امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مکانهای باستانی و کهن ایران زمین3
#1
پل خسروپرویز ساسانی در منطقه جهانی بیستون کرمانشاه

از بناهای ساسانی پل معروف به پل خسرو است .این پل با پایه های عظیم آن در جنوب شرقی بیستون قرار گرفته است.پل دارای 8 دهنه می باشد و از 9 پایه محکم تشکیل شده است.پایه ها به شکل 6 ضلعی است.در حال حاضر برروی این پل پل فلزی نصب شده که عابرین بتوانند از آن رفت و آمد نمایند!!!این پل در مسیر جاده قدیمی قرار دارد.اعراب پس از یورش به خاک ایران جهت رسیدن به نهاوند و انجام آخرین جنگ از این پل عبور نمودند.
کاخ خسروپرویز ساسانی در بیستون کرمانشاه

اين بنای تقريباً مستطيل شکل در جهت شرقی – غربی در شمال کاروانسرای صفوی بيستون و رو بروی فرهاد تراش، در زير جاده قديمی همدان – کرمانشاه قرار دارد. اين بنا از دو بخش تشکيل شده است: بخش شرقی به ابعاد 85×80 متر، ديوارهای پيرامونی به عرض 40/2 متر دارد. ورودی اين بنا در ضلع شرقی است. بخش غربی به ابعاد 44×55 مترف از طريق يک ورودی به بخش شرقی مرتبط می شود. اين بخش در حقيقت حياط خلوت مجموعه را شکل می دهد. نمای روکار ديوارهای بنا به وسيله بلوک های سنگی تراشيده و قسمت داخلی ديوارها با لاشه سنگ و ملاط گچ ساخته است. در ديوارهای بيرونی اين بنا به فواصل معين، پشتبندهای مستطيل شکلی به طول متوسط 10/3 متر ايجاد شده است.دقتی که حجاران در تراشیدن سنگهای مزبور به عمل آورده اند حیرت آور است.سنگها به حدی صاف و صیقل داده شده اند که بدون ملاط دقیقا"بر روی یکدیگر نصب شده اند. بر روی برخی از بلوک های سنگی اين بنا، نشانه هايی از حجاران ساسانی ديده می شود. کاوش های باستان شناختی نشان می دهد اين بنا در دوره ساساني به صورت نيمه کاره رها شد و در آن زمان فقط ديوارهای پيرامونی آن ساخته شد. مورخين اشاره می کنند که خسرو پرويز قصد داشت اين کاخ را تکميل کند. در دوره ايلخاني با ساخت شصت و چهار اتاق در داخل بنا،با آجر، از آن به عنوان کاروانسرا استفاده شده است. این کاروانسرا پس از وقوع زلزله ای در ناحیه فرو ریخته و فقط سنگهای زمان ساسانی آن باقی مانده است.


بیشاپور شهری به جای مانده از ایران باستان

در فاصله 25 کیلومتری شهر کازرون و ایران شهری باستانی به چشم می خورد .این شهر در کنار جاده ای ساخته شده بودکه در زمان هخامنشیان تخت جمشید را به شوش و در روزگار ساسانی به تیسفون متصل می کرد. این شهر که منسوب به شاپوراول ,دومین پادشاه ساسانی است بر طبق اصول مهندسی غربی که توسط هیپوداموس معمول گردید , ساخته شده است .

معمار این شهر "آپاسای " بوده , در سال 266 میلادی به شکل مستطیل ساخته شده است به طوری که چهار دروازه و دو خیابان آن یکدیگر را قطع می کرده اند. از انجا که در زمان ساسانیان دین رسمی کشور دین زرتشتی بودکه اردشیر بابکان برای اولین بار آنرا داد,بزرگترین آتشکده زمان ساسانیان در شهر بیشاپور ساخته شد . این آتشکده , شامل تالار مرکزی مرکزی مربع شکل بوده که توسط چهار دالان محصور شده است و از این لحاظ به آن بزرگترین آتشکده زمان گفته می شود که شامل دیوار هایی با ارتفاع 14 متر بوده است .
معبد آناهیتا

اگر چه دین رسمی کشور در زمان ساسانیان زرتشتی بود, اما آیین قدیم مزدایی بر پایه پرستش ناهید (آناهیتا) نیز در زمان اردشیر دوم داشته است . به نظر میرسد که اردشیر دوم می خواسته آیینی پدید آورد که بین همه اقوام شاهنشاهی مشترک باشد.بنابراین به تقلید ادیان بابلی و یونانی که خدایان خود را مجسم می ساختند , مجسمه این بغ را پدید آورد .این بدعت را میتوان با کوششی که پیروان بودا در زمان توسعه آیین بودایی تحت تاثیر جهان یونانی –رومی برای ایجاد مجسمه بودا به کار بردند مقایسه کرد . بنابراین در زمان پیدایش سلسله شاهنشاهی ساسانی , فارس یا مهد آنان با داشتن آیین زرتشتی , برای ایزد ناهید و آناهیتا,نیز احترام قائل بوده و علاوه بر معبد مهم آناهیتا در این شهر ,در زمان شاهپور اول هم به احترام ایزد نگهبان آب و آناهیتا , معبدی در بیشاپور ساخته شد که در آن مراسم مذهبی اجرا می شد که این معبد بعد از معبد آناهیتا موجود در کنگاور کرمانشاه که در زمان اشکانیان ساخته شده بود بنا گردید . معبد آناهیتا سردابه ای مکعب شکل است و از سنگهای حجاری شده , بدون ملات و دو جداره (مانند بناهای دوره هخامنشی ) ساخته شده است . این معبد چهار ورودی دارد و بالای هر ورودی تندیس دو سویه گاو (به شکل سر ستونهای تخت جمشید) قرار گرفته است.در راهروهای معبد جویهای باریکی وجود دارد که در گذشته در آن آب جریان داشته است و از جهت وسایلی که برای جریان آب در اطراف تالار مرکزی تهیه شده بود , جزء شگفتیهای معماری به شمار می رود .
تالار تشریفات

تالار شاپور یکی از بزرگترین آثار معماری دوره ساسانی است كه به شكل چليپا ساخته شده است . تالار چهار ورودي دارد و در هر ضلع ان 4 تاقچه گچ بري شده وجود دارد كه در گذشته روى آن نقاشي و رنگ آميزى شده بود. اطراف تالار را دالانهايى احاطه كرده است .
ايوان موزاييك

در انتهاي دالانهاي شرقي مغربي تالار تشريفات دو ايوان وجود دارد كه كف آن با نقش و نگارهاي موزاييكي چهره انسان و گل و گياه پوشانده شده بود . اين تخته هاي موزاييك معرف تصاوير است به طوري كه بر روي بيست و دو تا از اينها دو تصوير مشابه يافت نمي شود اين ثابت ميكند كه هنرمندان ساساني در صدد بودندكه در تجسم تصوير شباهت را مراعات كنند. بر روي تخته هاي ديگر كه بزرگترند يك در ميان تصاوير زنان و مردان كشيده شده است. در اين ميان تصوير يكي از زنان دربار ديده مي شود كه خود را باد مي زند. درباريان با جامه هاي طويل ساكهاي گل بر سر و دسته گلي در دست نشان داده شده اندو مطربه اي برهنه يك ألت موسيقي را با سيم مينوازد. يكي ازقطعه هاي موزاييك در موزه ايران باستان و ديگري در موزه لوور فرانسه وجود دارند .
ستون ياد بود

در حاشيه شمالي و جنوبي شهر بيشاپور دو ستون سنگي سر از خاك بيرون آورده است كه ارتفاع آنها 4 متر بوده و سر ستونهاي زيبا و حجاري شده دارد . روي يكي از اين ستونها به خط پهلوي اشكانى و ساسانى نوشته شده است .
ستودان سنگى

در عصر ساسانيان اموات را در "برجهاى خاموشان " مي نهادند و پس از ريزش كامل گوشته استخوانها را در مسوجى مي پيچيدند و در ستوندانها در آرامگاههايي كه در كمره كوه حفر مي كردند و يا در اتاقهاي مخصوص تدفين جاي مي دادند.در ايران تنها 2 ستوىان سنگي شناخته شده است كه يكي از انها ستودان بيشاپور است كه به نقوش برجسته مزين مي باشد.حجاري آن بسيار ساييده شده و تقريبا فاقد طرح است . نيمرخ اشخاص بوسيله توده اي يكنواخت بر زمينه اى گود ترسيم شده است اگر اين نقوش برجسته را از لحاظ شباهت با ستوندانهاى ساخته از گل پخته مقايسه كنيم در ميابيم كه آنها عبارتند از ميترا و مهر در حالى كه بر گردونه خود –كه اسبان بالدار آنها را مى كشيدند – سوار است .خداى آتش و ربة النوع ناهيد (آناهيتا) در آن به چشم می خورد .
آرامگاه ابدي فردوسي بزرگ و چگونگي ساخته شدن آن

در حدود سالهای ۱۳۰۰ و ۱۳۰۱ گروهی از فرهنگ دوستان و دانشمندان انجمنی را بنام انجمن آثار ملی پايه گذاری كردند. اين گروه برنامه های زيادی برای بزرگداشت مفاخر ملی و ميراث فرهنگی مادی و معنوی برگزار كردند. نخستين اقدام مهم و اساسی اين انجمن ساخت بنای آرامگاه حكيم ابوالقاسم فردوسی و تشكيل كنگره بين المللی هزارمين سالروز تولد فردوسی در سال ۱۳۱۳ خورشيدی بود. دكتر عيسی صديق اعلم يكی از اعضای انجمن آثار ملی كه يكی از كسانی كه در شناسايی و ساخت بنای آرامگاه و جشن بزرگداشت فردوسی در جريان امر بود در سال ۱۳۵۴ در مقاله ای بنام چگونه آرامگاه فردوسی بوجود آمد؟ در مورد روند طی شده می نويسد: انجمن با جمع آوری اعانه از مردم كارهای آماده سازی برای ساخت بنايی در خور حكيم توس را آماده كرد. به گفته صديق اعلم در سال ۱۳۰۳ از مجلس درخواست كمك كرد. اما چون اين برنامه همزمان با غوغای جمهوری خواهی و تغيير سلطنت شد به تعويق افتاد. در بهمن سال ۱۳۰۴ لايحه ای در مجلس به تصويب رسيد كه به موجب آن تمبری بنام فردوسی چاپ و درآمد آن مستقيما به ساختن آرامگاه اختصاص داشت. در ۲۹ تير ۱۳۰۶ قانونی به تصويب مجلس رسيد كه ماده واحده آن اين بود: مجلس شورای ملی به اداره مباشرت مجلس اجازه می دهد كه از صرفه جويی های ۱۳۰۶ مجلس شورا مبلغ بيست هزار تومان برای ساخت مقبره فردوسی اختصاص دهد تا علاوه بر وجوه اعانه كه توسط انجمن آثار ملی برای همين منظور جمع آوری شده است با نظارت اداره مباشرت مجلس صرف شود. با اين مبلغ و مبلغ جمع شده توسط انجمن كه حدود ۶۰ هزار تومان بود كار ساخت آرامگاه آغاز شد و در سال ۱۳۰۹ به پايان رسيد .

تعيين مدفن فردوسی

برای آغاز ساختمان بايد محل دقيق مدفن فردوسی مشخص می شد. نخستين منبعی كه از مدفن حكيم توس نام برده بود نظامی عروضی در چهار مقاله بود كه آن را جايی نزديك دروازه رزان توس در محل باغ خانوادگی او ذكر كرده بود. در ارديبهشت ۱۳۰۵ ارباب كيخسرو شاهرخ برای تعيين مكان دقيق مدفن فردوسی راهی توس شد. با تحقيقات به عمل آمده مشخص شد باغ حاج ميرزا علی قائم مقام نايب التوليه است. با همكاری مقامات استان سراسر باغ كاوش شد و در باغ تختگاهی يافتند كه طولش شش متر و عرضش پنج متر بود و مدفن حكيم توس بودحاج ميرزا علی قائم مقام باغ را كه بيست و سه هزار متر وسعت داشت به همراه هفت هزار متر فرزندانش به انجمن اهدا كرد و ساخت آرامگاه در مساحتی حدود سی هزار متر آغاز شد. نقشه بنا را كه به اصرار انجمن شبيه آرامگاه كورش بود آندره گدار و پرفسور هرتسفلد دادند و مهندس كريم طاهرزاده برآن نظارت كرد. معمار ساختمان نيز حسين لرزاده بود. مساحت ساختمان ۹۴۵ متر بود و بهترين حجاران تصاويری از شاهنامه را بر ديوارهايش حك كردند. بنای آرامگاه در مهر ۱۳۱۳ به مناسبت جشن هزاره فردوسی افتتاح شد. اين بنا در سال ۱۳۴۸ گسترش يافت و باغ اطراف آن به همراه موزه كنارش ساخته شد .
طاق بستان در کرمانشاه

اردشير دوم شاهنشاه ساساني پس از نشستن بر تخت پادشاهي ايران فرمان نقش بستان را ميدهد تا براي آيندگان باقي بماند او در اين نقش حلقه شهرياري را از دست فره وشي نماينده اهورامزدا دريافت ميکند و تصوير ميترا الهه آب و نيکويي در اين نقش وجود دارد که يک گل نيلوفر بر دست خود دارد و اين نقش مهم نشان از پيروزي شاهنشاه ايران بر ديگر فرمانروايان دارد که زير پاي اسب شاهنشاه ايران افتاده و سم اسب شاهنشاه روي وي قرار گرفته است و در طرف روبروي او در زير پاي اسب فره وشي نقش اهريمن قرار دارد که نشان از نابودي بدي در برابر نيکي است در تصوير هاي ديگر نقش خسرو پرويز شاهنشاه ايران قرار دارد که نشان از ابهت و جاه و جبلوت پادشاه ايران در ميان ديگر اقوام دارد .
شکارگاه شاهان ساساني
محوطه تاريخي طاق بستان در دامنه كوهي به همين نام و در كنار چشمه اي در شمال شرقي حاشيه كنوني شهر كرمانشاه واقع شده است دراين محوطه ، آثاري از دوره ساساني وجود دارد كه شامل سنگ نگاره اردشير دوم و دو ايوان سنگي بنام هاي ايوان كوچك و بزرگ است . ايوان كوچك د رسمت چپ سنگ نگاره ادشير دوم و ايوان بزرگ در سمت راست ايوان كوچك قرار دارد .ياحان ، مورخين و جغرافي نويسان دوره اسلامي ضمن توصيف سنگ نگاره هاي طاق بستان ، از اين محوطه با نام هاي متفاوتي ياد كرده اند ، بطوريكه ابن فقيه و ابن رسته اين مكان را « شبديز » و ياقوت آن را « قصرشيرين » ناميده است ، همچنين حمدالله مستوفي آنجا را « طاق وسطام » عده اي ديگر آن را « طاق بهستون » ، « طاق بيستون » و « تخت بستان » ناميده اند . اهالي محل نيز محوطه را با نام « طاق وسان » و « طاق بسان » مي شناسند زيرا « سان » در لفظ محلي به معني سنگ است و به اين ترتيب « طاق وسان » يعني طاقي كه در سنگ كنده شده است . امروزه نيز در اكثر محافل ايران شناسي از اين مكان با نام « طاق بستان » ياد مي شود . شامل دو طاق است .
سنگ نگاره اردشير دوم
در سمت راست ايوان كوچك ، سنگ نگاره اي وجود دارد كه صحنه تاج ستاني اردشير دوم ( 383 – 379 م ) نهمين شاه ساساني را نشان مي دهد . در اين صحنه ، شاه ساساني به حالت ايستاده با صورتي سه ربعي و بدني تمام رخ در مركز صحنه نقش شده كه دست چپ را بر روي قبضه شمشير گذاشته و با دست راست حلقه روبان داري را از اهورا مزدا مي گيرد . شاه ساساني چشماني درشت و ابرواني برجسته دارد . ريش او مجعد و موهاي سرش به صورت انبوه بر روي شانه ها آويخته شده است . وي گوشواره‌‌اي بر گوش و گردنبندي در گردن و دستبندي در مچ دارد . گوشواره او به شكل حلقه مدوري است كه گوي كوچكي به آن آويزان است . گردنبند او نيز شامل يك رديف مهره هاي مرواريدي درشت است . شاه تاجي برسر دارد كه در قسمت پائين آن به صورت نوار ساده اي است و قسمت بالاي تاج به شكل كوريمبوسي است كه بخشي از موهاي سر به صورت انبوه در آن قرار گرفته و به وسيله دو رشته روبان بسته شده است ، همچنين به تاج شاه در قسمت پشت ، روباني آويخته شده است .

لباس او شامل پيراهن چين داري است كه تا روي زانو ادامه داشته و قسمت پائين آن مدور مي باشد . شلوار نيز بلند و چين دار است كه به وسيله نوار روبان داري به كف پا بسته شده است . كمربند او باريك و به وسيله رديفي از مهره هاي مرواريدي تزئين شده است ، همچنين در قسمت جلو پاپيوني به كمربند آويخته شده است . در قسمت پائين كمربند ، حمايلي جواهر نشان بسته كه شمشيري به آن آويخته است . در سمت راست شاه ، پيكره اهورا مزدا به حالت ايستاده با صورتي سه ربعي و بدني تمام رخ نقش شده كه دست چپ را به كمر زده و با دست راست حلقه روبان داري را به شاه اهداء مي كند . او داراي صورتي كشيده و ريش بلندي است ، موهاي سرش مجعد و به صورت انبوه بر روي شانه ها آويخته شده است . او نيز گوشواره اي بر گوش و گردنبندي در گردن دارد . تاج اهورا مزدا از نوع تاج هاي كنگره دار است ، به طوريكه پايه تاج به وسيله رديفي از مهره هاي مرواريد تزئين شده و در بالاي تاج نيز بخشي از موهاي سر به صورت انبوه و بدون پوشش رها شده است .

لباس او شامل پيراهن چين داري است كه تا روي زانو ادامه داشته و شلوارش چين دار و شبيه به شلوار شاه مي باشد ، همچنين كمربند او شبيه به كمربند اردشير دوم است . در سمت چپ اردشير دوم پيكر ايزد مهر با صورت و بدني سه ربعي نقش شده كه بر روي گل نيلوفر بزرگي ايستاده است . متأسفانه جزئيات صورت او آسيب ديده ولي بر اساس آنچه كه باقي مانده ، ريش او كوتاه و مجعد است ، همچنين جزئيات تاج او از بين رفته و تنها روبان هاي آويخته شده در پشت تاج ديده مي شود . بر دو سر اين ايزد هاله اي از نور ديده مي شود ، در دست هاي او دسته اي از شاخ هاي نباتي مخصوص اعمال مذهبي كه برسم ناميده مي شود ، قرار دارد . لباس ايزد مهر شبيه لباس اهورا مزدا است . در زير پاي اهورامزدا و اردشير دوم ، پيكره دشمن شكست خورده اي نقش شده كه متأسفانه بخش زيادي از آن از بين رفته است . جزئيات صورت او آسيب ديده ولي با توجه به آنچه كه باقي مانده ريش او ساده و با خطوط مواج عمودي نشان داده شده است ، همچنين موهاي سر او ساده است . تاج او به شكل سربندي است كه به وسيله سه رديف مهره هاي مرواريدي و پلاك مدوري در مركز تزئين شده است .اين شخص گردن بندي بر گردن دارد كه شامل يك رديف مهره هاي مدور است ، لباس او شامل پيراهن بلندي است كه تا قوزك پا ادامه دارد . اين شخص چكمه هاي ساقه كوتاهي پوشيده و شمشيري بر كمرش بسته است . درباره هويت واقعي اين شخصيت ، اختلاف نظرهايي وجود دارد برخي از محققين اين پيكره را متعلق به يكي از شاهان شكست خورده كوشان مي دانند ولي امروزه بسياري از محققين آن را به جوليانوس امپراطور روم نسبت مي دهند كه در سال 362 م به دست اردشير دوم كشته شده است . اين تفسير تازه به سرعت راه خويش را در محافل ايران شناسي باز كرده است .
ايوان كوچك
اين ايوان به صورت فضاي مستطيل شكلي به عرض 96/5 متر ، عمق 80/3 متر و ارتفاع 30/5 متر است . در دوطرف ورودي اين ايوان ، دو جرز چهار گوش به پهناي 9 سانتي متر و بلندي 37/2 متر وجود دارد . بر بالاي اين جرزها اتاقي با قوس نيم دايره اي قرار گرفته كه 10 سانتي متر از سطح داخلي جرزها عقبتر رفته است . ديوار انتهاي اين ايوان به دو بخش تقسيم شده است . در بخش فوقاني ، طاقچه اي به عمق 30 سانتي متر و بلندي 93 /2 متر ايجاد شده است . در داخل اين طاقچه ، پيكره هاي شاهپور سوم و پدرش شاهپور دوم و همراه با كتيبه هايي به خط پهلوي و به زبان فارسي ميانه حجاري كرده اند . در اين صحنه هر دو شخصيت به حالت ايستاده با صورتي نيم رخ و بدني تمام رخ نقش شده اند . هر دو ،‌دست راست را بر قبضه شمشير و دست چپ را بر قسمت فوقاني غلاف قرار داده اند . پيكره شاپور دوم ، داراي چشماني درشت ، ابرواني كماني و ريش بلندي است كه انتهاي آن در حلقه اي فرو رفته است موهاي سر او مجعد و به صورت انبوه بر روي شانه ها آويخته شده است . تاج او از نوع تاج هاي كنگره دار است كه پايه آن به وسيله مهره هاي مرواريدي تزئين شده و در بالاي تاج نيز گوي بزرگي قرار گرفته است . به پشت تاج نيز روبان بلندي آويزان است . شاپور دوم گوشواره اي بر گوش و گردن بندي د رگردن دارد كه شامل يك رديف دانه هاي مرواريد درشت است . لباس او شامل پيراهن چين داري است كه تا روي زانو ادامه داشته و در قسمت پائين مدور مي‌باشد . به كمر او نيز كمربندي بسته شده كه در قسمت جلو پاپيوني به آن آويخته است ، همچنين شلوار او بلند و چين دار مي باشد . پيكره شاپور سوم نيز شبيه پيكره پدرش است تنها تفاوت اين پيكره ها در شكل تاج آن ها مي باشد كه متأسفانه جزئيات تاج شاپور سوم آسيب ديده است . مطابق با نوشته هاي كنار اين پيكره ها ، مي توان هويت واقعي آنها را شناسايي كرد . سنگ نوشته مربوط به شاپور دوم شامل 9 سطر است كه ترجمه آن چنين است . اين پيكري است از بغ مزدا پرست . خدايگان شاپور ، شاهنشاه ايران و انيران كه چهر از يزدان دارد . فرزند بغ مزدا پرست ، خدايگان هرمز ، شاهنشاه ايران و انيران كه چهر از ايزدان دارد ، نوه خدايگان نرسه شاه شاهان . سنگ نوشته مربوط به شاهپور سوم شامل 13 سطر است كه ترجمه آن چنين است . اين پيكري است از بغ مزدا پرست ، خدايگان شاپور ، شاهنشاه ايران و انيران كه چهر از يزدان دارد ، فرزند بغ مزدا پرست خدايگان شاپور ، شاهنشاه ايران و انيران كه چهر از ايزدان دارد ، نوه خدايگان هرمز و شاهنشاه .


ايوان بزرگ
مهمترين اثر در طاق بستان ، ايوان بزرگ است كه از نظر معماري اطلاعات بيشتري را در اختيار ما قرار مي دهد . اين ايوان به شكل فضاي مستطيلي به عرض 85 /7 متر و عمق 65/7 متر است كه ارتفاع آن 90/11 متر مي باشد . در دو طرف ورودي اين ايوان دو جرز چهار گوش به ارتفاع 27/4 متر ايجاد شده است . پهناي جرز سمت راست 41/1 متر و جرز سمت چپ 46/1 متر است . بر روي اين جرزها ، طاقي با قوس نعل اسبي قرار دارد كه 24 سانتي متر از سطح داخلي جرزها عقب تر رفته و رفي را ايجاد كرده است . ارتفاع اين طاق از كف ايوان تا لبه قوس در قسمت جلو 80/8 متر و در قسمت عقب ايوان 25/9 متر است . قوس طاق نيز در قسمت جلو ايوان بازتر از قوس انتهاي ايوان است ، به طوريكه در قسمت جلو به شكل نيم دايره اي بوده ولي در قسمت عقب به شكل نيم بيضي است . بر روي لبه بام ايوان ، هفت جان پناه چهار پله اي با زاويه قائم وجود دارد كه ارتفاع هر كدام از آنها 129 سانتي متر است . در انتهاي ايوان ، سكويي به طول 40/7 متر و عرض 80 تا 90 سانتي متر و بلندي 17 سانتي متر وجود دارد . بر روي اين سكو و در دوطرف انتهايي اين ايوان ، دو نيم ستون حجاري شده است . اين نيم ستون ها فاقد پايه ستون بوده و مركب از ساقه ستون و سر ستون مي باشند كه در مجموع ارتفاع هركدام از آنها 4 متر و قطر آنها 32 سانتي متر است . ساقه هركدام از اين نيم ستون ها به شكل استوانه اي بوده و به وسيله شيارهاي قاشقي تزئين شده است . سرستون اين نيم ستون ها به شكل هرم مربع القائده معكوسي است كه تقليدي از سرستون هاي بيزانسي است .
تزئينات
يوارهاي داخلي ايوان بزرگ به دو بخش تقسيم و هر بخش به گونه اي استادانه تزيئن شده است كه هنوزتمام تزئينات آن پابرجا مانده است . در زير به توصيف تزيئنات بخش هاي مختلف اين ايوان مي پردازيم .

نما
بر روي جرزهاي دو طرف مدخل ورودي ايوان ، درخت تخيلي نقش شده است ؛ همچنين روي قوس اين ايوان به وسيله دو رديف نقوش گياهي تزيئن شده است ؛ رديف پايئن شامل گل هاي سه برگي است كه انتهاي اين گلها به هم وصل شده اند . در مركز قوس ايوان هلالي نقش شده كه به آن دو رشته روبان افراشته شده است . در لچكي هاي ايوان نيز نقش دو الهه بال دار ( نيكه ) ديده مي شود كه هر كدام از اين الهه ها در يك دسته حلقه روبان دار و در دست ديگر ، جامي پر از مرواريد دارند .

انتهاي ايوان
ديوار انتهاي ايوان به دو بخش تقسيم شده است . بخش بالايي صحنه تاج ستاني شاه ساساني را نشان مي دهد و در بخش پائين نيز سواركاري نقش شده است . در صحنه تاج ستاني پادشاه ساساني با صورتي سه ربعي و بدني تمام رخ بر روي سكويي ايستاده است . ولي دست چپ را بر روي قبضه شمشير گذاشته و دست راست را به طرف اهورا مزدا دراز كرده است . جزئيات صورت شاه آسيب ديده است ولي با توجه به آنچه كه باقي مانده صورت او فربه ، گونه ها گوشتالو ، چشم ها درشت و ابروها برجسته است . ريش او به وسيله خطوط مواج عمودي نشان داده شده است . موهاي سر او مجعد و به صورت انبوه بر روي شانه ها آويخته . اين شخص گوشواره اي بر گوش و گردنبندي در گردن دارد ؛ گوشواره او به شكل حلقه مدوري است كه گوي كوچكي به آن آويزان است . گردنبند او شامل دو رديف مهره هاي مرواريدي مي باشد كه به مركز آن سه دانه مرواريد درشت آويخته است .

شاه ،‌ تاج كنگره داري بر سر دارد كه پايه آن به وسيله دو رشته مرواريد و پلاك هاي مربع شكل تزئين شده است ؛ در جلو تاج ، هلالي قرار دارد ، بر فراز تاج ، دو بال عقاب وجود دارد كه نوك آنها به طرف داخل خم شده است . در حدفاصل اين دو بال ، ميله عمودي وجود دارد كه بر روي آن هلالي ديده مي شود ؛ در داخل هلال ، نيز گوي بزرگي قرار دارد . اين شخص پيراهن مرواريد دوزي شده اي پوشيده است . در قسمت بالاتنه ، بر روي پيراهن ، تسمه هايي بسته شده كه شامل سه رديف مهره هاي مرواريدي و پلاك هاي مستطيلي مي باشد . كمربند او پهن و با چهار رديف دانه هاي مرواريدي تزئين شده است . در قسمت پائين كمربند ، حمايلي جواهر نشان بسته كه شمشيري در جلو به آن آويخته است . در سمت راست شاه ، پيكره اهورا مزدا با صورت و بدني تمام رخ نقش شده كه بر روي سكويي ايستاده است . او دست چپ را بر روي سينه گذاشته و با دست راست حلقه روبان داري را به شاه اهداء مي كند . اهورا مزدا داراي صورتي كشيده ، ريشي بلند و مخروطي است . موهاي سر او مجعد و به صورت انبوه بر روي شانه هايش آويخته است .


تاج او كنگره دار است كه پايه آن به وسيله دو رشته مرواريد و پلاك هاي مربع تزئين شده است . موهاي بالاي سر او انبوه و بدون پوشش رها شده است . او نيز پيراهن مرواريد دوزي شده اي بر تن دارد كه به روي آن شنل جلو بازي پوشيده است . در سمت چپ شاه ، پيكره آناهيتا ، با صورت و بدني تمام رخ نقش شده كه بر روي سكويي ايستاده است . در دست چپ او سبوي آب و در دست راستش حلقه روبان داري ديده مي شود كه به طرف شاه دراز كرده است او داراي صورتي گرد و چانه اي كوتاه است . بخشي از موهاي سر او به صورت گيسوي بافته در دو طرف صورت آويخته است . همچنين بخش ديگري از آن به صورت انبوه بر روي شانه ها آويخته است . آناهيتا گوشواره اي بر گوش و گردنبندي در گردن دارد . گوشواره او به شكل حلقه مدوري است كه گوي كوچكي به آن آويزان است .

همچنين گردنبند او شامل دو رديف مهره هاي مرواريدي مي باشد . تاج او نيز شامل دو بخش است . اين تاج در قسمت پايه به وسيله دو رشته مهره هاي مرواريدي و پلاك هاي مربع تزئين شده است . در بخش فوقاني تاج نيز به وسيله رديفي از پالمت هاي شش لبه اي رها شده به وسيله يك پاپيون و روباني افراشته بسته شده است . اين شخص پيراهن چين‌دار مرواريد دوزي شده اي بر تن دارد كه بر روي آن شنل جلو باز بلندي پوشيده است . حاشيه اين شنل به وسيله دو رديف مهره هاي مرواريد و قسمت هاي ديگر آن به وسيله گل‌هاي رز تزئين شده است .


نقش سوار كار
در بخش پائين ديوار انتهاي ايوان ، نقش مرد سواره اي حجاري شده كه حريفي پيش روي ندارد . اين سوار با صورتي سه ربعي و بدني تمام رخ سوار بر اسب قوي هيكلي است . اين شخص كلاه خودي بر سر دارد كه تمام صورت و گردن او را مي پوشاند ؛ به طوري كه فقط چشمان او مشخص است ؛ همچنين بر روي كلاه خود تاجي قرار دارد . بر روي پايه اين تاج ، نواري وجود دارد كه به وسيله دو رديف مهره هاي مرواريدي تزئين شده است . اين نوار در پشت سر به وسيله پاپيوني بسته شده است . همچنين دو رشته روبان افراشته به آن متصل است . حاشيه فوقاني تاج نيز به وسيله شيارهاي عمودي تزئين شده است . در بالاي تاج موهاي سر او به صورت انبوه و بدون پوشش رها شده كه به وسيله يك پاپيون و دو روبان بسته شده است .

اين شخص پيراهن بلندي بر تن دارد كه به وسيله نقش مرغ و ارغن تزئين شده است . بر روي پيراهن زره اي زنجير باف پوشيده كه تا روي زانو ادامه دارد . به دور كمر او كمر بندي بسته شده كه به وسيله طرح هاي دايره اي تزئين شده است . در قسمت پائين كمربند ، حمايلي بسته كه به وسيله طرح هاي هندسي به شكل لوزي و دايره تزئين شده به اين حمايل تيرداني آويخته است . اين شخص نيزه بلندي در دست دارد و سپر مدوري براي دفاع در پيش رو گرفته است . صورت و سينه اسب به وسيله زره اي تيغه اي پوشيده شده است . بر روي اين زره نيز منگوله هايي آويخته است . همچنين بر روي كپل اسب منگوله اي آويخته است كه بر روي آن نقش انسان سه سر ديده مي شود . بسياري از مورخين و جغرافي نويسان دوره اسلامي چون ابن فقيه ، ابن رسته ، ابودلف ، مسعودي و ياقوت حموي نقش اين اسب سوار را خسرو پرويز معرفي كرده اند كه سوار بر اسب معروفش شبديز است .


ديوارهاي جانبي ايوان
ديوارهاي جانبي ايوان بزرگ به وسيله نقوشي تزئين شده كه صحنه شكار شاهي را نشان مي دهد . به طوريكه در ديوار سمت راست ، صحنه شكار گوزن و در ديوار سمت چپ صحنه شكار گراز نقش شده است .

صحنه شكار گوزن
اين صحنه در قابي به طول 80/5 متر و عرض 90/3 متر حجاري شده است . در اين صحنه فيل باناني در سه رديف ، گوزن ها را از طريق دروازه اي كه در سمت راست حصار تعبيه شده به داخل شكارگاه رم مي دهند . اين گوزن ها به دنبال چند گوزن دست آموز كه روباني در گردن دارند ، در حال فرار مي باشند . در درون شكارگاه شاه سوار بر اسب در سه قسمت نمايش داده شده است . در قسمت بالا ، شاه سوار بر اسب ، آماده براي شكار مي باشد . او شمشيري مرصع به كمر آويخته و كماني بر گردن دارد . در پشت سر او زني ديده مي شود كه چتري در بالاي سر شاه گرفته است . در پشت سر شاه ، سه رديف زن نقش شده است دو رديف اول به حالت احترام ايستاده اند و رديف سوم نيز در حال نواختن آلات موسيقي مي باشند . در مقابل شاه عده اي از رامشگران بر روي سكويي نشسته اند . برخي از اين رامشگران در حال كف زدن و برخي نيز چنگ مي نوازند . در مقابل اين رامشگران چهار نفر به حالت ايستاده در حال نواختن آلات موسيقي مي باشند . صحنه بعدي ، شاه را در حال شكار نشان مي دهد ، در اين صحنه شاه سوار بر اسبي است كه چهار نعل به دنبال گوزن ها مي تازد . در پشت سر شاه نيز شش اسب سوار در حال تاخت مي باشند . در پائين اين صحنه شاه كمان را بر گردن انداخته كه اين نشان مي‌دهد ، شكار پايان يافته است . در سمت چپ حصار ، چند نفر شتر سوار ، گوزن هاي كشته را حمل مي كنند .
صحنه شكار گراز
اين صحنه در قابي به طول 70/5 متر و عرض 13/4 متر حجاري شده است . در سمت چپ اين قاب ، 12 فيل در 5 رديف عمودي نقش شده كه بر روي هر كدام از اين فيل‌ها، دو نفر سوار شده است . اين فيل با نان در حال رم دادن گرازها از مخفي گاه باطلاقي خود به درون نيزارها مي باشند . در قسمت بالاي صحنه شكار ، قايق پارويي ديده مي شود كه در داخل آن پنج نفر در حال كف زدن مي باشند ؛ همچنين دو پارو زن در داخل اين قايق وجود دارد . در مركز صحنه ، شاه در داخل قايقي ايستاده كه در اطراف او نوازندگان زن قرار دارند . شاه با تير و كمان در حال تيراندازي به طرف دو گرازي است كه به سوي او جهيده اند . در داخل اين قايق ، چهار نفر قرار دارد . نفر اول و پنجم ، پاروزن هستند و نفر دوم خدمه شاه است كه تيري در دست دارد . نفر چهارم نيز چنگ نوازي است كه در حال نواختن چنگ مي باشد . در اطراف اين قايق ، پرندگان و ماهيان در ميان گياهان آبزي در حركتند . در عقب قايق شاه ، قايق ديگري ديده مي شود كه چهار نوازنده زن ، در حال نواختن چنگ مي باشند . در سمت راست قاب ، صحنه پايان شكار نشان داده شده است ، در اين صحنه شاه در داخل قايقي ايستاده و كماني كه زه آن باز مي‌باشد به نشانه خاتمه شكار در دست چپ گرفته است ، همچنين برخلاف صحنه قبل ، در كمر شاه شمشيري ديده نمي شود . بر دور سر او نيز هاله اي قرار دارد . در عقب اين قايق ، قايق ديگري وجود دارد كه در داخل آن ، زنان نوازنده در حال نواختن چنگ مي‌باشند . در قسمت پائين صحنه پنج فيل سوار ، در حال جمع آوري گرازهاي شكار شده ، نقش شده است . اين عمل جمع آوري گرازها ، به وسيله خرطوم فيل صورت مي گيرد و خدمه فيل ها با گرزهايي كه در دست دارند ضربه آخر را بر گرازها وارد مي كنند . در داخل قاب ، در قسمت بالا ، گرازهاي شكار شده بر روي فيل ها نشان داده شده و در قسمت پائين ، گرازها از روي فيل ها بر زمين گذاشته شده و خدمه ها در حال قطعه قطعه كردن آنها مي باشند .
فرهاد تراش در منطقه جهانی بیستون کرمانشاهان :
اين صفحه به طول دويست و عرض سی متر در دامنه کوه بيستون، در فاصله سیصد متری جنوب نقش برجسته داريوش اول تراشيده شده است.(تصویر 1) در دامنه اين صفحه، سکويی قرار دارد. در جلوي اين سکوی خاکی ديواری به طول يک صد و پنجاه متر ايجاد شده است. اين ديوار با استفاده از بلوک های سنگی تراشيده و لاشه سنگ به همراه ملاط گچ ساخته شده است. بر روي برخی از اين بلوک های سنگی و نيز برخی از سنگ های پراکنده اطراف آن، علايم سنگ تراشان ساسانی به اشکال مختلف نقش شده است. در دو طرف اين صفحه تراشيده، چند سکوی پله دار خشن در سنگ کنده شده است. اين سکوها برای نشستن به هنگام تراشيدن ديوار صفحه استفاده می شد. بر روي اين صفحه تراشيده، اثر قلم های سنگ تراشان و همچنين گودی های مخصوص قرار دادن گوه های چوبی جهت برش سنگ ها به وضوح ديده می شود . وجود سطوح ناصاف و سکوهای روي صفحه نشان می دهد که اين صفحه ناتمام رها شده است، ولي بخش های فوقانی آن تقريباً رو به اتمام بوده است. در دامنه اين صفحه تراشيده و بر روي صفه خاکی حجم زيادی از بلوک های سنگی، سنگ های کنده شده از کوه، ساقه ستون و پايه ستون های نيمه کاره ديده می شود. اگر چه اهالی محل معتقدند اين صفحه تراشيده اثر «فرهاد سنگ تراش» است که از عشق شيرين ملکه خسرو پرويز کوه را به همان گونه که فردوسي و نظامي گفته اند، تراشيده است؛ ولی شواهد باستان شناختي نشان می دهد منظور از پرداختن اين صفحه، نوشتن و نماياندن يک واقعه تاريخي مهم بوده و اين صفحه توسط خسرو پرويز – شاه ساساني – ايجاد شده است. از سنگ های کنده شده براي ساختن بناهايی چون پل خسرو، کاخ خسرو استفاده کرده اند. اما در میان این صفحه بزرگ نقش بانویی دیده می شود که هنوز با وجود گذر قرنها دلالت بر زیبایی آن دارد.(تصویر 2)به احتمال زیاد این نقش مربوط به شیرین است که طبق گفته نظامی توسط فرهاد بر کوه نقش شده است:
نخست آزرم آن کرسی نگه داشت بر او تمثالهای نغز بنگاشت
به تیشه صورت شیرین برآن سنگ چنان برزد که مانی نقش ارتنگ

آخرین ارسال های من :
پاسخ


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  مکانهای تاریخی همدان nima 1 2,832 ۱۳۹۰-۱۲-۴، ۰۶:۰۱ عصر
آخرین ارسال: elahememariyan
  آشنایی با باغ های مشهور ایران و عکس های آنها alireza 0 5,192 ۱۳۹۰-۳-۷، ۰۹:۴۰ عصر
آخرین ارسال: alireza
  «کاروان سنگی» نگین کاروانسراهای ایران nima 0 1,817 ۱۳۹۰-۲-۱۰، ۰۴:۰۹ عصر
آخرین ارسال: nima
  ویژگیهای معماری مساجد ایران ALI XxX 0 1,758 ۱۳۸۹-۱۲-۲۳، ۰۳:۳۵ عصر
آخرین ارسال: ALI XxX
  بزرگ‌ترین آثار مهندسی ایران ، برج گنبد و گنبد سلطانیه ALI XxX 0 2,003 ۱۳۸۹-۱۲-۲۳، ۰۳:۳۰ عصر
آخرین ارسال: ALI XxX
  مذهب، منبع هنر معماری مساجد ایران ALI XxX 0 1,825 ۱۳۸۹-۱۲-۲۳، ۰۳:۱۸ عصر
آخرین ارسال: ALI XxX
  پاسارگاد آثار باستانی برجای‌مانده از دوران هخامنشی nima 0 1,314 ۱۳۸۹-۱۲-۲۰، ۰۹:۱۶ عصر
آخرین ارسال: nima
  طولانی‌ترین بازار ایران reza1366 1 1,591 ۱۳۸۹-۱۲-۱۸، ۰۳:۳۹ عصر
آخرین ارسال: lofra
  زواره شهری کوچک از آبادی های کهن ایران nima 0 1,376 ۱۳۸۹-۱۲-۱۶، ۰۸:۴۶ عصر
آخرین ارسال: nima
  بلندترین بنای خشتی ایران nima 0 1,457 ۱۳۸۹-۱۲-۱۶، ۱۲:۰۶ صبح
آخرین ارسال: nima

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان