۱۳۹۳-۵-۵، ۰۵:۴۶ عصر
استفاده از منابع مختلف برای یادگیری اسکیس معمولا باعث گمراهی میشه . ولی وقتی یه دانشجو بتونه بعد از اینکه در مراحل مقدماتی به سطح قابل قبولی برسه ، می تونه از منابع مختلف برای یادگیری تکنیکهای متفاوت بهره ببره .
توصیه من به دوستان برای تمرین از روی کتاب ، شیوه مهندسی معکوس هست . یعنی می بایست برای دونستن نقاط ضعفی که در آینده قراره باعث عدم موفقیتتون بشه ، از ابتدا تصمیم بگیرید .
تمرینات مقدماتی ، سنگین و تا حدی خسته کننده ایی که خیلی ها حتی حاضر به وقت گذاشتتن روی اونها نیستن ، تمرینهایی هست که برای تربیت دست و نحوه خط کشیدنه . خط معمار مثل امضاش می مونه و باور کنید خطوطی که رسم می کنید علاوه بر اعتماد به نفس ، قدرت تفکر همزمانتون برای طراحی رو هم بالا می بره .
مرحله همزمان با تمرینات ، ترسیم خطوط با علم هست . یعنی هر خطی برای کشیدن حتی یک چهار ضلعی با قانون باشه . این قوانین تئوری هستن ولی باید به عمل در کار ها دیده بشن . بنابر این مقدماتی ترین کار برای شروع کار با کتابها تربیت دستان ، نحوه درست به دست گرفتن ، قلم و استفاده از تمامی محدوده شیت ، و توجه به تمام نقاط اون بر مبنای نیروهای شیت هست .
تمرینات ، خط و دایره و خطوط کروکی ، خطوط عمودی ، افقی ، مورب ، کوتا و بلند ، محدود شده و و همراه با تمرکز ، نقطه خط ، نقطه دایره ، ترسیمات فیگور - پرسوناژ ، سنگ ، درخت ، ترسیمات فلشها، عرصه بندیها ، خطوط موازی ، ، هاشورهای منطقی و تشخیص و ترکیب خطوط برای ایجاد سایه از مواردی هستن که باید در مرحله مقدماتی اینقدر تمرین بشن که نه وقتی از شما بگیرن و نه اینکه شما رو برای طراحی نهایی محدود کنن .
ترسیم این گزینه ها اگر چه به عنوان عناصر فرعی به شمار میان ولی می تونن حرفهای مشخصی در شیتها داشته باشن . نمایش اقلیم ، تناسبات فضا ، ترکیب احجام و توجه به مراتب نور و سایه از جمله مواردی هستند که با این گزینه ها به سادگی درک می شن و نباید ساده بهشون نگاه کرد .
مرحله بعدی در طراحی توجه خاص و اکید به نحوه طراحی هست که بخش اعظم اون به مطالعات و توانایی فنی معمار بستگی داره . نحوه طراحی ای که هر فرد یاد گرفته و در اون قدرت داره می تونه بهش کمک کنه . ولی مدارک معماری و طراحی اونها با ابزار و گزینه های مختلفی که نشات گرفته از مطالعات تئوری و ابزار فنی هستن و در اونها رنگ و بوی قوانین هم وجود داره می تونه به عنوان مورد دوم مطرح بشه . به شکل ساده تر برای ترسیم پلان ، نما ، مقطع و حجم اصلی به صورت سه بعدی و پرسپکتویهای مختلف ( ناظر ، پرنده ، ایزومتریک ) اصولی رو که باهاش آشنا هستیم رو پیاده کنیم . روند طراحی و جلو بردن همه اینها با هم به مهارت نیاز داره و برای اینکه نتیجه خوبی داشته تمرینات مراحل مقدماتی و سواد تئوری بسیار زیادی مورد نیازه .
مرحله سوم پردازش کلی کار و اطلاعات هست و اینکه ایا کاری که انجام دادیم از نظر معماری و اصول زیبایی شناسی ارزشی داره و یا صرف زیبایی و پر کردن یک سری شیت بدون در نظر گرفتن هیچ عاملی صرفا یه اسکیس زده شده . بعد سوم کار مقایسه کار ها هست . مقایسه کارها نه با کار دانشجوهای سالهای قبل ، بلکه با نمونه های معماران بزرگ . مقایبسه کالبدی از هر نظر ، معماری ، فضاها ، تقسیم بندی اونها ، تاثیرات اقلیم و دسترسیها .
مواکدا عواملی رو که باعث عدم پیشرفت در این مسیرها میشه رو عنوان می کنم :
1- تمرینات اولیه خسته کننده هست ولی مثل یاد گرفتن هر هنری ، مشقتهای اولیه باعث تربیت مناسب دست ها و فرمانبری مستقیم دست از مغز ( حتی به صورت غیر ارادی) میشه و می تونه با تکرار قدرت بیشتری رو به دست بیاره . مقایسه میک نم کار یک معمار رو که قراره خط کشیدن یاد بگیره و یک پپیانیست رو که قراره کار با کلاویه ها و آموزش ببینه . حرکتهای تکراری و روشهای بسیار پیچیده و خسته کننده نباید باعث بشه از اراده شما کم بشه و شما در بین راه به دلیل نداشتن یه ضامن اجرایی مناسب کار رو ول کنید .
2- کپی های بی دلیل و بدون فکر باعث میشه کارتون روند تخریبی رو در پیش بگیره که حتی در روند طراحی معماریتون هم تاثیر بذاره . اسکیس رو نه برای آزمون بلکه برای انتقال اطلاعات و مصور کردن اون استفاده کنید . اسکیس برای نمایش یه کار زیبای نمایشگاهی نیست . اسکیس آمیزه ایی از هنر و مهندسی هست و می بایست با بیننده ارتباط برقرار کنه .
3- روشهای مختلف و تکنیکهای مختلف صرفا برای تنوع هست . به قول فرمایش جناب آقای یگانگی ، مهم نیست که با چی کار می کنید ، مهم اینه که چکار می کنید . ابزار تعیین کننده نیستن . مکان مهم نیست . شرایط رو برای خودتون بغرنج نکنید . با سادگی و سهولت چیزی به دست نمی یاد و با فکر اینکه برای به دست اوردن یه هنر باید مسیرش رو طی کنید اقدام به تمرین و ممارست کنید .
4- تهیه آرشیو از فضای های مشخص و کاربریهای گوناگون و درست کردن یه دفترچه از اونها می تونه بهتون کمک بسیار زیادی بکنه . باید بدونید که ریز فضاها و سرانه ها چقدر باید باشن تا بتونید اونها در طراحی اعمال کنید . برای هر فضا چه وویژگیهایی در نظر بگیرید و چطور اونها رو در پلان جای بدید . با لکه پلانهای مختلف بتونید بازی کنید و با گسترش افکارتون بتونید چندین پلان مختلف رو هماهنگ تویذهنتون بیارید و همزمان با سایر مدارک اون رو توسعه بدید و یک طرح منطقی و زیبا رو خلق کنید .
توصیه من به دوستان برای تمرین از روی کتاب ، شیوه مهندسی معکوس هست . یعنی می بایست برای دونستن نقاط ضعفی که در آینده قراره باعث عدم موفقیتتون بشه ، از ابتدا تصمیم بگیرید .
تمرینات مقدماتی ، سنگین و تا حدی خسته کننده ایی که خیلی ها حتی حاضر به وقت گذاشتتن روی اونها نیستن ، تمرینهایی هست که برای تربیت دست و نحوه خط کشیدنه . خط معمار مثل امضاش می مونه و باور کنید خطوطی که رسم می کنید علاوه بر اعتماد به نفس ، قدرت تفکر همزمانتون برای طراحی رو هم بالا می بره .
مرحله همزمان با تمرینات ، ترسیم خطوط با علم هست . یعنی هر خطی برای کشیدن حتی یک چهار ضلعی با قانون باشه . این قوانین تئوری هستن ولی باید به عمل در کار ها دیده بشن . بنابر این مقدماتی ترین کار برای شروع کار با کتابها تربیت دستان ، نحوه درست به دست گرفتن ، قلم و استفاده از تمامی محدوده شیت ، و توجه به تمام نقاط اون بر مبنای نیروهای شیت هست .
تمرینات ، خط و دایره و خطوط کروکی ، خطوط عمودی ، افقی ، مورب ، کوتا و بلند ، محدود شده و و همراه با تمرکز ، نقطه خط ، نقطه دایره ، ترسیمات فیگور - پرسوناژ ، سنگ ، درخت ، ترسیمات فلشها، عرصه بندیها ، خطوط موازی ، ، هاشورهای منطقی و تشخیص و ترکیب خطوط برای ایجاد سایه از مواردی هستن که باید در مرحله مقدماتی اینقدر تمرین بشن که نه وقتی از شما بگیرن و نه اینکه شما رو برای طراحی نهایی محدود کنن .
ترسیم این گزینه ها اگر چه به عنوان عناصر فرعی به شمار میان ولی می تونن حرفهای مشخصی در شیتها داشته باشن . نمایش اقلیم ، تناسبات فضا ، ترکیب احجام و توجه به مراتب نور و سایه از جمله مواردی هستند که با این گزینه ها به سادگی درک می شن و نباید ساده بهشون نگاه کرد .
مرحله بعدی در طراحی توجه خاص و اکید به نحوه طراحی هست که بخش اعظم اون به مطالعات و توانایی فنی معمار بستگی داره . نحوه طراحی ای که هر فرد یاد گرفته و در اون قدرت داره می تونه بهش کمک کنه . ولی مدارک معماری و طراحی اونها با ابزار و گزینه های مختلفی که نشات گرفته از مطالعات تئوری و ابزار فنی هستن و در اونها رنگ و بوی قوانین هم وجود داره می تونه به عنوان مورد دوم مطرح بشه . به شکل ساده تر برای ترسیم پلان ، نما ، مقطع و حجم اصلی به صورت سه بعدی و پرسپکتویهای مختلف ( ناظر ، پرنده ، ایزومتریک ) اصولی رو که باهاش آشنا هستیم رو پیاده کنیم . روند طراحی و جلو بردن همه اینها با هم به مهارت نیاز داره و برای اینکه نتیجه خوبی داشته تمرینات مراحل مقدماتی و سواد تئوری بسیار زیادی مورد نیازه .
مرحله سوم پردازش کلی کار و اطلاعات هست و اینکه ایا کاری که انجام دادیم از نظر معماری و اصول زیبایی شناسی ارزشی داره و یا صرف زیبایی و پر کردن یک سری شیت بدون در نظر گرفتن هیچ عاملی صرفا یه اسکیس زده شده . بعد سوم کار مقایسه کار ها هست . مقایسه کارها نه با کار دانشجوهای سالهای قبل ، بلکه با نمونه های معماران بزرگ . مقایبسه کالبدی از هر نظر ، معماری ، فضاها ، تقسیم بندی اونها ، تاثیرات اقلیم و دسترسیها .
مواکدا عواملی رو که باعث عدم پیشرفت در این مسیرها میشه رو عنوان می کنم :
1- تمرینات اولیه خسته کننده هست ولی مثل یاد گرفتن هر هنری ، مشقتهای اولیه باعث تربیت مناسب دست ها و فرمانبری مستقیم دست از مغز ( حتی به صورت غیر ارادی) میشه و می تونه با تکرار قدرت بیشتری رو به دست بیاره . مقایسه میک نم کار یک معمار رو که قراره خط کشیدن یاد بگیره و یک پپیانیست رو که قراره کار با کلاویه ها و آموزش ببینه . حرکتهای تکراری و روشهای بسیار پیچیده و خسته کننده نباید باعث بشه از اراده شما کم بشه و شما در بین راه به دلیل نداشتن یه ضامن اجرایی مناسب کار رو ول کنید .
2- کپی های بی دلیل و بدون فکر باعث میشه کارتون روند تخریبی رو در پیش بگیره که حتی در روند طراحی معماریتون هم تاثیر بذاره . اسکیس رو نه برای آزمون بلکه برای انتقال اطلاعات و مصور کردن اون استفاده کنید . اسکیس برای نمایش یه کار زیبای نمایشگاهی نیست . اسکیس آمیزه ایی از هنر و مهندسی هست و می بایست با بیننده ارتباط برقرار کنه .
3- روشهای مختلف و تکنیکهای مختلف صرفا برای تنوع هست . به قول فرمایش جناب آقای یگانگی ، مهم نیست که با چی کار می کنید ، مهم اینه که چکار می کنید . ابزار تعیین کننده نیستن . مکان مهم نیست . شرایط رو برای خودتون بغرنج نکنید . با سادگی و سهولت چیزی به دست نمی یاد و با فکر اینکه برای به دست اوردن یه هنر باید مسیرش رو طی کنید اقدام به تمرین و ممارست کنید .
4- تهیه آرشیو از فضای های مشخص و کاربریهای گوناگون و درست کردن یه دفترچه از اونها می تونه بهتون کمک بسیار زیادی بکنه . باید بدونید که ریز فضاها و سرانه ها چقدر باید باشن تا بتونید اونها در طراحی اعمال کنید . برای هر فضا چه وویژگیهایی در نظر بگیرید و چطور اونها رو در پلان جای بدید . با لکه پلانهای مختلف بتونید بازی کنید و با گسترش افکارتون بتونید چندین پلان مختلف رو هماهنگ تویذهنتون بیارید و همزمان با سایر مدارک اون رو توسعه بدید و یک طرح منطقی و زیبا رو خلق کنید .
If you don't like where you are,change it! you're not a tree
Jim Rohon
Jim Rohon
