ایران شهرساز
برنامه ریزی مشارکتی رویکردی نوین در عرصه شهرسازی(2) - نسخه‌ی قابل چاپ

+- ایران شهرساز (https://www.iranshahrsaz.com)
+-- انجمن: چیدمان جدید ایران شهرساز (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=1592)
+--- انجمن: دانلودهای شهرسازی و معماری(عضویت طلایی) (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=1728)
+---- انجمن: مقالات فارسی (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=1730)
+----- انجمن: سایر مقالات (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=1617)
+----- موضوع: برنامه ریزی مشارکتی رویکردی نوین در عرصه شهرسازی(2) (/showthread.php?tid=5054)



برنامه ریزی مشارکتی رویکردی نوین در عرصه شهرسازی(2) - FaTyJo0oN - ۱۳۹۰-۸-۸

6. برنامه ریزی شهری با رویکرد مشارکتی :

۱٫۶٫ تعریف برنامه ریزی شهری با رویکرد مشارکتی :

برنامه ریزی مشارکتی شامل انجام برنامه ریزی با مشارکت افراد می باشد . این افراد می توانند با توجه به موضوع و زمینه کار طیف وسیعی از ذینفعان مختلف را شامل شوند. بر این اساس می توان برنامه ریزی شهری با رویکرد مشارکتی را مشارکت شهروندان در ایجاد، اصلاح و اداره محله و محیط مسکونی خودشان دانست.

۲٫۶٫ ضرورت نیاز به برنامه ریزی شهری با رویکرد مشارکتی :

دلایل متعددی برای نیاز به مشارکت شهروندان در برنامه ریزی و مدیریت شهر ها وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از :

الف : امکانات محدود دولت ها در تامین منابع مالی و نیروی انسانی برای ارائه خدمات در سطوح محلی.

ب : جلوگیری از نا همخوانی برنامه ها با شرایط محلی، تناسب بین نیاز ها و ماهیت امکانات ارائه شده که پیامد آن استفاده ی مناسب از امکانات و به هدر نرفتن منابع است.

پ : گسترش ارزش های فرهنگی که هنجار های برابری و مردم سالاری را تقویت می کند و به افزایش مشارکت شهروندان می انجامد.

ت : افزایش پیچیدگی روابط در شهر ها، امکان اداره امور انفرادی و آمرانه را از میان برده است.

۳٫۶٫ اصول برنامه ریزی شهری با رویکرد مشارکتی :
در هر پروژه مشارکتی، باید بهبود و ارتقاء کیفیت محیطی ساکنان فعلی محل، به عنوان یک اصل مورد پذیرش برنامه ریزان باشد.
تقدم خواسته ها، علایق و منافع مردم ساکن در محل یا مردمی که برنامه ریزی برای آنها صورت می گیرد.
تعیین اهداف، سیاست ها، و چارچوب های برنامه ریزی با توافق مردم.
تقبل هزینه های مشارکت توسط برنامه ریزان و مسئولین پروژه
اصلاح کیفیت تصمیم گیری یا دادن فرصت به تک تک شهروندان برای بیان خواسته های خود.
· ایجاد بستری برای نزدیکی انسانها با یکدیگر، از طریق افزایش تعاملات اجتماعی؛
برنامه ریزی فضایی به مطلوبترین و پایدارترین شکل، با بهره گیری از مشارکت مردمی؛
ارتقای کیفیت محیطی؛
توانمند کردن مردم به در دست گرفتن سرنوشت خود و مشارکت در طرح ها؛
افزایش میزان رضایت عمومی از فضای زندگی.



4.6. اهداف برنامه ریزی شهری با رویکرد مشارکتی :

۵٫۶٫ راهبرد های برنامه ریزی شهری با رویکرد مشارکتی :

با توجه به اهداف فوق، راهبرد هایی که بتواند نظامی مناسب برای رسیدن به این اهداف و تدوین طرحی مشارکتی، تدارک ببیند ارائه می شود.
حمایت از شوراها و انجمن های محلی و تسهیل فعالیت آنها؛
مبتنی کردن فرآیند شناخت وضع موجود، تشخیص نیازها و اولویت ها بر روش های مشارکتی؛
شناسایی گروههای اصلی ذی نفوذ در جریان تصمیمات محلی، برقراری ارتباط نزدیک و مستمر با آنها و لحاظ کردن آرائشان در برنامه ریزی؛
شناسایی و تعدیل اختلاف نظرهای موجود بین بهره وران از طریق گفتگوی فعال بین همه ی طرف ها؛
تبادل اطلاعات بین همه طرف ها به صورت فعال، همه جانبه و مداوم؛
تنظیم خط مشی های کلی برنامه ریزی که مورد توافق همه ی بهره وران می باشد؛
ثبت تعهدات همه ی طرف های مشارکت کننده به طور شفاف و مشخص کردن سازو کاری برای تضمین عمل به تعهدات؛
تدوین سازو کار نظارت بر طرح از جانب شهروندان؛
ایجاد ساز و کاری برای همکاری مستمر و فراگیر اهالی در فرآیند اجرا؛
پیش بینی سازوکار حل اختلافات در هر مرحله از طرح، از طریق مشخص کردن هیات داوری و حل اختلافات، که مورد وثوق همه بهره وران می باشد.



6.6. معیارهای عملیاتی برنامه ریزی شهری با رویکرد مشارکتی :

در این بخش با توجه به اهداف و راهبرد ها به ارائه معیارهای عملیاتی و کاربردی برای برنامه ریزی پرداخته می شود. این معیارها اغلب خصلت کالبدی دارند؛
تقویت کاربری ها ی تجاری و خدماتی در مقیاس محلی؛
تنوع بخشی به کاربری های موجود متناسب با نیازها و خواسته های اهالی؛
تنظیم شبکه ی معابر به نحوی که دسترسی های سواره محلی با سرعت پایین را تقویت کرده و دسترسی های سواره عبوری را کاهش دهد؛
تقویت کانون های اجتماعی و مراکز فعال و پویا در محله؛
ایجاد راسته های پیاده بین کانون ها و مراکز محله؛
هماهنگ کردن ضوابط شهرسازی؛ مانند تراکم، حداقل تفکیک قطعات و سطح اشغال، متناسب با نیازها و توانایی مالی ساکنین؛
ایجاد و تقویت فضاهای عمومی، به منظور تقویت تعاملات اجتماعی و هویت مدنی و محلی؛
استفاده از زمین های بایر و بلا معارض محله، برای خدمات و فضاهای عمومی مانند میدان، زمین بازی، پارک محلی، مسجد، سالن اجتماعات، سالن ورزشی، سالن نمایش و مانند آنها.

۷٫۶٫ وظایف طرف ها :

در هر اقدام شهرسازی به طور کلی ۳ طرف وجود دارد: ۱) مردم ۲) دولت ۳) برنامه ریزان (متخصصین). هریک از طرف های فوق، برای بهتر انجام شدن فرآیند برنامه ریزی مشارکتی وظایفی را بر عهده دارند. و بر اساس وظایف خود نقشی تعیین کننده در موفقیت طرح دارند.

وظایف مردم به این شرح است :
در مباحثات و گفتگو ها شرکت کنند، منزوی و منفعل نباشند؛
به آنچه سایر شرکت کنندگان می گویند گوش دهند؛
به نظر سایرین، احترام گذارند؛
بدون ارائه پیشنهاد جایگزین، انتقاد نکنند؛
منافع عمومی را بر منافع شخصی مقدم بدارند.

وظایف دولت به شرح ذیل است :
تدوین ساختاری مناسب برای جلب مشارکت مردم در طرح، به نحوی که در قالب این ساختار، مردم و برنامه ریزان، بتوانند با هم کار کرده و به توافق برسند؛
به کارگیری برنامه ریزانی که توانایی کارکردن با مردم را داشته و از ابتکار عمل کافی در ارائه راه حل های نوآورانه برخوردار باشند؛
تعهد به جلب مشارکت مردم و تقبل هزینه هایی که در این زمینه مورد نیاز است؛
استقبال از تشکیل شورا ها و انجمن های محلی؛
· ترجیح دادن منافع مردم، در جایی که بین منافع دولت و منافع مردم محلی تعارضی وجود داشته باشد.

وظایف برنامه ریزان آن است که :
قبل از شروع به برنامه ریزی، اهداف و چارچوب های برنامه ریزی را به تایید مردم برسانند؛
بتوانند به درستی، نظرات و تمایلات واقعی مردم را استخراج کنند؛
با ارائه روشهای ابتکاری یا تجربه شده در سایر نقاط، همیشه آماده عرضه راه حل های جدیدی برای مسائل موجود باشند؛
در صورت فقدان شوراهای محلی، برنامه ای را برای تشکیل این شوراها تدارک ببینند؛
سازوکارهایی برای نظارت شهروندان بر روند تهیه و اجرای طرح، پیش بینی کنند؛
تا آنجا که به منافع اکثریت لطمه وارد نمی کند، نظرات تک تک مردم را در طرح، لحاظ نمایند.



7. شیوه های مشارکت شهروندان در طرحهای توسعه ی شهری :

برای تطبیق دادن فعالیت های مشارکت مردم با اهداف خاص شیوه هایی وجود دارد. می توان این شیوه ها را از نظر سازمان و نظم به چهار گروه تقسیم کرد:



1.7. شیوه های سازمان نیافته و نا منظم :

این شیوه ها شیوه هایی هستند که برای ایجاد رابطه ی مستقیم بین برنامه ریز و مردم طرح شده اند. در این حالت، هیچ سازماندهی منظمی در مورد شرکت مردم وجود ندارد، بلکه برنامه ریزان می خواهند بدانند که چه افرادی و یا چه تعدادی از افراد در برنامه شرکت می کنند و یا اینکه چه اطلاعاتی مقدماتی می توان فراهم آورد. این شیوه ها بیشتر مربوط به هدف ویژه ی ” مبادله اطلاعات” می شوند.

شیوه هایی که در این طبقه قرار می گیرند ، عبارتند از :

الف : مراجعه برنامه ریزان به مراکز تجمع : در هر شهر محل هایی وجود دارند که برنامه ریزان و مردم می توانند با هم ارتباط رودررو برقرار کنند. این مکانها مراکز پخش اطلاعات است و افراد می توانند به آنجا مراجعه کرده و مطالبی را در مورد طرح ها یا طرحهای اثر گذار محلی مطرح کنند و پرسشهایی را بپرسند.

ب : تشکیل جلسه های اطلاع دهی به وسیله موسسه برنامه ریزی : منظور از این جلسه ها جلسه هایی است که معمولا یک بار تشکیل می شوند، به این منظور که اطلاعاتی درباره ی فعالیت های موسسه و یا نهادها ی برنامه ریز در اختیار مردم گذاشته می شود. این جلسه ها اغلب به صورت داوطلبانه از سوی موسسه ها و نهادها به منظور دادن اطلاعات دقیق در باب یک برنامه یا یک طرح خاص به مردم می باشد. این جلسه ها می تواند در هر مرحله از انجام طرح برگزار شود.

پ : تشکیل شوراهای برنامه ریزی محلی : برای به دست آوردن مشارکت مردم درباره ی برنامه خاصی مربوط به منطقه جغرافیایی ویژه ای شوراهای محلی تشکیل می شود. این شوراها منبع مشورتی برای موسسه های عمومی می باشند. هدف آن شناخت مردم محلی بخصوص، مشخص کردن اهداف، تعیین اولویت ها و کسب اطلاع از واکنش های مردم در برابر برنامه های پیشنهادی سازمان است.



2.7. شیوه های سازمان یافته و منظم :

در این روش برنامه ریزان واقفند که چه کسانی و به چه تعدادی در برنامه مشارکت دارند. در جلسه ای رسمی، دست اندرکاران برنامه به وسیله مسئولان برنامه برگزیده می شوند. اگر هدف مشارکت همه جانبه ی مردم باشد، برنامه ریزان باید اطمینان یابند که عموم طبقات جمعیت امکان مشارکت در برنامه را دارند. برعکس اگر برنامه به شرکت گروه ویژه ای عنایت دارد ، ممکن است شرکت کنندگان از آن زیر مجموعه ی خاص جمعیتی برگزیده شوند. از این شیوه ها اغلب هنگامی استفاده می شود که هدف خاص از مشارکت، “آموزش” یا “جلب حمایت” باشد.

شیوه هایی که در این گروه قرار می گیرند ، عبارتند از :

الف : کمیته های مشورت با مردم : گروههایی از مردم هستند که به طور دائمی با موسسه ای در ارتباط هستند. در این روش مردم به دور هم فراخوانده می شوند تا برنامه های مختلف را بررسی کنند و تصمیم بگیرند که کدام برنامه باید اجرا شود.

ب : شوراهای محلی : این شوراها نیز مانند کمیته های مشورت با مردم است، اما از قدرت بیشتری برخوردارند و تصمیم گیری در آنها بر عهده ی مردم گذاشته می شود. در این حالت، افراد شرکت کننده به وسیله ی مردم برگزیده می شوند تا پس از بررسی برنامه های گوناگون تصمیم بگیرند که کدام برنامه باید اجرا شود.

پ : نیروهای ویژه وظیفه خاص : گاهی کمیته ای از مردم که به وسیله ی موسسه ای رهبری می شود برای مدت زمان مشخصی و به منظور انجام وظیفه یا وظایف خاصی تشکیل می شود. برای نمونه می توان تشکیل واحد های کمک رسانی به مردم در شرایط ویژه ای مانند زلزله و سیل را نام برد.

۳٫۷٫ شیوه های فعال :

این شیوه ها به این دلیل فعال خوانده می شوند که مردم مشارکت مستقیمی در فعالیت های از پیش تعیین شده دارند. به کارگیری اینگونه شیوه ها تلاشی است که مشارکت مردم در مواردی کاملا تعریف شده و مشخص انجام گیرد. انتظار می رود که با استفاده از این شیوه ها اطلاعات ویژه و مفیدی برای برنامه ریزان فراهم شود. در اینجا نیز مانند شیوه های منظم، برنامه ریزان می بینند که کی و چه تعدادی از مردم مشارکت می کنند. همچنین، بر چگونگی عمل مشارکت و نوع اطلاعات فراهم شده نیز نظارت می شود. شیوه هایی که در این گروه قرار می گیرند عبارتند از :

الف : شیوه گروه برگزیده : این شیوه به وسیله دلبک و دیگران در سال ۱۹۷۵ میلادی ارائه شد و شامل مراحلی است که طی آن در آغاز توصیه های مربوط به برنامه درجه بندی می شوند. آنگاه هریک از پرسش ها و پاسخ های ارائه شده بحث می شود. در مرحله رای گیری، هر شرکت کننده به هریک از پاسخ ها امتیاز می دهد. پاسخ هایی که بیشترین امتیاز را به خود اختصاص دهد نشان دهنده ی این است که توافق اکثریت را دارد.

ب : تجزیه و تحلیل قضاوتها : این تجزیه و تحلیل روش نوینی برای ارزشیابی مشارکت مردمی است. در این حالت، از الگوهای ریاضی برای ارزشیابی استفاده می شود.

پ : تجزیه و تحلیل ارزشها : این شیوه ها، شیوه هایی هستند که افرادی با خواسته ها و علاقه های متفاوت به صورت ذهنی نتایج به دست آمده از برنامه های پیشنهادی را درجه بندی می کنند. این شیوه ها مناسب ترین روش گردآوری اطلاعات جهت استفاده در تصمیم گیری می باشند.

۴٫۷٫ شیوه های انفعالی :

این شیوه ها به این دلیل انفعالی نامیده می شوند که در این حالت، مردم هیچگونه ارتباط مستقیمی با برنامه ریزان ندارند و مشارکت مردم به صورت شرکت فعال در جلسه ها و ارتباط مستقیم با برنامه ریزان نیست. یکی از شیوه های رایج این روش، روش پیمایشی است که بسیار سازمان یافته است و از طرفی از روش شناسی نیرومندی برخوردار است. زیرا می توان پیش بینی کرد که چه اطلاعاتی به دست خواهد آمد و آیا اطلاعات به دست آمده تعمیم پذیر هست یا نه. اطلاعاتی که با استفاده از این روش فراهم می شود، می تواند پایه و مبنایی برای تهیه برنامه به کار رود. دو روش موجود دیگر این شیوه عبارتند از روش های مختلف رای گیری از مشارکت کنندگان و روش دلفای که نوعی رای گیری است با اختلاف نحوه محاسبه آراء.

شیوه های سازمان یافته و سازمان نیافته بیشتر برای دسترسی به اهداف اداری و اجرایی است، اما شیوه های فعال و انفعالی بیشتر مربوط به هدف کلی دخالت نظرات مردم است، اگرچه انجام موفقیت آمیز هر شیوه، به ویژه اگر بیش از یک شیوه به کار گرفته شود، نهایتا ممکن است به دسترسی به هر دو هدف کمک کند. به طور کلی نمی توان شیوه ای را یافت تا بتواند تمام اهداف مشارکت را برآورده سازد. بهترین شیوه شیوه ای است که با موقعیت و هدف ویژه سازگاری داشته باشد.



7. مزیت ها و معایب مشارکت شهروندان در طرحهای توسعه ی شهری :

مشارکت شهروندان در طرحهای توسعه ی شهری دارای یکسری مزیت ها و معایبی می باشد که در ذیل به بیان آنها می پردازیم.

۱٫۷٫ مزیت ها :
مشارکت مردمی در شرایط متغیر و پیچیده اجتماعی، گروهها و افراد مختلف را در روند برنامه ریزی و مدیریت توسعه شهری دخالت می دهد.
مشارکت مردمی می تواند در خدمت بوجود آمدن تغییرات بنیانی در جامعه قرار گیرد.
فعال کردن شهرنشینانی که میل به فردیت و گریز از مسئولیت دارند و در موارد افراطی منزوی و بیگانه می شوند.
در فرآیند مشارکت روحیه اجتماعی و حس همکاری و تعهد پدید می آید.
مشارکت امکان ترفیع، آموزش و تربیت قشر کم درآمد و محروم را فراهم می کند.
مشارکت امکان مبادله عقاید و اولویت ها، ارزیابی پویش های منافع عمومی و قابلیت اجرا و پذیرش پیشنهادهای طرح ریزی را فراهم می کند.
مشارکت پشتیبان دموکراسی مشارکتی به جای دموکراسی نمایندگی است و از حق دموکراتیک هر انسان و بدین ترتیب عموم برای شرکت در فرآیند تصمیم گیری دفاع می کند.
مشارکت به اعضای شوراها و تصمیم گیران کمک می کند تا تصویر روشنتری از نیازها و خواسته های مردم را به دست آورند. که از این طریق می توان حساسیت و تاثیر تصمیم گیری را به حداکثر رساند.
مشارکت عمومی، مردم و مسئولان را به یکدیگر نزدیک تر می کند و ما را جایگزین من و تو می سازد.
مشارکت زود هنگام شهروندان در فرآیند های تصمیم گیری، از یک سو موجب همیاری و نگه داشت منابع عمومی و از سوی دیگر بازدارنده ی رفتارهای منفی و ستیزه جویانه است.

۲٫۷٫ معایب :
تاخیر ناشی از مشارکت غالبا فرآیند طرح ریزی را کند می کند.
گروههای مشارکت کننده معمولا آنقدر به مخالفت با هم می پردازند که هیچ تصمیمی نمی توان گرفت.
به نظر می رسد مردم غالبا نسبت به اولویت های خود تردید دارند و این موجب بروز دوگانگی هایی می شود. به عنوان مثال از گسترش مسیر های پیاده حمایت می کنند اما در عین حال نمی خواهند از امکانات سواره نیز صرف نظر کنند.
هزینه پیشرفت، منابع مورد نیاز و دشواری کسب اطلاعات در مسیر انجام پروژه.
خطرهای ناشی از دسترسی همگانی به اطلاعات.



8. سابقه ی مشارکت شهروندان در اداره امور شهر های ایران :

در شهرهای گذشته ایران الگوهای مشارکتی چندانی برای اداره ی شهر ها وجود نداشت و مشارکت افراد بیشتر در زمینه امور مربوط به تولید اقتصادی مانند دامداری و کشاورزی بود. اما با این همه در یک زمینه مشارکت های مردمی برجسته و در خور توجه بوده و آن فعالیت های مذهبی است. از جمله اینها می توان به برگزاری مراسم عزاداری مذهبی اشاره کرد که در آن شهروندان در ساختن تکیه ها و حسینیه ها مشارکت فعال داشته اند. از همین دست، ساخت و اداره مسجد که همواره با همکاری اهالی هر محله و با مشارکت آنها در تامین هزینه و نیروی کار لازم صورت می پذیرفته است. به بیانی دیگر می توان گفت تا پیش از انقلاب مشروطیت هیچ گاه نظام سیاسی حاکم اجازه و فرصت مشارکت به مردم را نمی داد و کشور به شکل خودکامه و تنها بر اساس نظرات شاه و اطرافیان او اداره می شد. نخستین الگوی مشارکتی جدید که با الهام از تحولات کشورهای اروپایی مانند فرانسه در ایران پیاده شد مجلس شورای ملی بود. پس از تشکیل شورای ملی نخستین گام برای تثبیت نقش مردم در اداره امور شهرها با تشکیل انجمن های ایالتی و ولایتی در سال ۱۲۸۶ برداشته شد. که تقریبا هیچ گاه به مرحله اجرا در نیامد. در حال حاضر مفهوم مشارکت در جامعه ما با سوء تعبیرها و درک های نادرست بسیاری آمیخته است. درک غالبی که در این مورد وجود دارد. عبارت است از: سهیم کردن مردم، در اجرای پرو‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ژه های ساختمانی از طریق تامین اعتبار مالی این پرو‍‍‍‍‍ژه ها. طبق این تعریف، پروژه هایی همچون طرح نواب تهران و نیز مجتمع سازی در شمال تهران و اخیرا در منطقه ۲۲ تهران و کرج، پروژه های مشارکتی تلقی می شوند. با توجه به نظریات مشارکت، پروژه های فوق، تنها پیش فروش واحد های مسکونی و تجاری می باشند، نه مشارکت شهروندان. همچنین کوپن هایی به نام اوراق مشارکت در طرح فلان منتشر می گردد که هرچند عنوان زیبای مشارکت را برای خود دارد، اما عملا چیزی جز جبران کمبود نقدینگی برای اجرای طرح های شهری نیست. این پروژه ها به کلی خارج از قلمرو مشارکت بوده و نمی توان آنها را شهرسازی مشارکتی محسوب کرد.

با توجه به شرایط موجود در ایران و تجربیاتی که نام مشارکت را بر خود دارند، در می یابیم که که محتوا و واقعیت طرح های مشارکتی ایرانی هنوز با نخستین پله های شهرسازی مشارکتی فاصله زیادی دارد، این امر به دو علت است :
فقر نظری در آگاهی از ابعاد عمیق مشارکت واقعی ؛
نبود اراده سیاسی و مدیریتی جدی برای مشارکت دادن شهروندان و پذیرش هزینه های آن .

هرچند که تجربه های موجود با مشارکت واقعی تفاوت چشمگیری دارد. اما در همین حال تجربه هایی هرچند نادر ولی امیدوار کننده مانند تجربه شیرآباد زاهدان می توان پیدا کرد که در بسیاری از جنبه ها به مشارکت واقعی نزدیک شده است. وجود اینگونه تجربیات که با حمایت مقامات محلی صورت پذیرفته است، موید آن است که در شرایط ایران هم اگر اراده سیاسی و مدیریتی واقعی برای جلب مشارکت شهروندان وجود داشته باشد، اجرای عملی طرح های شهرسازی مشارکتی، دور از دسترس نخواهد بود.



9. جمع بندی :
مشارکت یکی از پیچیده ترین و بحث برانگیزترین موضوعات علمی است و با توجه به زمینه علمی آن تعاریف گوناگونی از آن به عمل آمده است. اما در مجموع می توان مشارکت را فرآیند درگیر شدن و شرکت فعالانه افراد، به صورت سازمان یافته، در انجام اموری مشخص دانست.
از بررسی نظریه های مشارکت در حوزه برنامه ریزی می توان به این نتیجه کلی رسید که اغلب نظریه ها بر اساس میزان تحقق مشارکت، که از طرف دولت ها اعمال می شود، مشارکت را به چند سطح تقسیم بندی کرده اند و به توضیح و تفسیر آن پرداخته اند، بر این اساس جیمز میجلی برای مشارکت چهار سطح قائل است، که در پایین ترین سطح آن شیوه ی ضد مشارکتی قرار دارد که در آن هیچگونه مشارکتی دیده نمی شود و در بالا ترین سطح شیوه ی مشارکت واقعی قرار دارد که در آن دولت به طور کامل از مشارکت اجتماعی حمایت می کند. شری ارنشتاین در مقاله ای که در سال ۱۹۶۹ به چاپ می رساند از اصطلاح نردبان مشارکت استفاده می کند و بر این اساس مشارکت را به ۸ سطح تقسیم بندی می کند، در پایین ترین سطح نردبان هیچ قدرتی برای شهروندان وجود ندارد و در بالاترین سطح نردبان قدرت اداره شهر به طور کامل به دست شهروندان قرار می گیرد. ارنشتاین در این مقاله ۵ هدف ویژه را برای مشارکت مردمی بیان می کند که عبارتند از ۱٫مبادله ی اطلاعات۲٫آموزش۳٫جلب حمایت۴٫کمک به تصمیم گیری۵٫رای گیری و لحاظ کردن رای مردم در تصمیم گیری. اسکات دیوید سون در سال ۱۹۹۸، گردونه ی مشارکت را برای بحث مشارکت شهروندی طراحی می کند. این گردونه، سطوح مختلفی از مشارکت را بدون این که ترجیحی برای هیچ یک قائل شود، ارائه می کند. در این مدل، تصمیم در تعاملی مستمر بین دولت و شهروندان صورت می گیرد. دریسکل در اثر خود با عنوان شهرهایی بهتر همراه با کودکان و نوجوانان (راهنمایی برای مشارکت) که توسط یونسکو به چاپ رسیده، مباحثی در رابطه با مشارکت و انواع آن طرح می کند. از نظر دریسکل اشکال مختلفی از مشارکت وجود دارد که در دو دسته ی کلی تر ” مشارکت” و “عدم مشارکت” جای می گیرند. اشکال عدم مشارکت شامل دستکاری و تقلب، تزیین و مساوات طلبی نمایشی و اشکال مشارکت شامل سهیم شدن در تصمیمات، مسئولیت پذیری مردم، بسیج اجتماعی و مشاوره می شود. و در پایان نظریه میانجی گری که در تحقیقی که به سفارش دفتر معاون نخست وزیر بریتانیا در سال ۲۰۰۴ انجام شده، مطرح گردیده است و حاوی مباحث عمیق و در عین حال کاربردی در زمینه برنامه ریزی مشارکتی است و در این رابطه، راهبرد میانجی گری را برای به حداکثر رساندن مشارکت پیشنهاد می کند. در تحقیق مزبور بر تدقیق مفهوم برنامه ریزی مشارکتی و مشخص کردن مرز آن با مفاهیم مشابه، از جمله مشارکت عمومی و مشاوره عمومی تاکید شده است. این تحقیق معتقد است: آنچه تاکنون وجود داشته، مشارکت عمومی بوده و نه برنامه ریزی مشارکتی.
برنامه ریزی شهری با رویکرد مشارکتی را می توان مشارکت شهروندان در ایجاد، اصلاح و اداره محله و محیط مسکونی خودشان دانست. مهمترین اصولی که برای این نوع برنامه ریزی می توان عنوان کرد شامل تقدم خواسته ها، علایق و منافع مردم ساکن در محل یا مردمی که برنامه ریزی برای آنها صورت می گیرد و تعیین اهداف، سیاست ها، و چارچوب های برنامه ریزی با توافق مردم دانست.
در رابطه با مشارکت شهروندان در طرحهای توسعه ی شهری شیوه هایی وجود دارد که از نظر سازمان و نظم می توان آنها را به چهار گروه تقسیم کرد،۱٫شیوه های سازمان نیافته و نا منظم که خود به سه طبقه مراجعه برنامه ریزان به مراکز تجمع، تشکیل جلسه های اطلاع دهی به وسیله موسسه برنامه ریزی و تشکیل شوراهای برنامه ریزی محلی تقسیم بندی می شود،۲٫ شیوه های سازمان یافته و منظم که خود شامل کمیته های مشورت با مردم، شوراهای محلی، نیروهای ویژه وظیفه خاص می شود، ۳٫ شیوه های فعال که شامل شیوه گروه برگزیده، تجزیه و تحلیل قضاوتها و تجزیه و تحلیل ارزشها می شود و ۴٫ شیوه های انفعالی .
· در حال حاضر مفهوم مشارکت در جامعه ما با سوء تعبیرها و درک های نادرست بسیاری آمیخته است. درک غالبی که در این مورد وجود دارد. عبارت است از: سهیم کردن مردم، در اجرای پرو‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ژه های ساختمانی از طریق تامین اعتبار مالی این پرو‍‍‍‍‍ژه ها. طبق این تعریف، پروژه هایی همچون طرح نواب تهران و نیز مجتمع سازی در شمال تهران و اخیرا در منطقه ۲۲ تهران و کرج، پروژه های مشارکتی تلقی می شوند. هرچند که این تجربه ها با مشارکت واقعی تفاوت چشمگیری دارد. اما در همین حال تجربه هایی هرچند نادر ولی امیدوار کننده مانند تجربه شیرآباد زاهدان را می توان پیدا کرد که در بسیاری از جنبه ها به مشارکت واقعی نزدیک شده است. وجود اینگونه تجربیات که با حمایت مقامات محلی صورت پذیرفته است، موید آن است که در شرایط ایران هم اگر اراده سیاسی و مدیریتی واقعی برای جلب مشارکت شهروندان وجود داشته باشد، اجرای عملی طرح های شهرسازی مشارکتی، دور از دسترس نخواهد بود.



منابع تحقیق:
اوست هویی زن، اندریاس، مشارکت شهروندان در طرح ریزی و توسعه نواحی شهری، ترجمه ناصر برک پور، مجله معماری و شهرسازی، شماره ۴۸ و ۴۹ ، ۱۳۷۷٫
تقوایی، مسعود؛ بابا نسب، رسول؛ موسوی، چمران، تحلیلی بر سنجش عوامل موثر بر مشارکت شهروندان در مدیریت شهری؛ مطالعه موردی؛ منطقه ۴ شهر تبریز، مطالعات و پژوهش های شهری و منطقه ای، سال اول، شماره دوم، پاییز ۱۳۸۸٫
حبیبی، سید محسن؛ سعیدی رضوانی، هادی، شهرسازی مشارکتی ؛ کاوشی نظری در شرایط ایران، نشریه هنرهای زیبا، شماره ۲۴، زمستان ۱۳۸۴٫
حسینی، سید جواد، مشارکت پایدار مردمی در نوسازی و بازسازی بافت های فرسوده شهری، انتشارات سخن گستر، وزارت مسکن و شهرسازی شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری ایران شرکت عمران و مسکن سازان منطقه شرق ، ۱۳۸۷ .
حناچی، سیمین، بررسی نظام برنامه ریزی و مدیریت توسعه شهری در ایران (با تاکید بر قابلیت مشارکت پذیری آن)، مجموعه مقالات همایش مسائل شهرسازی ایران، جلد سوم، نظام برنامه ریزی، دانشگاه شیراز، دانشکده هنر و معماری، ۱۳۸۳٫
دهخدا، علی اکبر، فرهنگ لغت، جلد ۱۳، انتشارات روزنه، ۱۳۷۷٫
سعیدی رضوانی، هادی، عملیاتی کردن شهرسازی مشارکتی در شرایط ایران؛ نمونه قلعه آبکوه مشهد، نشریه هنرهای زیبا، شماره ۲۸، زمستان ۱۳۸۵٫
سیف الدینی، فرانک، مشارکت مردمی و برنامه ریزی توسعه، مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، دوره دوازدهم، شماره دوم، بهار ۱۳۷۶٫
شکوئی، حسین؛ حسینی، سید علی، سازو کارهای مشارکت شهروندان در تهیه ی طرحهای توسعه شهری، فصلنامه مدرس علوم انسانی، دوره ۸، شماره ۱، بهار ۱۳۸۳٫
شریف زاده، فتاح؛ صدقی، جواد، عوامل موثر بر مشارکت شهروندان در اداره امور شهر، دو فصلنامه علمی-ترویجی مطالعات مدیریت، سال ۱۹، شماره ۵۹، زمستان ۸۷ و بهار ۸۸ .
صدری افشار، غلامحسین؛ حکمی، نسرین؛ حکمی، نسترن، فرهنگ فارسی امروز ، انتشارات نشر کلمه، ۱۳۷۷٫
عبدی دانشپور، زهره، درآمدی بر نظریه های برنامه ریزی با تاکید ویژه بر برنامه ریزی شهری، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۸۷٫
عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، جلد دوم – ذ-ی، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۹٫
معین، محمد، فرهنگ فارسی ، جلد سوم، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۹٫
مهدیزاده، جواد، برنامهریزی راهبردی توسعهی شهری (تجربیات اخیر جهانی و جایگاه آن در ایران)، وزارت مسکن و شهرسازی، چاپ دوم ۱۳۸۵٫
http://dic.amdz.com
http://oxforddictionaries.com
http://dictionary.cambridge.org
www.clearhorizon.com.au/participatory-planning/participatory-planning-/overview



مربوط به درس نظریه های برنامه ریزی شهری، نیمسال اول سال ۹۰-۱۳۸۹ ، دانشگاه شیراز، دانشکده هنر و معماری، گروه شهرسازی، اساتید : دکتر عبدالرضا پاکشیر، دکتر حسن ایزدی، دانشجو: سید محد رضا حسینی مطل، تاریخ تحویل: زمستان ۱۳۸۹


برگرفته از :http://sharnameh.ir