ایران شهرساز
معماری يونان - نسخه‌ی قابل چاپ

+- ایران شهرساز (https://www.iranshahrsaz.com)
+-- انجمن: چیدمان جدید ایران شهرساز (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=1592)
+--- انجمن: اخبار (رایگان) (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=1598)
+---- انجمن: مطالب خواندنی معماری (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=535)
+---- موضوع: معماری يونان (/showthread.php?tid=52)



معماری يونان - Royal Falcon - ۱۳۸۹-۱۲-۵

وضعيت طبيعی و جغرافيايی يونان: سرزمينی که تمدن و فرهنگ يونان باستان در آن شکل گرفت, از يونان و جزاير تشکيل شده بود، که عبارت بودند از: يونان شمالی، مرکزی و جنوبی (پلوپرنز) و همچنين جزايری که در سواحل شمالی (تراس) و شرقی (آسيای صغير) دريای اژه قرار دارند. به عبارت ديگر می توان چنين گفت که: شبه جزيره بالکان در جنوب اروپا قرار دارد که قسمت بزرگی از آن در دريای مديترانه پيش رفته و در همين قسمت کشور يونان قرار گرفته است, بخش اعظم اين شبه جزيره را کوههای سخره ای و پر شيب فرا گرفته که تنها در ميان جلگه هايی که وسط اين کوههاقرا دارند, اراضی حاصلخيزی جهت کشاورزی وجود دارد.




موقعيت جغرافيايی و طبيعی, در شکل دادن به اوضاع سياسی اقتصادی و فرهنگی يونان نقش بسيار مهمی داشته است. زيرا همين وضعيت طبيعی موجب شده که در بخشهای مختلف يونان, دولت شهر های کوچک مستقل تشکيل گردند که شرايط خاص طبيعی, يعنی از يک سو به دريا و از سوی ديگر کوهستانهای صعب العبور مانع از آن بودند, که تا اين دولت شهر ها مورد تهاجم قرار گيرند.

پيشينه تاريخی يونان: بطوريکه قبلاً اشاره شد. سرزمين اصلی يونان پيش از حمله اقوام شمالی (دورين ها) دارای تمدنی پيشرفته بودنددر بخش شمالی شبه جزيره يونان اقوامی از شاخه های آريا- اروپايی زندگی می کردند که طی سده ها از استب های جنوب روسيه به اين قسمت ها مهاجرت کرده بودند. اين قبايل که «دورين» ناميده می شدند, از نظر فرهنگی در سطحی پايين تر از ميسنی ها يا ساکنان اصلی يونان بودند. در اواخر هزاره دوم پيش از ميلاد اين قبيله ها از شمال به سوی جنوب سرازير شدند و سرانجام «پلوپونزه»,دژهای مستحکم «مسين» را ويران نمودند. و بدين ترتيب تمدن مسين پايان يافت.

ساکنان يونان در همه جای شبه جزيره يا به اطاعت «دورين ها» در آمدند و يا به جزاژر اژه و سواحل غربی آسيای صغير کوچ نمودند. پس از اين اتفاق در يونان جند قرن رکود هنری حکمفرما بود و حتی خط اوليه يونانی ها نيز به فراموشی سپرده شد. سپس در اواخر «دوره هرمز», يونانی ها با نوع نگارشی جديد که از «فينقی ها» کسب کردند, آشنا شدند. يونانيها حروف صدادار را به اين حروف افزوده و الفبای خود را که مرکب از 24 حرف بود پديد آوردند.

تداوم تمدن يونان در واقع با تولد «دولت شهرها» يا «پليس» ها آغاز گرديد. شرايط خاص جغرافيايی يونان, هر طايفه از اقوام «دوری» را به گونه مستقلی تقسيم نمود, در سواحل اين کشورکه موانع طبيعی بزرگترين عامل استقلال دولت شهر ها بودند, رفته رفته تمدن باستانی يونان شکل گرفت. ارتباطات که صرفاً از طريق دريا امکان پذير بود, اين دولت شهرها را با فرهنگ و تمدن ديگر جزاير و کشورهای حاشيه مديترانه آشنا نمود, و از اين طريق زمينه های اقتصادی تجاری, ايجاد گرديد. در برخورد با اين تمدنها و رونق اقتصادی, زمينه های رشد هنر طبيعت گرايی يونان روح و قوت گرفت.

بطور کلی تمدن يونان در سه عنصر ثابت خلاصه می شود که عبارتند از: انسان, طبيعت, عقل. شناخت تمدن يونان, شناخت بخشی از تمدن جديد غرب است و شناخت اين تمدن بدون آشنايی با تمدن شرق مديترانه امکان پذير نيست. زيرا بطوريکه اشاره گرديد, اين تمدن سهم بزرگی در ايجاد تمدن و هنر يونانی داشته است.

کشف تئوری انسانی, يا انسانی که تفکر در هر موضوعی او را به شناخت و معرفت می رساند, موجب گرديد که يونانی از تفکرات جادويی و افسانه ای گذر نموده و به تفکر عقلانی گام نهد, و در اين زمان بود که فلسفه و تاريخ نويسی و علم جانشين تفکرات قديمی گرديد. شناخت فرد به دنبال آن ارزش دادن به مقام او, آزاديهای فردی را پديد آورد. دمکراسی که پايه جمهوری يونان در پنج قرن شناخته شده بود, تنها فرم حکومتی بوده, که در طول تاريخ تا انقلاب کبير فرانسه به عنوان دمکراسی مستقيم و تصميم گيری با وجود تمام محدوديتهای آن شناخته شده است. در جهان بينی اومانيستی (انسان گرايی) يونان آنچه اهميت داشته, انسان بوده و انسان محور مقياس همه چيز بوده است. علاوه بر همه اين ها, آنچه که در تفکرات يونانی, انسان را از ساير موجودات متمايز کرده عقل اوست. طبيعت و زيبايی نيز در تمدن يونانی جايگاه خاصی داشته است. عوامل طبيعی و وجود طبيعت خاص يونان در شکل گيری آثار معماری و ساير هنرها نقش اساسی و تعيين کننده ای را بازی کرده است.