ایران شهرساز
واژه شناسی باغ ایرانی - نسخه‌ی قابل چاپ

+- ایران شهرساز (https://www.iranshahrsaz.com)
+-- انجمن: چیدمان جدید ایران شهرساز (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=1592)
+--- انجمن: دانلودهای شهرسازی و معماری(عضویت طلایی) (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=1728)
+---- انجمن: معماری (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=1785)
+----- انجمن: طرح،پروژه (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=1796)
+----- موضوع: واژه شناسی باغ ایرانی (/showthread.php?tid=2533)



واژه شناسی باغ ایرانی - ALI XxX - ۱۳۹۰-۲-۱۰

واژه شناسی باغ ایرانی
واژة پارادئزا از دو جزء تشکیل شده است: جزء اول Pairi به معناي پيرامون و ديگري Daeza به معناي انباشتن و ديوار كشيدن، كه بر روي هم به معناي درختكاري و گلكاري پيرامون ساختمان ميباشد. نام ديگر اين فضاي سبز "باغ" است، واژهاي فارسي كه در زبان پهلوي نيز به همين شكل Bagh به كار برده شده است.
باغ ایرانی حاصل تعامل زیبای بین انسان ایرانی و طبیعت پیرامون است؛ در باغ ایرانی عناصر طبیعی باغ به نحوی فرحبخش و چشم نواز در کنار عناصر انسان ساخت به نظم درآمده است. تعاریف مختلفی در باب باغ ایرانی و واژه های مرتبط با باغ وجود دارد؛ سلسله مباحث واژه شناسی باغ ایرانی تعاریف و دیدگاه های مختلف را در مورد این پدیده منظرسازی بازگو می کند:
در دورة هخامنشيان و پس از آن در سرتاسر سرزمين ايران، تعداد بيشماري باغهاي بزرگ و باشكوه وجود داشته، چنانكه گزنفون چندين بار به آنها اشاره نموده است. اينگونه باغها كه در يونان آن زمان وجود نداشت، با همان واژه فارسي در آن سرزمین به كار رفت. اين واژه در زبان يوناني Paradeisos و در زبان انگليسي به صورت Paradise به معني بهشت به كار برده ميشود.
بنابه گفته گزنفون، چهار قرن و نيم پيش از ميلاد، در ليسريا باغي زيبا و بزرگ ميبوده كه بنام (پاراديس) خوانده ميشده است. باغهاي معلق بابل نيز كه به وسيله بختالنصر و به خاطر همسر ايراني وي، دختر فرمانرواي ماد، احداث شدهاند بر طبق همان اصول طرح پاراديس ايجاد گرديده، به طوري كه از نظمي خاص و الگويي مناسب برخوردار و تا زمان اسكندر هم برجاي مانده بودهاند.
واژة پارادئزا در اوستا دو بار به كار برده شده و از دو جزء تشکیل شده است: جزء اول Pairi به معناي پيرامون و ديگري Daeza به معناي انباشتن و ديوار كشيدن، كه بر روي هم به معناي درختكاري و گلكاري پيرامون ساختمان ميباشد. نام ديگر اين فضاي سبز "باغ" است، واژهاي فارسي كه در زبان پهلوي نيز به همين شكل Bagh به كار برده شده است.
علياكبر دهخدا دربارة واژه پرديس مينويسد: پرديس لغتي است مأخوذ از زبان مادي (پارادئزا) به معني باغ و بستان و از همين لغت است پاليز فارسي و فردوس عربی.
در فرهنگ ناظمالاطباء نيز باغ چنين تعريف شده است: محوطهاي كه نوعاً محصور است و در آن گل و رياحين و اشجار مثمر و سبزي آلات و جز آنها غرس و زراعت مي كنند.
در كتاب فارسنامه ابنبلخي كه بين سال هاي پانصد تا پانصد و ده هجري تأليف شده است، سلسلههاي پيش از اسلام را بنا به روايت قديم به چهار سلسله به نام پيشواديان، كيانيان، اشكانيان و ساسانيان برشمرده است، مؤلف اين كتاب، (منوچهر پسر ميشخوريار) را كه هفتمين پادشاه پيشدادي است نخستين كسي ميداند كه در جهان به احداث باغ و بستان پرداخته و مينويسد: آثار او آن است كه اول كسي كه باغ ساخت او بود و رياحين گوناگون كي بر كوهسارها و دشتها رسته بود جمع كرد و بكشت و فرمود تا چهار ديوار گرد آن دركشيدند و آن را بوستان نام كرده يعني معدن بوي ها.
يعقوب دانش دوست تعريف تا اندازه زيادي فراگير در رابطه با (باغ) دارد: باغ جايگاهي است براي استفاده انسان كه حاصل تركيب عناصر معماري، درختكاري، گلكاري تزئيني و جلوه آب بوده و در رابطه با سليقه و فرهنگ مردم و شرايط اقليمي هر سرزمين شكل گرفته است.
تعاريف گوناگوني از باغ ايراني در عصر حاضر وجود دارد كه هر يك ديد خاصي در مورد باغ داشتهاند. مرحوم دكتر محمدكريم پیرنيا، باغ ايراني را پيوند فرخندة زيبايي و سودمندي مينامد.
در فرهنگ فارسي امروز، تأليف غلامحسين صدري افشار باغ چنين تعريف شده است: زمين داراي حدودي اختياري كه در آن درختان ميوه يا گل كاشته شده است و يا خانهاي كه داراي حياط وسيع پرگل و درخت است.
مرحوم لطيف ابوالقاسمي نيز تعاريف متعددي از باغ را ارائه نموده است: باغ طبيعتي است برخاسته از ذهن و پرداخته به دست انسان، فضاي خرم و رنگيني است، آراسته و پيراسته و تابع شرايط محيط كه در شكليابي آن ذوق، سليقه، مهارت، فرهنگ و تصميم انسان نقش اساسي دارد ...؛ تعريف ديگر وي از باغ ايراني چنين است: باغ ايراني از تركيب ساده و موزون، رابطة صحيح و استوار، سلسله مراتب حساب شده، منطق عقلائي، نظام هندسي مشخص، آسهبنديهاي منظم، خطوط عمود برهم، تخت كرتهاي چهارضلعي، تقسيمات متعادل، گذرگاه هاي مستقيم با هدف كه به گاه نياز با گشادگي فضايي ميآميزند، شبكه مترنم جهتدار آب كه در فضاهاي باز و پوشيده وسعت يافته و به چهرة آسمان و آسمانه لبخند شادمانه ميزنند، تشكيل يافته است. وي باغ ايراني را اثر هنري زيبا، چند منظوره و عملكردي ميداند.