با درود خدمت همه دوستان، بر اساسه اخرین خبرهایی که من تونستم درباره ی نحوه پاسخ به سولات امسال به دست بیارم حاکی از اینه که نمیبایست وارد جزئیات ریز از قبیل نقشه شیب، تفکیک زمین، برنامه ریزی مسکن و...میشدیم به دو دلیل اول اینکه اطلاعات خام کافی برای محاسبه ی اینها نداشتیم و دوم اینکه طراحان سوال تاکید بر مختصر و مفید بودن داشتند
و من با بچه هایی که با دکتر عزیزی کلاس دارن پرسیدم اونها هم همین مسئله رو تایید میکردن، و میگفتند باید تو کارمون حتما به سه مسئله مهم اشاره و تاکید میکردیم
1-اصول توسعه پایدار و تعمیم ان در همه قسمتهای کارمون از اول تا اخر 2-اصول پدافندی غیر عامل برای برا مقابله با زلزله ی احتمالی در محدوده و منعکس کردن در سازمان فضایی 3-تاکید بر رودخانه داخل محدوده به لحاظ طراحی خیابانهای اصلی و مرکز محله
(۱۳۹۱-۴-۲۹، ۱۰:۵۸ عصر)urbanplanner نوشته است: با درود خدمت همه دوستان، بر اساسه اخرین خبرهایی که من تونستم درباره ی نحوه پاسخ به سولات امسال به دست بیارم حاکی از اینه که نمیبایست وارد جزئیات ریز از قبیل نقشه شیب، تفکیک زمین، برنامه ریزی مسکن و...میشدیم به دو دلیل اول اینکه اطلاعات خام کافی برای محاسبه ی اینها نداشتیم و دوم اینکه طراحان سوال تاکید بر مختصر و مفید بودن داشتند
و من با بچه هایی که با دکتر عزیزی کلاس دارن پرسیدم اونها هم همین مسئله رو تایید میکردن، و میگفتند باید تو کارمون حتما به سه مسئله مهم اشاره و تاکید میکردیم
1-اصول توسعه پایدار و تعمیم ان در همه قسمتهای کارمون از اول تا اخر 2-اصول پدافندی غیر عامل برای برا مقابله با زلزله ی احتمالی در محدوده و منعکس کردن در سازمان فضایی 3-تاکید بر رودخانه داخل محدوده به لحاظ طراحی خیابانهای اصلی و مرکز محله
خوب اینکه توجه به توسعه پایدارو زلزله و رودخانه از مهمترین نکات سواله که تقریبا بدیهیه مهم اینکه راهکارهایی که براشون در نظر گرفتیم چقدر منطقی و درست باشه ، مخصوصا روی بند سومی که اشاره کردین. شما که پرسیدی یه لطفی هم بکن بپرس با توجه به رودخونه و جهت شیب خیابونا باید چطوری طراحی میشد؟!
دوستان این پست کلا برا پاسخ به سوال بعضی از دوستان ایجاد شده که درباره ی میزان ریز شدن در پاسخ به سولات ابهام داشتند، و این پست در واقع میتونه پاسخی به سوال این دسته از دوستان باشه. حالا در مورد چگونگی پاسخ به این سولات من ترجیح میدم زیاد صحبت نکنیم چون استرسمونو بیشتر میکنه، بهتره که این یه مدتو تا زمان اعلام نتایج زیاد خودمونو درگیر اینا نکنیم. ولی در مورد بند سوم که دقیقا پرسیدید، خیابونونه اصلی درون محله حتما باید شمالی جنوبی طراحی میشد به دو دلیل؛ یکی اینکه اگر شرقی غربی طراحی میشد از شرق به شریانی 50 متری و از غرب به طرف سکونتگای غیر رسمی برخورد میکرد، که این مغایر با رعایت سلسله مراتب دسترسی ها و عدم ورود به محله از طرف سکونت گاههای غیر رسمی میباشد دوم اینکه برای دفع ابهای سطحی ،این گونه طراحی خیابان که در جهت شیب محدوده بود ، لازم بود. در مورد طراحی مرکز محله با توجه به وجود یک عنصر خطی درون محله یعنی رودخانه، طبق نظریه ی شهر خطی ، باید مرکز محله به موازات رودخانه با حفظ حریم به صورت خطی طراحی میشد.
۱۳۹۱-۴-۳۰، ۰۵:۱۱ عصر (آخرین ویرایش: ۱۳۹۱-۴-۳۰، ۰۵:۱۲ عصر، توسط ایلیا.)
سلام
من هم فکر میکنم نباید بیش از حد وارد ریز موضوع میشدیم و اینگونه بحث ها ممکنه استرسو بیشتر کنه
ولی مطلبی که دوستموم گفتن برام جالب بود، مخصوصا این قسمتش
(۱۳۹۱-۴-۳۰، ۰۳:۳۵ عصر)urbanplanner نوشته است: یکی اینکه اگر شرقی غربی طراحی میشد از شرق به شریانی 50 متری و از غرب به طرف سکونتگای غیر رسمی برخورد میکرد، که این مغایر با رعایت سلسله مراتب دسترسی ها و عدم ورود به محله از طرف سکونت گاههای غیر رسمی میباشد در مورد طراحی مرکز محله با توجه به وجود یک عنصر خطی درون محله یعنی رودخانه، طبق نظریه ی شهر خطی ، باید مرکز محله به موازات رودخانه با حفظ حریم به صورت خطی طراحی میشد.
اولا اینکه اینجا دو نظریه مطرح میشه
1 توجه به این مورد که دسترسی از طرف سکونتگاه غیر رسمی کار اشتباهیه(به علل گفته شده دوستان)
2 در این نظریه اتفاقا دقیقا مطلب عکس بیان میشه، یعنی حتما لازمه که به سکونتگاه توجه ویژه ای صورت بگیره!
اما به چه منظور؟
ببینید در مدل های جدیدی که برای محلات ارائه شده سعی بر این هست که کاربری های خدماتی تا جایی که ممکن هست در دل محلات جای نگیرند. جایی قرار بگیرند که علاوه بر مردم محله، مردم سایر محلات هم توان استفاده از اون رو داشته باشند. حتی تا به این حد که کاربری های خدماتی اغلب در لبه مرز محله قرار میگیرند!(بحث در این مورد مفصله)
مطلب بعدی هم بی ارتباط به این موضوع نیست. یعنی اینکه ایا چه لزومی داره که مرکز محله به صورت خطی طراحی بشه؟ اصلا مطلب جدید اینه که ایا صرفا باید محله دارای یک مرکز متمرکز باشه؟
اگر انسان ها بدانند بودنشان باهم چقدر محدود است، محبتشان به هم نامحدود می شود. امام علی (ع)
در مورد سکونتگاه های غیر رسمی ، همانطور که در سند ملی ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیر رسمی و قانون برنامه پنجم ماده 172 اومده، هدف اول جلوگیری از گسترش و وضع قوانین بازدارنده برای گسترش این سکونتگاههاست، و در درجه ی دوم توانمندسازی برای بعبود وضعیت ساکنان.
با این استدلال تعریف ورودی اصلی از طرف سکونتگاه های غیر رسمی به معنای تشویق به گسترس این محدوده محسوب میشود، و این مغایر با اصول فوق میباشد،البته ناگفته نماند که بحث سره ورودی اصلی محله است در حالی که با شبکه های فرعی حتما این ارتباط بین این دو محدوده برقرار یخواهد شد.
در مورد مرکز محله بله میتواند متمرکز نباشد، من هم گفتم باید متمرکز نباشد و باید به صورت خطی باشد تا ضمن تامین نیاز ساکنان بتوان از پتانسیلهای حاشیه رودخانه مثل تعریف محور تفریحی گردشگری برای سرزندگی محله استفاده کرد.
و نکته ی دیگر اینکه اگر ورودی اصلی رو شرقی غربی تعریف کنیم علاوه بر مشکلاتی که گفته شد، مشکل دفع ابهای سطحی به خا طر وجود شیب شمالی جنوبی پیش خواهد امد ،و از طرف شرق هم به معبر 50 متری میرسد که باز اصل سلسله مراتب معابر را زیر سوال میبرد،و اگر همه ی این عوامل را در کنار هم بزاریم ، به استخوانبندی محله میرسیم.
احساس میکنم باید منظورم رو واضح تر بیان کنم
بحث عدم گسترش سکونتگاه غیررسمی تناقضی با اینکه ورودی به محله داشته باشن نداره از یک سو، از سوی دیگه اتفاقا به دلیل نیاز ساکنان این حله به استفاده از خدمات که دقیقا در راستای توانمندسازی محسوب میشه، ایجاد ورودی یک الزام محسوب میشه
منظورم از عدم تمرکز هم به این صورت نبود که نقطه ای نباشه و خطی باشه
یعنی اینکه بعضی خدمات در اطراف محله مستقر بشه و بعضی در مرکز و بعضی در حاشیه رودخونه
التبه بسه به نظر کسی که طرح تهیه کرده و اینکه با چه رویکردی نگاه کرده موضوع کاملا متفاوت هست
۱۳۹۱-۴-۳۱، ۰۳:۴۱ عصر (آخرین ویرایش: ۱۳۹۱-۴-۳۱، ۰۳:۴۴ عصر، توسط mehdime007.)
منم تو طرحم و پاسخ هام این نکته رو نشون دادم که فضاهای خدماتی رو اکثرا در اطراف فضاهای مسکونی در لبه مرزها که از یک طرف به سکونتگاه غیر رسمی می رسید و از یه طرف به رود خونه . با اینکه توی پاسخهام به بحث توانمند سازی اشاره نکردم اما این نکته رو تو طرح نشون دادم و در مورد رود خونه هم ، من اونو به عنوان یه فضای تفریحی و گردشگری که بین محله ی طراحی شده توسط خودمون و اون قسمت (شهرک) که طرح اماده سازیش انجام شده بود ، در نظر گرفتم و یه تعداد فضای تفریحی و مسیر ویژه ی پیاده و دوچرخه سواری رو هم دادم .(استفاده از دوچرخه رو خواستم به بحث توسعه ی پایدار و استفاده ی کمتر از خودرو ربط بدم .) در ضمن تعدادی فضای تجاری هم در این قسمت در نظر گرفتم .
دقیقا سه موردی که من کار کردم
