكه لازم بود این الفبا را بیاموزد .

از تَدمُر ، كه خرابه های آن در نزدیكی حمص سوریه قرار دارد ، كتیبه هایی به زبان و الفبای آرامی از سده اول پیش از میلاد مسیح تا سده سوم میلادی به دست آمده است .

مانی ، مانند همه دین آوران ، علاقه داشت آثارش بسادگی و روشنی در اختیار توده مردم گذارده شود , . الفباهایی كه برای نوشتن فارسی میانه و پهلوی اشكانی و سغدی به كار می رفت ، به علت داشتن هزوارش ، خواست مانی را برآورده نمی كردند . مانی ، برای برآوردن خواستش ، الفبای تدمری را ، با تغییراتی كه آن را برای نوشتن زبان فارسی میانه متناسب كرده بود ، به كار می گرفت . این الفبا بعدا برای نوشتن آثار مانی به زبان پهلوی اشكانی و سغدی بكار گرفته شد .

نبطیان قومی عرب بوده اند كه در نبطیه ، واقع در جنوب دریای مرده ، زندگی می كرده اند . نزد این قوم الفبا و زبان آرامی ، از حدود سال 150 پیش از میلاد مسیح تا حدود 150 میلادی ، رایج بوده است . از الفبای نبطی ، الفبای سینایی نو , به وجود آمده كه از سده اول پیش از میلاد مسیح تا سده چهارم میلادی در شبه جزیره سینا ، رواج داشته است . الفبای كوفی و الفبای نسخ از الفبای سینایی نو اقتباس شده است . الفباهای رایج در جهان اسلام از نسخ گرفته شده است .

خوارزمیان تغییراتی در الفبای نسخ دادند تا آن را برای نوشتن خوارزمی متناسب كنند و آن را برای نوشتن زبان خود بكار بردند . بخشی از اثار بازمانده از خوارزمی به الفبایی ، كه از الفبای نسخ اقتباس شده ، نوشته شده است .

در سده هشتم یا هفتم پیش از میلاد مسیح ، الفبای ارامی را بازرگانانی از اقوام سامی به هند بردند و از این الفبا در هند الفبایی ساخته شد ، كه به الفابی « براهمی » معروف است . همه الفباهای رایج در هند ، بجز الفبای خروشتی ، از این الفبا كه نیمه الفبایی نیمه هجایی است ، گرفته شده اند .

سكاها الفبای براهمی را با تغییراتی كه آن را برای نوشتن سكایی متناسب می كرد ، , برای نوشتن آثار خود بكار گرفتند . آثار بدست آمده از سكایی به سه قلم نوشته شده است ، دو قلم آن در آثار بدست ؟آمده از ختن و یك قلم آن در نوشته های به دست آمده از تمشق و مرتق به كار رفته است .

پس از آنكه نستوریان سریانی ، حدود سده پنجم میلادی ، در سرزمین سغد سكنی گزیدند و عده ای سغدی زبان به مسیحیت گرویدند ، الفبای سریانی با تغییراتی برای نوشتن زبان سغدی به كار گرفته شد .

حرفهایی كه برای نوشتن كتیبه های پهلوی اشكانی و فارسی میانه ، متون مانوی ( به فارسی میانه ، پهلوی اشكانی و سغدی ) ، متون سغدی مسیحی ، متون سكایی ، , نوشته های قدیم خوارزمی ، برخی از نوشته های سغدی بودایی ، برخی از نوشته های بلخی ، متون اوستایی و متون پازند ، بكار برده میشده ، جدا از هم نوشته میشده اند . این بدان معناست كه هر حرف تنها یك شكل داشته است .

حرفهایی كه برای نوشتن فارسی میانه مسیحی ، برخی از نوشته های سغدی بودایی به كار برده می شده ، برخی گسسته و برخی پیسوته نوشته می شده اند .

حرفهایی كه برای نوشتن فارسی میانه زردشتی ، برخی از نوشته های سغدی بودایی ، برخی از نوشته های بلخی و نوشته های جدید خوارزمی بكار برده میشده ، پیوسته نوشته می شدند . این بدان معنی است كه یك حرف بر حسب محل قرار گرفتن در آغاز و میان و پایان كلمه شكلهای مختلف داشته است .