امتیاز موضوع:
  • 48 رأی - میانگین امتیازات: 2.73
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دیوید هاروی : نظریه پرداز فضای شهری
#1
دیوید هاروی متولد در گلینگهام کنت انگلستان، پرفسور ممتاز انسان شناسی در مرکز تحصیلی دانشگاه شهری نیویورک است. با راهنمایی یک نظریه پرداز اجتماعی در سطح بین المللی، وی دکترای خود در عرصه ی جغرافیا را از دانشگاه کمبریج در سال 1961 در یافت کرد.
دیوید هاروی متولد در گلینگهام کنت انگلستان، پرفسور ممتاز انسان شناسی در مرکز تحصیلی دانشگاه شهری نیویورک است. با راهنمایی یک نظریه پرداز اجتماعی در سطح بین المللی، وی دکترای خود در عرصه ی جغرافیا را از دانشگاه کمبریج در سال 1961 در یافت کرد.او در میان بالغ بر 20 نویسنده ی سطح عالی انسان شناسی، دارای نفوذ بسیار بالایی است. به علاوه او شناخته شده ترین جغرافی دان دانشگاهی در سطح جهان و نویسنده ی تعداد زیادی کتاب و مقاله است که در توسعه ی دانش جغرافیای مدرن به عنوان یک رشته، بسیار حائز اهمیت هستند. آثار او به گونه ی وسیعی با گستره ی اجتماعی و بحثهای سیاسی قرین شده است. اخیرا او با کمکی که به بر گرداندن کلاس اجتماعی و روشهای مارکسیستی به عنوان ابزار روشی مهم در نقد سرمایه داری جهانی، بخصوص در شکل نئو لیبرالی آن، داشته ، اعتبار یافته است.



هاروی مدرسه ی گرامر گلینگهام برای پسران (Gillingham Grammar School for boys) و کالج St John، کمبریج را برای دوره ی مطالعاتی لیسانس و فوق لیسانس خود، مد نظر قرار داد. کارهای اخیر هاروی به عنوان شروع دکترای وی (on hop production in c. 19th Kent) مطالعات تاریخی بر طبیعت بود که از سنت منطقه ای تاریخی (regional-historical) که همزمان به طور گسترده در کمبریج و انگلستان تدریس می شد، نشأت می گرفت. تحقیقات تاریخی حول و حوش کارهای سابق وی (برای مثال در پاریس) در گردش بودند. در سالهای میانه ی 1960، او گرایش های خود را در زمینه ی علوم اجتماعی دنبال کرد تا روشهای کمی مرتبط با علم فضایی و نظریه ی پوزیتیویستی را به کار بندد. ریشه های این فعالیت به زمانی بر می گردد که او در کمبریج، در دانشکده ای که ریچارد چرلی (Richard Chorley) و پیتر هاگت (Peter Hagget )نیز تحصیل می کردند، حضور داشت.

دیوید هاروی از نظریه پردازانی است که از حوزه ی جغرافیا به سوی مطالعات شهری کشیده شد. او در آثاری همچون بوم شناسی انسانی (Human Ecology) و تبیین در جغرافیا بیشترین اهمیت را به فضای فیزیکی شهری می داد، اما دیدگاه او با تلاش برای درک مفهوم عمیق فضا به حوزه ی اجتماعی سوق یافت ( فکوهی، 1383: 219).او در امور شهر و شهر گرایی این نظر را دارد که شهر گرایی مجموعه ای از روابط اجتماعی است که منعکس کننده ی روابطی است که در کل در سراسر جامعه برقرار شده است (شکویی، 1371: 124). در شهر نشینی امروزی به گفته ی هاروی فضا دائما تجدید ساخت پیدا می کند ( گیدنز، 1382: 612).

تبیین در جغرافیا (1969) ((Explanation in Geography 1969، نمونه ای از آثار او در روش شناسی و فلسفه ی جغرافیاست که بخشهای خاصی از فلسفه ی علم به طور کلی را در زمینه ی دانش جغرافیا به کار می برد. اما پس از این فعالیت او متوقف نشد و دغدغه ی تازه ای در موضوع نابرابری اجتماعی و طبیعت سیستم سرمایه داری به خودی خود، آغاز کرد. او هرگز به سمت استدلال هایی که در تبیین جغرافیا ارائه داده بود باز نگشت، اما هنوز با نقد فضای مطلق و استثنا گرایی (exceptionalism) در جغرافیای سنت منطقه ای- تاریخی که او آن را به عنوان برآیند دانش قیاسی پیروان فلسفه ی کانت (Kantian synthetic a priori knowledge) می دید، همراهی می کند. با انتقال از دانشگاه بریستول (Bristol University )به دانشگاه جان هاپکینز (John Hopkins University) در بالتیمور آمریکا، او تلاش خود را به گونه ای متمرکز در زمینه ی جغرافیای رادیکالی و مارکسیستی که به تازگی تأسیس شده بود، موقعیت داد.


بی عدالتی، نژاد پرستی و استثمار در بالتیمور اموری مشهود بودند، و فلسفه ی عملی که حول و حوش این موضوعات قرار می گرفت، در ابتدای دهه ی 70 در شرقی ترین نقطه ، شاید حتی بیشتر از انگلستان، محسوس بود. هاروی یکی از اولین همراهان مجله ی Antipode که در دانشگاه کلارک (Clark University )شکل گرفته بود، به شمار می آمد. ملاقاتهای انجمن جغرافی دانان آمریکایی بوستن در سال 1971، نقطه ی تحولی برای هاروی و دیگران در انقطاع از رویکردهای سنتی دیگر همتایانشان بود. در سال 1972، در مقاله ی معروفی در مورد شکل گیری گتوها، او پیشنهادی را برای خلق "نظریه ی انقلابی" (revolutionary theory )ارائه داد؛ این نظریه از طریق فعالیتهای انقلابی اعتبار یافت.

عدالت اجتماعی و شهر 1973 (Social justice and the city) این دیدگاه هاروی را آشکار ساخته که جغرافیا نتوانست به طور عینی در مواجه با فقر شهری و مشکلات مرتبط با آن، با قی بماند. این نظر به طور وسیعی مورد نقل قول قرار گرفته است ( بالغ بر 1000بار در سال 2005، در رشته ی علمی که 50 نقل قول نادر است)، و این نظر همچنین سهم معنی داری برای نظریه ی مارکسیسم در اظهار اینکه سرمایه داری فضا را در جهت ضمانت تولیدات خود، از بین می برد، ایفا می کند.

ماتریالیسم دیالکتیکی (Dialectical materialism) راهنمایی برای اثر بعدی او محدودیت های سرمایه ( 1982))Limits to Capital) که به لحاظ نظری به گونه ی قابل توجهی پیچیده است، می باشد. LTC تحلیل های جغرافیایی رادیکال سرمایه داری را ادامه داده و چندین کتاب در مورد فرآیندهای شهری و زندگی شهری، از آن پیروی کرده اند. موقعیت پست مدرنیته (The condition of post modernity(1989)) هنگامی که او به عنوان پروفسور در آکسفورد مشغول به تدریس بود، نوشته شد و از کتابهای پر فروش به شمار می رفت. استقلال لندن (the London Independent)؛ از این کتاب به عنوان یکی از 50 اثر برجسته غیر تخیلی که از سال 1945 تا کنون منتشر شده، یاد شده است. کتاب حمله ای ماتریالیستی به ایده ها و استدلالهای پست مدرن است با اشاره به اینکه پدیده ی پست مدرن در واقع برآمده از تناقضات درونی خود سرمایه داری است.

عدالت طبیعت و جغرافیای تمایز ( Justice, Nature and the geography of difference(1996) ) بر عدالت محیطی و اجتماعی تأکید می ورزد( اگر چه چشم اندازهای دیالکتیکی آن عصبانیت برخی از سبزها را بر انگیخته است). فضاهای امید ((Space of Hope (2000) موضوعی اتوپیایی و آرزویی دارد در اندیشه ی اینکه یک دنیای جایگزین ممکن است چگونه به نظر برسد. مطالعه ی او در مورد امپراطوری دوم پاریس و و قایع حول و حوش اجتماعات پاریس در "پاریس، پایتخت مدرنیته" (Paris, Capital of modernity)، بی شک استادانه ترین اثر تاریخی- جغرافیایی اوست. حمله ی ارتش آمریکا در سال 2001 به انتقادی سخت از جانب او دامن زد. در کتاب " امپریالیسم جدید" (The New Imperialism (2003)) او اعلام کرد که جنگ در عراق این اجازه را به نو محافظه کاران آمریکایی می دهد که توجهات را از شکستهای سرمایه داری در خانه، منحرف سازند. اثر اخیر وی " خلاصه ای از تاریخ نئولبرالیسم" (A brief History of Neoliberalism) در سال 2005 تئوری و فعالیتهای مختلف نئولیبرالیسم از نیمه ی دهه ی 70 را مورد آزمایش تاریخی قرار می دهد. این اثر اقتصاد سیاسی جهانی نئولیبرالیسم را به عنوان سیستمی که با هزینه ی زیاد منفعتی اندک ایجاد می کند و اینکه این امر نتیجه ای جز باز تولید تمایز طبقاتی ندارد را مورد تفهیم قرار داده، آنچه که او آن را "انباشتگی بوسیله ی سلب مالکیت" (accumulation by dispossession) می نامد.

پس از تولد دخترش دلفینا (Delfina) در ژوئن سال 1990، هاروی در سال 1993 از آکسفورد به جان هاپکینز باز گشت، اما زمان بیشتری را به عنوان سخنران و میهمان و به گونه ی قابل ملاحظه ای به عنوان عصو افتخاری Miliban Fellow مدرسه ی اقتصاد لندن در اواخر1990، در مکانهای دیگر گذراند. او در سال 2001 به دانشگاه شهری نیویورک به عنوان پرفسوری متمایز نقل مکان کرد و حالا در دپارتمان انسان شناسی مستقر است. او بیشترین کار دانشگاهی خود را در Anglo-America، گذراند و اندکی در فرانسه اقامت داشت و یک سری ملاقاتهای خارجی را صورت داد ( اخیرا به عنوان پروفسور مشاور در دانشگاه تانجی ( (Tonji در شانگهای (Shanghai) ). او مشاور تعداد زیادی از دانشجویان دکترا بوده است. چند تن از این دانشجویان همچون نیل اسمیت (Neil Smith)، ریچارد واکر (Richard Walker)، اریک سوئینگدو (Erik swyngdouw)، مایکل جونز (Michael Johns)، مارتین هاجر (Maarten Hojer)، پاتریک باند(Patrick Bond)، ملیسا رایت (Melissa Wright)، و گرک رویترز (Greg Ruiters)، حالا موقعیت های دانشگاهی مهمی را برای خود حفظ کرده اند. دو بخش عمده از زندگی و کار هاروی، تدریس سرمایه ی مارکس، و حمایت او برای فعالیت دانشجویی و اجتماعی و جنبش های کاری بود ( به طور قابل ملاحظه ای در بالتیمور).

واکنش های انتقادی به کار هاروی تقویت شده است. در سالهای اخیر دوستی کمتری میان هاروی و طرفداران جغرافیای کمی و غیر سیاسی، بخصوص برایان بری (Brian Berry) از دانشگاه تگزاس در دالاس، ایجاد شده است. به علاوه اینکه تمایل به افکار مارکس در سالهای اخیر کمتر شده ، تعهد پایدار هاروی به افکار مارکس منجر به ارزیابی مجدد و در برخی موارد عدم پذیرش توسط پژوهشگران چپ گرای جوانتر شده است.

کتابهای هاروی به گونه ای وسیع بخصوص به زبان کره ای، اسپانیایی، ژاپنی و ایتالیایی و همچنین تا اندازه ای به زبان عربی، ترکی، نروژی ، پرتغالی، روسی، آلمانی، چینی، لهستانی و رومانیایی، ترجمه شده است. او درجه ی دکترای افتخاری از Roskilde (دانمارک) بوینس آیرس در آرژانتین، Uppsala در سوئد، دانشگاه Ohio State در آمریکا، دانشگاه Lund در سوئد و دانشگاه Kent در UK را کسب کرده است. در میان دیگر جوائز او مدال طلای Anders Retzius را از انجمن انسانشناسی و جفرافیایی سوئد، مدال Patron را از انجمن جغرافیایی رویال و جایزه ی بین المللی Vautrin Lud در جغرافیا را از فرانسه، دریافت کرده است. در سال 2007 او منتخب آکادمی آمریکایی هنرها و علوم شد.


آخرین ارسال های من :

پاسخ


پیام‌های داخل این موضوع
دیوید هاروی : نظریه پرداز فضای شهری - توسط ahmad reza zare - ۱۳۸۹-۱۲-۲۰، ۰۱:۲۱ صبح

موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  زندگی و اندیشه ی لکوربوزیه (بزرگترین معمار و نظریه پرداز معماری) ALI XxX 0 2,644 ۱۳۹۰-۲-۱۴، ۰۱:۱۸ عصر
آخرین ارسال: ALI XxX

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان