۱۳۹۱-۴-۳۰، ۰۶:۴۵ عصر
در مورد سکونتگاه های غیر رسمی ، همانطور که در سند ملی ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیر رسمی و قانون برنامه پنجم ماده 172 اومده، هدف اول جلوگیری از گسترش و وضع قوانین بازدارنده برای گسترش این سکونتگاههاست، و در درجه ی دوم توانمندسازی برای بعبود وضعیت ساکنان.
با این استدلال تعریف ورودی اصلی از طرف سکونتگاه های غیر رسمی به معنای تشویق به گسترس این محدوده محسوب میشود، و این مغایر با اصول فوق میباشد،البته ناگفته نماند که بحث سره ورودی اصلی محله است در حالی که با شبکه های فرعی حتما این ارتباط بین این دو محدوده برقرار یخواهد شد.
در مورد مرکز محله بله میتواند متمرکز نباشد، من هم گفتم باید متمرکز نباشد و باید به صورت خطی باشد تا ضمن تامین نیاز ساکنان بتوان از پتانسیلهای حاشیه رودخانه مثل تعریف محور تفریحی گردشگری برای سرزندگی محله استفاده کرد.
و نکته ی دیگر اینکه اگر ورودی اصلی رو شرقی غربی تعریف کنیم علاوه بر مشکلاتی که گفته شد، مشکل دفع ابهای سطحی به خا طر وجود شیب شمالی جنوبی پیش خواهد امد ،و از طرف شرق هم به معبر 50 متری میرسد که باز اصل سلسله مراتب معابر را زیر سوال میبرد،و اگر همه ی این عوامل را در کنار هم بزاریم ، به استخوانبندی محله میرسیم.
با این استدلال تعریف ورودی اصلی از طرف سکونتگاه های غیر رسمی به معنای تشویق به گسترس این محدوده محسوب میشود، و این مغایر با اصول فوق میباشد،البته ناگفته نماند که بحث سره ورودی اصلی محله است در حالی که با شبکه های فرعی حتما این ارتباط بین این دو محدوده برقرار یخواهد شد.
در مورد مرکز محله بله میتواند متمرکز نباشد، من هم گفتم باید متمرکز نباشد و باید به صورت خطی باشد تا ضمن تامین نیاز ساکنان بتوان از پتانسیلهای حاشیه رودخانه مثل تعریف محور تفریحی گردشگری برای سرزندگی محله استفاده کرد.
و نکته ی دیگر اینکه اگر ورودی اصلی رو شرقی غربی تعریف کنیم علاوه بر مشکلاتی که گفته شد، مشکل دفع ابهای سطحی به خا طر وجود شیب شمالی جنوبی پیش خواهد امد ،و از طرف شرق هم به معبر 50 متری میرسد که باز اصل سلسله مراتب معابر را زیر سوال میبرد،و اگر همه ی این عوامل را در کنار هم بزاریم ، به استخوانبندی محله میرسیم.