۱۳۹۱-۹-۲۹، ۰۸:۱۴ عصر
آغاز دوران رواج واژههای نوسازی، بهسازی و حفاظت از بافتهای شهری در فرهنگ شهرسازی، همزمان است با پیدایش پدیده قطبی شدن شهرها، مسئله قطبی شدن خود، پیوندی آشكار با صنعتی شدن جوامع و شهرنشینی در مقیاس گسترده دارد.
نمونههای برجستهای كه از بازسازی و توسعه یكپارچه شهری در قبل از این تاریخ میتوان سراغ كرد محدود است به مواردی كه شهرها در اثر عوامل طبیعی یا غیرطبیعی به ویرانی كشیده شده، یا به تبع الگوی «پایتختسازی»، توسعه و گسترش یافتهاند. گستردگی مفهوم این واژهها در دوران معاصر، حاصل تاریخی است كه بر این واژهها گذشته است.
هجوم و استقرار جمعیت در شهرها كه منجر به پیدایش نظام جداییگزینی و استقرار اقشار هممرتبه شهری در بخشهای مختلف شد، موجب گشت كه محلات فقیر و ثروتمند و میانه در شهرها پدید آید. فرسودگی تدریجی ابنیه در مناطق فقیر شهری به موازات افزایش سریع جمعیت، شهرهای بزرگ جهان را به طور جدی با مسئله جداییگزینی اجتماعی و نیز تنزل كیفیت زندگی در بخشهای دیگری از شهر روبرو ساخت. این تنزل كیفی هم جنبه كالبدی و هم جنبه اجتماعی داشت.
عكسالعمل كشورهای مختلف جهان در مقابل این پدیده متفاوت بود. اروپاییان كه شهرهایی قدیمی داشتند قدم در راه «احیاء» مراكز شهری خود گذاردند و آن را اقدامی فرهنگی تلقی كردند كه بخشی از هزینههای آن توسط رواج «توریسم فرهنگی» تامین میشد. در آمریكای شمالی كه بافت شهرها چندان عمری نداشتند نوسازی در مقیاس وسیع مدنظر قرار گرفت. به موازات این جنبشها، نهضت حومههای سبز در سراسر امریكا و اروپا نضج گرفت. علیرغم نظر هوارد در مورد احداث شهركهایی برای همه اقشار اجتماعی، عملاً این حومههای سبز برای طبقات متوسط و پُردرآمد ساخته شد.
به محض آنكه نسل حاصل از انفجار جمعیت در سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به سن رشد رسید، غرب و به ویژه آمریكای شمالی تغییرات بزرگ و ناگهانیای را در زمینههای سیاسی و اجتماعی تجربه كرد. در این شرایط مردم آمریكای شمالی مطلوب بودن حومههای سبز سنتی را به عنوان محیط مسكونی ایدهآل مورد تردید جدید قرار دادند. پاركهای اكثر شهرهای آمریكا، بهشت معتادان شده بود و مراكز شهرهای آن در حال مرگ بودن. در این زمان بود كه نقدهای جاكوبز و اندیشههای اسكارنیومن مفهوم «شهر قابل كنترل» را رواج داد. آنها معتقد بودند كه خیابانهای شلوغ، جذابیت و امنیت بیشتری دارند و در واحدهای آپارتمانی بزرگ، مردم نمیتوانند قلمرو زندگی خود را به خوبی كنترل كنند و به ویژه اقشار كمدرآمد نباید در واحدهای بزرگ آپارتمانی زندگی كنند.
بدین ترتیب در دهه ۸۰ در آمریكای شمالی با پیشبینی برنامههای احداث خانههای ارزان قیمت و طرحهای بهسازی شهری، كار احداث مجموعههای قابل كنترل در مراكز شهری پیش برده شدند. در این دهه بود كه امریكای شمالی به مراكز شهری و مشرب شهرنشینی دوره مستعمراتی خود ارزش تاریخی بخشید. اما این امر مانع از آن نشد كه در پرتو سیاستهای قرضه و مقررات برنامهریزی استاندارد، كار احداث حومههای سبز، به عنوان انتخاب ارجح طبقات متوسط، دنبال نگردد. بدین ترتیب در این دهه میان نظرات امریكا و اروپا در زمینه بازسازی و نوسازی، تقربی حاصل آمد و كاربرد همزمان دو روش توسعه و نوسازی «شهرهای قابل كنترل» و «حومههای سبز» مدنظر قرار گرفت.
جریان تنشها و رویدادهای متفاوتی كه در طی این قرن رخ داده است، معنای نوسازی و بهسازی را وسعت بخشیده و آن را از شكل یك اقدام كالبدی ایستا به سوی مدیریت یك امر اجتماعی سوق داده كه در تعادل پویا با محیط خود قرار دارد. با توجه به این زمینه است كه امروزه میتوان نوسازی و بهسازی شهری را به شكل زیر تعریف و تبیین كرد:
«نوسازی و بهسازی شهری به مفهوم برنامهریزی یا برنامهریزی مجدد، طراحی یا طراحی مجدد، تفكیك مجدد اراضی، پاكسازی، توسعه یا توسعه مجدد، بازسازی و احیاء و یا تركیبی از آنها در یك منطقه مشخص، و پیشبینی احداث ابنیه، كارگاهها، تكمیل یا ایجاد تاسیسات یا مكانی برای انواع استفادههای مسكونی، تجاری، صنعتی، عمومی، تفریحی، اجتماعی و غیره برحسب نیاز یا ضرورت است».
▪ بنابراین تعریف، نوسازی و بهسازی شهری در واقع سه عرصه متفاوت را در بر میگیرد:
ـ نوسازی:
به معنی تجدید بنای كامل مناطق موجود برای ارتقاء كیفیت زندگی در آنها (كه تا حدی تنزل یافته كه دیگر قابل اصلاح نیست) و نیز، بنای مناطق جدید شهری.
ـ بهسازی:
به معنی اجرای برنامههای كالبدی ـ اجتماعی برای ارتقاء كیفیت زندگی در محلات (این امر وقتی رخ میدهد كه هنوز كیفیت زندگی در این مجموعه قابل ارتقاء باشد) یا ارتقاء كیفیت زندگی در مناطقی كه در زمان احداث آنها، شرایط محیطی موجب شده كه توسعه مطابق حداقل استانداردهای كیفی زندگی رخ ندهد.
ـ حفاظت:
به معنی كمك به نگهداشت سطح كیفی زندگی در مناطقی كه در آنها هنوز این سطح بهطور جدی در معرض خطر تنزل قرار نگرفته ولی در آینده انتظار آن میرود.
در فرهنگ معاصر شهرسازی حداقل ۱۵واژه متفاوت وجود دارد كه بر امر بهسازی و نوسازی شهری اطلاق میشود.
با تبدیل شدن مسئله محیطزیست و ماندگاری توسعه در مقیاس شهر و كل محیط زندگی انسان به مسئله روز، نوسازی و بهسازی شهری نیز از این گرایش جدید متأثر شده، مفهوم آن تبدیل به مفهوم نوسازی و بهسازی محیطی گشته و تمام عرصه كشورها را در برگرفته، و تكنیكهایی جدید برای تأمین هزینه و اعتبارات این كار و نحوه حل تعارضات موجود در آن ابداع گشته است.
مهوش حمیدینظامی
پایگاه اطلاعرسانی آرونا
برهوتشان را آباد می کنیم...باشد تا شهر درونمان آرام گیرد!!