امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 2.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
جهانی شدن
#1




مارک گوتدینر، لسلی باد ترجمه شایسته مدنی




[تصویر:  globalization-hands-pic_0.jpg]
جهانی شدن به وابستگی متقابل و رو به افزایش اقتصادهای جهان اطلاق می شود که با گردش اطلاعات، پول، جمعیت و اموال منقول در میان مرزهای ملی نشان داده می شود. این پدیده با نوعی روند تنزل در مالکیت ملی واحدهای حقوقی عمده به سود شماری خاص از "واحدهای حقوقی فراملیتی" همراه بوده که بدون توجه به معانی تصمیمات خود برای مکان های خاص در تمام دنیا عمل می کنند.

اخیرا که تجارت جهانی به وسیله واحدهای حقوقی فراملیتی افزایش یافت، انتقال الکترونیکی پول توسط سرمایه مالی ممکن شد، سرمایه ای که در مورد شهر جهانی (به مدخل پیش نگاه کنید) مورد بحث قرار گرفت اهمیتی فراوان یافت. جهانی شدن سرمایه گذاری کاغذی (ذخیره، اوراق مشارکت و مشتقات آن ها) رشد سرمایه گذاری مستقیم خارجی (
FDI
) را تسهیل کرد، آنچه یکی از بزرگ ترین محرک های بین المللی در فعالیت های اقتصادی در مدت سی سال گذشته به شمار می رود. تحرک فزاینده سرمایه، تغییراتی در سازماندهی تولید کارخانه ای و شبکه بازارهای مالی ایجاد کرد. به خصوص، جستجوی مکان های دور در هر گوشه دنیا را برای واحد های حقوقی فراملیتی ممکن ساخت، و کار در کارخانه را با پایین ترین قیمت ممکن مهیا ساخت. این "تامین کار" به خصوص به تداوم تولید کالاهای ارزان برای مصرف کننده انجامید. در کشورهای پیشرفته صنعتی، کارخانه ها یکی پس از دیگری بسته شد، و حال آنکه کارخانه های جدیدی ساخته می شد که همه چیز از فولاد گرفته تا کفش های کتانی را در هر گوشه ای مانند ویتنام، جمهوری دومینیکن و مالزی تهیه می کرد. همین الگوی صنعت زدایی از یک سو و استخراج منابع جدید نیروی کار از سوی دیگر، "جهانی شدن" را تعریف می کند.

مصرف کنندگان در کشورهای پیشرفته غربی مانند ایالات متحده یا بریتانیا، از این به بعد می توانند با دیدار از یک موسسه خرده فروشی مانند یک فروشگاه لباس در یک مرکز خرید، جهانی شدن را تجربه کنند. آنان با خواندن برچسب های روی لباس ها که محل ساخت آن ها را نشان می دهند، متوجه می شوند محصولات فوق در کارخانه های با دستمزد اندک در بنگلادش، مکزیکو، مالزی و جمهوری دومینیکن ساخته شده اند. این دست لباس ها همه شبیه هم هستند، تنها کشور سازنده و کارخانه های بی جیره و مواجبی که این محصولات در آن ها ساخته شده اند با هم متفاوتند. در همین فروشگاه بزرگ در برابر پیشخوان الکترونیکی می توان ارزیابی ای از این مقیاس جهانی شدن نیز به دست آورد. کشورهای آسیایی به خصوص چین بر امر ساخت اموال غیرمنقول فرمانروایی می کنند. مصرف کنندگان درباره شرایطی که این دستگاه های تلویزیون و استریو در آن ها ساخته شده اند چیزی نمی دانند، اما به قیمت نسبتا ارزان آن ها واکنش نشان می دهند. جنبه هایی از جهانی شدن را در مداخل شهر جهانی؛ توسعه ناهموار؛ رویکرد اجتماعی- فضایی و شهری سازی و شهرسازی می توانید بیابید، بنابراین در اینجا به تکرار آن ها نمی پردازیم.

با اینهمه جهانی شدن، امری بسیار فراتر از گریز کارخانجات به خارج است. همان طور که پیشتر بیان شد، رشد، بهره وری وسیع و باورنکردنی سرمایه های مالی نیز از دیگر مشخصات این پدیده هستند. استفاده از آخرین ابزارهای الکترونیک مخابراتی بر روی سیاره ای سیم کشی شده، انتقال پول از یک سرمایه گذاری به سرمایه گذاری دیگر، همگی درمقیاسی جهانی صورت می گیرند. بسیاری از این گردش ها، انتقالات میان سرمایه گذاری های مختلف و بانک های تجاری در تمام دنیا را شامل می شوند. تحرک رو به افزایش سرمایه نیز تقاضایی برای حصول اطمینان از مدیریت، کنترل و خدمات این سازمان های جدید تولید و تجارت ایجاد کرده است. این اشکال جدید تولید از توسعه ارتباط از راه دور گرفته تا خدمات تخصصی ای را سرو سامان می دهند که ورودی های اصلی مدیریت یک شبکه جهانی کارخانه ای، دفتری و بازار های مالی به شمار می روند. به این دلایل، مفاهیم جهانی شدن و شهر جهانی به یکدیگر مرتبط هستند، گواینکه تنها تاثیرات اجتماعی، حرفه ای و فرهنگی جهانی شدن است که بی هیچ ملاحظه ای مورد اذعان قرار گرفته است. وانگهی بر اساس نظریه روبر بوایه ()، نظریه پرداز اقتصادی و اجتماعی فرانسوی، جهانی شدن هنوز کامل نشده و هنوز به میزان زیادی به سرمایه وابسته است. (بوایه، 2000) از این رو درک محدودیت های آنچه عبارت "جهانی شدن" به آن اطلاق می شود، بسیار مهم است.

بر اساس نظر زاسن () (1994)، نوعی تاثیر جهانی شدن بر شهرهای موجود در کشورهای پیشرفته سرمایه داری وجود دارد که هم جنبه اجتماعی و هم اقتصادی دارد. در مدخل شهر جهانی درباره نتایج اجتماعی قطبش فزاینده بحث کردیم و گواه کوچکی بر حمایت از نگرش زاسن یافتیم. با اینهمه در نقطه مقابل، نتایج اقتصادی جهانی شدن به خوبی شناخته و مورد تایید قرار گرفته اند. در واقع، این تاثیرات به قدری به اثبات رسیده اند که مطالعه آن ها پیش از کار زاسن صورت گرفته، چه آن ها روند صنعتی زدایی را شامل می شوند که از سال های 1960 کشورهای پیشرفته را پریشان کرد (برای بحث بیشتر به مدخل توسعه ناهموار نگاه کنید.)

در مورد بریتانیا، بسیاری از تاثیرات اقتصادی که توسط زاسن به آن ها اشاره شده بود، درواقع بسیاری پیش در قرن 17 به مثابه حاصل تولیدات خانگی انتقال یافته به مکان های مستعمراتی مشاهده شده بوند، مکان هایی که توسط بانک های تجاری شهر لندن تامین مالی می شد (کیناستون، 1994) بااینهمه زاسن به گونه ای مناسب این تاثیرات را خلاصه کرده است. بر اساس یادداشت های او به دنبال صنعتی شدن و انتقال اغلب شغل های تولیدی به کشورهایی که پیشتر در حاشیه قرار داشتند و حالا دارای نیروی کاری هستند که به دستمزد نسبتا اندک قناعت دارد، شهرهایی که قبلا مراکز مهم تولید بوند حالا رو به افول گذاشته اند. در کشورهای پیشرفته، تنها مکان هایی رونق گرفته اند که محل فرمان و کنترل سرمایه مالی باقی مانده اند و به تعدیل تبادل سریع سرمایه کمک می کنند. از این رو، برای نمونه:

"اکنون پاریس نسبت به 20 سال گذشته، سهمی بزرگ تر از بخش های عمده اقتصادی و ثروت در فرانسه را در خود متمرکز کرده است، در حالیکه مارسی که پیشتر یک مرکز عمده اقتصادی بود، حالا سهم خود را از دست داده و از افول شدید رنج می برد." (زاسن، 1994:5)

زاسن این طور استدلال می کند که سرمایه گذاری جهانی، این انتقال را دنبال کرده و به سمت بخش های املاک و مستغلات تنها چند شهرجهانی برگزیده به راه افتاده، و به این ترتیب، جهشی در قیمت خانه پدید آورد و آن را به سمت خانه های بورژوایی شهری گرانبها به پیش راند. با اقداماتی چون نوسازی، نوسازی بافت های فرسوده و ساخت و ساز نوین، چشم انداز شهرجهانی توسط این نوع سرمایه گذاری تغییر کرد وخانه های قدیمی و حتی محدوده های قدیمی شهر پشت یورش این تفکر احتکارآمیز از میان رفت.

"ما تاثیر مشابهی را در عقب نشینی بسیاری از توسعه دهندگان املاک و مستغلات از بازار مسکن متوسط و کم درآمد می بینیم، آنان به سرعت جذب گسترش تقاضای مسکن از سوی پیشه وران نوکیسه ثروتمند و امکان گران فروشی این فراورده شدند... توسعه سریع نوعی بازار بین المللی دارایی، این ناهماهنگی را شدیدتر هم کرد. به این معنا که قیمت املاک و مستغلات در مرکز نیویورک سیتی، بیشتر به قیمت های لندن و فرانکفورت بسته است تا به بازار املاک بخش های دیگر این شهر. قابلیت بالای سودآوری رشد بخش های جدید در حال رشد تا اندازه ای به فعالیت های احتکارآمیز وابسته می ماند." (زاسن، 1994:6)

با اینهمه تفاوت هایی قابل ملاحظه میان ملل وجود دارد. برای نمونه بازار مسکن در بریتانیا عمدتا از عوامل محلی مانند موقعیت و مزایای حمل ونقل تا از تاثیرات جهانی تاثیر می پذیرد. بدینسان تمامی ناحیه جنوب شرقی بریتانیا که ثروتمندترین بخش این کشور است و تمرکز تجارت و خدمات مالی در طول تاریخ، در آن بیشتر است بالاترین قیمت های مسکن را نیز نشان می دهد. عوامل محرک این قیمت ها ملی و ناحیه ای نه و جهانی هستند.

بر اساس نظر زاسن، به این ترتیب جهانی شدن شامل نوع متفاوتی از فعالیت های اقتصادی نسبت به گذشته می شود. این اظهارات او درباره این فعالیت هاست که برای درک اقتصاد کنونی جهان و تاثیرات آن بر مکان بسیار روشنگر است:

"زمانی که گردش بین الملل شامل مواد خام، فراورده های کشاورزی یا مواد معدنی است، جغرافیای معاملات تا اندازه ای باموقعیت منابع طبیعی مشخص می شود. از نظر تاریخی، این به آن معناست که شمار زیادی از کشورهای آفریقایی، آمریکای لاتین و کاراییب، مکان های کلیدی در این جغرافیا بوده اند." (1994:10)

اکنون مهم ترین مکان های تولید، آن هایی هستند که فی نفسه نیروی کار ارزان تری نسبت به منابع عرضه می کنند، البته به استثنای بازارهای کالا که در آن ها قیمت حمل ونقل همواره بسیار بالاست. مکان هایی در تمام دنیا که می توانند کارگران خود را کنترل کنند، اتحادیه ندارند، می توانند هزینه های محیطی تولید تنظیم نشده را در خود حل کنند و می توانند مردم را در سطح دستمزدهای محدودشده نگه دارند، به مکان های کلیدی تولید در اقتصاد جهان تبدیل شده اند. این واقعیت ها با کار سازمان یافته در جوامع پیشرفته صنعتی سازگاری ندارد و اکنون تنشی جدید میان کارگران و سرمایه داران وجود دارد که به مقیاس جهانی نیز منتقل شده است.

وانگهی، در حالی که تولید به قطع، به مکان هایی منتقل شده که پیشتر درحاشیه قرار داشته اند، مالکیت سرمایه در مقیاس گسترده ای در وضعیت پیشین باقی مانده و در بخشی از کشورهای پیشرفته صنعتی مرکزیت یافته که از زمان ظهور سرمایه داری همواره در آنجا بوده است. زاسن هنگام صحبت درباره گردش سرمایه از ملل جهان اول به کشورهای توسعه نیافته، یا سرمایه گذاری مستقیم خارجی اظهار می کند (1994) " در میانه دهه 1980، 75% کل موجودی سرمایه گذاری مستقیم خارجی و 84% سرمایه گذاری مستقیم خارجی در بخش خدمات در کشورهای پیشرفته صورت گرفته است." بنابراین، در شرایط جهانی شدن تولید از نظر تقسیم جهانی ثروت، نیز تغییر زیادی رخ نداده است. 90% درآمد و ثروت جهان هنوز در سه ناحیه عمده قرار دارد: آمریکای شمالی، اتحادیه اروپا و شرق آسیا. به همین ترتیب، انباشت گردش های تلفنی، اینترنتی و ترافیک هوایی،آسیا.

بین این سه نقطه قرار دارد. (باد و کلرف 2001)

سرانجام، از آنجا که شهرهای تولیدی سابق در کشورهای پیشرفته همگی تجربه صنعتی زدایی و افول دنبال آن را تجربه کرده اند، اکنون برای آنان لازم است راه هایی برای احیای اقتصاد محلی بیابند. بسیاری از شهرها این کار را در شرایط حاضر که مبتنی بر گردش آزاد سرمایه است، بسیار دشوار می دانند. به نظر می رسد سرمایه گذاری ای که بتواند روزی به یک محل سرازیر شود، به خاطر مکان های رقیب، به آسانی مکان بعدی را رها می کند. کارخانه ها توسط واحدهای حقوقی ساخته یا احیا می شوند تنها به این خاطر که در صورت خریداری سهم مالکانشان توسط منابع دیگر سرمایه، تعطیل شوند. مکان های تولیدی که در پی تحمیل قوانین محیطی هنجارین برآمده بودند، با این سخن روبرو شدند که چنین دست ابتکاراتی را به دست فراموشی بسپارند و در غیر این صورت، خطر شکار سرمایه را به جایی دیگر منتقل کنند. خلاصه اینکه دهه های گذشته جهانی شدن شاهد موفقیت هایی بوده، اما روایت های دشوار زیادی نیز درباره مکان های رهاشده از سرمایه گذاری مالی در خود دارد.

رویهمرفته، برای بسیاری از کشورها که جهانی شدن به شکل گریز سرمایه و لزوم پی آیند جذب سرمایه گذاری جدید در شرایط حاضر مبتنی بر گردش آسان سرمایه را تجربه می کنند، نیازی مبرم به بازآفرینی ویژگی زیست پذیری محیط شان وجود دارد. فعالیت هایی مانند گردشگری و گسترش پیشکش های فرهنگی یا ورزشی، در بسیاری از نواحی شهری جایی برای خود در میان تولید سنتی گشوده اند. هم اکنون، موقعیت های مرکز شهری در ایالات متحده، که زیر چنگال مداوم افول و رقابت فضایی با مکان هایی در جای دیگر قرار دارند، به جستجوی استراتژی هایی برای جذب سرمایه ادامه می دهند.

در زمینه اروپایی، بسیاری از مکان هایی که در میان شهرهای جهانی عمده قرار ندارند، نیز در سال های اخیر با قرار گرفتن اشکال جدید فعالیت های اقتصادی در کنار سرمایه های اجتماعی و فرهنگی در آن ها، در امر جوان سازی کاملا موفق بوده اند. برای نمونه مارسی، با استفاده از مزیت مکانی خود به عنوان یک بندر و موقعیت کنار دریایی، خود را به عنوان یکی از جذاب ترین مکان های فرانسه بازسازی کرد. ثروتمندترین شهر اروپا هامبورگ است، حال آنکه بیش از همه از برلین و فرانکفورت به عنوان شهرهای جهانی آلمان یاد می شود(کمیسیون اروپا، 2003). هامبورگ که پیشتر یک بندر پیشرفته و مرکز کشتی سازی بود، حالا بزرگترین مرکز حمل و نقل محموله های دارایی در اروپاست که بر تهیه کشتی، بیمه و خدمات لوجستیک استوار است. هامبورگ همچنین یکی از مکان های عمده تولید هواپیمای اروپایی – ایرباس- نیز هست که در سال 2003 بر بویینگ که بزرگ ترین فروشنده جهانی هواپیمای غیرنظامی بود، پیشی گرفت. تنها تبادلات ذخیره آن نزدیک به 2% کل حجم معاملات آلمان را تشکیل می دهد و به این ترتیب، این شهر به شدت می تواند داعیه قرار گرفتن در موقعیت یک شهر جهانی را داشته باشد، اما هامبورگ هنوز همان ثروتمندترین شهر اروپا از نظر سرانه درآمد باقی مانده است.

چنین تفاوت هایی میان شهرها رقابت فضایی را شدیدتر می سازد. همزمان با آن، کار سازمان یافته هنوز به دنبال راه هایی برای رام کردن گریز سرمایه بین المللی و نبود دلبستگی به هیچ مکان خاصی با واحدهای حقوقی فراملیتی است. با اینهمه این امر از نظر دیوید هاروی چیز جدیدی نیست:

"بنابراین، "جهانی شدن" به معنای هرچیزی درباره جغرافیای جدید تاریخی ماست، امری بیش از همه شبیه به فاز جدیدی دقیقا از همان روند بنیادین تولید سرمایه داری فضایی است." (2000: 54)

خلاصه اینکه جهانی شدن از نظر هاروی ()، دوره ای از توسعه سرمایه داری است و به نظر بوایه، مرحله ای از نوعی حالت سیلان است. درنتیجه، پدیده فوق، روندی است که موقعیت های فردی را نیز در نوعی حالت گدازش نگه می دارد. با اینهمه، این پدیده آن طور که برخی استدلال کرده اند، یک فاز کاملا جدید و قطعی از سرمایه داری نیست.

منابع


Boyer, R. 2000. ‘Politics in an ear of globalization: a regulationist view’

International



Journal of Urban and Regional Research

24(2): 274–322.



Budd, L. and F. Clear, 2001. ‘The Business Environment for eCommerce’ in L. Harris,



P. Jackson and P. Eckersley (eds)

eBusiness Stuctures.
London: Routledge. pp. 1–25.



European Commission, 2003.
Cohesion Report

.
Luxembourg: European Commission.



Harvey, D. 2000.

Spaces of Hope
. Edinburgh: Edinburgh University Press.



Kynaston, D. 1994.
The City of London: A World of its Own

,

1815–1890
. London:



Pimlico.



Sassen, S. 1991.
The Global City

. Princeton, NJ: Princeton University Press.


Sassen, S. 1994.

Cities in a World Economy

. Thousand Oaks, CA: Pine Forge Press
آخرین ارسال های من :

برهوتشان را آباد می کنیم...باشد تا شهر درونمان آرام گیرد!!
پاسخ
 سپاس شده توسط dely_sh


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  فصلنامه هفت شهر شماره ۱ - با موضوع تجارب جهانی مرمت شهری ماراویا 2 2,643 ۱۳۹۲-۵-۸، ۰۷:۴۹ عصر
آخرین ارسال: ایلیا
  پروژه های بهسازی شهری با همکاری بانک جهانی ماراویا 0 2,078 ۱۳۹۱-۱۱-۲۱، ۰۸:۴۷ صبح
آخرین ارسال: ماراویا
  پیوند صنعتی شدن و شهر نشینی با ظهور کلانشهر و مناطق کلانشهر ماراویا 0 1,480 ۱۳۹۱-۱۱-۲، ۰۸:۳۶ عصر
آخرین ارسال: ماراویا
  شهر مناسب شهری برای همه (جامعه ایران در حال پیر شدن) ماراویا 2 1,614 ۱۳۹۱-۱۰-۲۵، ۰۱:۴۳ عصر
آخرین ارسال: yaser seraj
  تهران،شهرهای جهانی و بحران اقتصادی sas.mmt 0 1,093 ۱۳۹۱-۹-۲۷، ۰۸:۱۹ صبح
آخرین ارسال: sas.mmt
  جهاني شدن و مشكل كلان شهر ها ماراویا 0 900 ۱۳۹۱-۹-۱۳، ۱۰:۰۶ عصر
آخرین ارسال: ماراویا
  شهرسازی درپیرامون دنیای جهانی شده Ƒanos 0 1,489 ۱۳۹۱-۸-۱، ۰۲:۳۷ عصر
آخرین ارسال: Ƒanos
  شناور شدن خانه ها در هنگام زلزله shokri 0 986 ۱۳۹۰-۱۲-۱۴، ۰۱:۰۱ صبح
آخرین ارسال: shokri
  انرژی ژئوترمال و بررسی تجارب جهانی آن در معماری و شهرسازی پایدار reza1366 0 1,725 ۱۳۹۰-۱-۱۷، ۰۱:۵۶ عصر
آخرین ارسال: reza1366
  شهرها و جهاني شدن reza1366 0 1,424 ۱۳۸۹-۱۲-۲۴، ۰۷:۳۲ صبح
آخرین ارسال: reza1366

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان