۱۳۹۱-۷-۲۲، ۰۹:۰۶ عصر
هادی حسیننژاد
همایش معماری و هنر؛ در شرایطی برگزار شد که سخنران اصلی خود؛ عبدالحسین نقره کار را به دلیل کسالت با خود نداشت. بدین ترتیب در آغاز این همایش محسن مومنی، ضمن تاکید بر جایگاه معماری در عرصه های علمی و هنری کشور گفت: معماری درمیان هنرهای مختلف، مظلومترین هنر به شمار میآید تا جایی که امروزه باید ثابت کنیم که اساسا معماری؛ هنر است. وی ادامه داد: دلیل چنین غفلتی در مورد جایگاه معماری، به تهاجمهای تاریخی برمی گردد که حوزه هایی همچون طب سنتی و معماری را به حوزه هایی مغفول مانده تبدیل کرده است. حال آنکه ما روزگاری یک سر و گردن از جهانیان بالاتر بوده ایم.
رییس حوزه هنری سازمان تبلیغات انقلاب اسلامی، ضمن ابراز خرسندی، اظهار داشت: خوشبختانه ما همچنان نمونه های فاخری از معماری را همچون معماری در شهرهای اصفهان، کاشان و ... در کشورمان داریم که می تواند گذشته ما را ثابت کند. از این حیث؛ داشتن دغدغه معماری، یک دغدغه شریف و قابل ستایش به شمار میآید چراکه برخی از افراد همچنان درکی از این مهم ندارند.
محسن مؤمنی: راجع به معماری تهران، هم میتوان گفت هویتی است و هم نه! چراکه از یک سو این معماری با روحیات مردم سازگار نیست و از طرف دیگر معضلات معماری امروز ما، برتافته از آشفتگی های فکری و مدیریتی ماست. وی با اشار به مبحث معماری گفت: ما در «معماری» زندگی میکنیم و مستقیا از معماری تاثیر میگیریم. حال آنکه برخلاف معماری های قدیمی که متناسب با روحیات مردم طراحی می شدند و به اجرا درمی آمدند، امروزه در اماکن و شهرهایی زندگی میکنیم که معماری آنها با روحیات و خلقیات ما سازگار نیست.
مومنی ضمن اظهار این مطلب که ناهنجاری های معماری پیرامون ما در حال شدت یافتن است، افزود: معماری هر ملتی؛ هویت و ماهیت آن ملت است و همه ملتهای اسلامی، ماهیتی دینی دارند. از طرف دیگر معماری ما، ریشه در گذشته های دور دارد. بر این اساس امیدواریم معماری امروزمان به شرایطی برسد که نمایانگر هویت و اندیشه مان باشد. وی درمورد معماری شهر تهران ادامه داد: متاسفانه راجع به معماری تهران، هم میتوان گفت هویتی است و هم نه! چراکه از یک سو این معماری با روحیات مردم سازگار نیست و از طرف دیگر معضلات معماری امروز ما، برتافته از آشفتگی های فکری و مدیریتی ماست.
رییس حوزه هنری اظهار داشت: گاهی اثبات بدیهیات، دشوار و زمانبر است اما ما برآنیم تا نگاهها را نسبت به معماری که عموما آن را تنها از دریچه مهندسی می نگرند، تغییر دهیم و این باور را تعمیم بدهیم که معماری؛ هنر است و می بایست به سوی حکمت میل کند. مومنی ابراز امیدواری کرد که حاصل تجمیع نظرات کارشناسان همایش معماری و هنر، بتواند دستمایه تصمیمات مقتضی و صحیح از سوی مسوولان عمرانی و شهرسازی شود و نتایج آن را در آینده مشاهده کنیم.
در ادامه این همایش، کامران افشار نادری؛ معمار و منتقد معماری به عنوان سخنران در جایگاه حاضر شد و به ارائه جزئیات و نظرات خود پیرامون معماری و جایگاه امروزیاش در کشورمان پرداخت. کامران افشار نادری: براساس باور عمومی؛ هنر نوعی تفنن است درحالیکه معماری یک پدیده سازنده جدی به شمار میآید که وظیفه اش برآورده کردن نیازهای مشترک میان مردم است. این گونه است که معماری، بیشتر یک حرفه به شمار میآید که آزاد نیست. وی ضمن بیان این مطلب که اثبات جایگاه معماری از منظر علم و فرهنگ، مساله مستقلی به شمار میآید، گفت: اگر امروز بر این باوریم که معماری دچار مظلومیت شده است، دلیلش مساله اصلی باور عمومی مردم در این باره است. افشار نادری افزود: در باور عمومی، هنر با معماری متفاوت است زیرا معمولا از هنر انتظار میرود که براساس یک جرقه خودجوش و احساسات هنرمند متولد شود درحالی که مردم نگاه پروژه ای به معماری دارند.
این کارشناس معماری اضافه کرد: از طرف دیگر تعارض دیگری بین هنر و معماری وجود دارد. براساس باور عمومی؛ هنر نوعی تفنن است درحالیکه معماری یک پدیده سازنده جدی به شمار میآید که وظیفه اش برآورده کردن نیازهای مشترک میان مردم است. این گونه است که معماری، بیشتر یک حرفه به شمار میآید که آزاد نیست. وی با اشاره به کتیبه بهجا مانده از داریوش در کاخ پادشاهیاش گفت: فضای معماری هخامنشی، فضایی کاملا ایرانیست که بر معماری دورههای دیگر، نظیر ساسانی نیز تاثیرگذار بوه است. به عنوان مثال، قطر ستونهای تخت جمشید باریک تر از تمام ستونهای باستانی است، زیرا چنین معمای بر فضای تهی، تاکید دارد و این تاکید حتی در آثار معماری دوره صفویه نیز مشهود است.
افشار نادری ادامه داد: در گذشته، مهمترین مرحله در احداث یک بنا، شکل دادن به مصالح بوده است چون این تفکر است که مهم است و نه مصالح! تا جایی که در دنیای امروز نیز، کشورها بیشترین بودجه ها را صرف تولید اندیشه میکنند زیرا بزرگترین سرمایه؛ تفکر است. وی اظهار داشت: چنین منزلتی، امروزه شامل حال معماران نمیشود، چنانکه کار معماری را با متراژ می سنجند! درحالیکه در گذشته یک معمار آنقدر محترم بوده و جایگاه داشته که به او اجازه داده می شده نامش را بر بنا درج کند و برخلاف امروزه که معمار را فردی متفکر برنمی شمارند، معماران قدیم منزلتی همپای ادبا، فیلسوفان و متفکران علمی داشتند.
محمدرضا قانعی: اگر ما بخواهیم در آثارمان از آثار غیرایرانی الگوبرداری کنیم، حاصل کار ما نه معماری است و نه هنر! چراکه اصلیترین رکن هنر، ابداع است. من با چنین رویکردی به ایران بارگشتم و کارم را شروع کردم. این منتقد در حوزه معماری، سپس به مساله هم آبشخور بودن چشمههای هنری اشاره کرد و گفت: زمانی از یک هنرمند بزرگ که به ایران آمده بود و در گرایشهای مختلفی تبحر داشت، پرسیدم چطور در چند رشته فعالیت میکند. او در پاسخ گفت که تمام کارهای من یکسان است، منتها تکنیک اجرایی شان متفاوت است. وی ادامه داد: تصور، خلاقیت، تعمیم و ... صفتهای فطری انسان هستند و کارکرد مشابهی در ذهن انسانها دارند و ابزارهایی همچون ریتم، هماهنگی، تقارن و ... هستند ریشه های مشترکی در ذهن انسانها دارند. بنابراین نمیتوان و نباید تفاوتی بین هنرمندان و ادیبان، نقاشان و... قایل شد.
افشار نادری همچنین با اشاره به تعاملی که در گذشته بین هنرمندان گرایشهای مختلف وجود داشته اشاره کرد و گفت: اگر این ارتباط قطع شده، در زمانه ما احیا شود، به نظر من، تاثیرات خوبی را در پیشرفت هنر و معماری خواهد گذاشت. محمدرضا قانعی، معمار و کارشناس معماری؛ سومین سخنران این همایش بود. وی ضمن تشریح رویکرد و اعتقادش در حوزه معماری، گفت: من پس از اتمام تحصیلاتم در ایران و پاریس، به این باور رسیدم که بدون شک معماری هنر است و همچون هر گرایش هنری دیگری، ریشه در فرهنگ کشورها دارد که اگر اینگونه نباشد، اصولا هنر نیست. وی افزود: اگر ما بخواهیم در آثارمان از آثار غیرایرانی الگوبرداری کنیم، حاصل کار ما نه معماری است و نه هنر! چراکه اصلیترین رکن هنر، ابداع است. من با چنین رویکردی به ایران بارگشتم و کارم را شروع کردم.
قانعی همچنین در مورد ارکان معماری توضیح داد: من به گونه ای از معمار اعتقاد دارم که بعدگراست و در دو بستر فرهنگ و طبیعت، متولد شده و پرورش مییابد. این معمار افزود: به نظر من باید برگردیم و تعریف دوباره ای از معماری داشته باشیم. همچنین شاید بهتر بود که نام این همایش را «هنر معماری» می گذاشتند. توصیه ای نیز برای دانشجویان رشته معماری دارم و آن این است که در دانشگاه، تنها با الفبای معماری آشنا میشوند و در ادامه مسیر، میبایست عشق به معماری را چاشنی کار خود کنند. با پایان یافتن سخنان قانعی، همایش معماری و هنر که به همت مرکز معماری حوزه هنری سازمان تبلیغات انقلاب اسلامی برگزار می شد، به اتمام رسید.
رییس حوزه هنری سازمان تبلیغات انقلاب اسلامی، ضمن ابراز خرسندی، اظهار داشت: خوشبختانه ما همچنان نمونه های فاخری از معماری را همچون معماری در شهرهای اصفهان، کاشان و ... در کشورمان داریم که می تواند گذشته ما را ثابت کند. از این حیث؛ داشتن دغدغه معماری، یک دغدغه شریف و قابل ستایش به شمار میآید چراکه برخی از افراد همچنان درکی از این مهم ندارند.
محسن مؤمنی: راجع به معماری تهران، هم میتوان گفت هویتی است و هم نه! چراکه از یک سو این معماری با روحیات مردم سازگار نیست و از طرف دیگر معضلات معماری امروز ما، برتافته از آشفتگی های فکری و مدیریتی ماست. وی با اشار به مبحث معماری گفت: ما در «معماری» زندگی میکنیم و مستقیا از معماری تاثیر میگیریم. حال آنکه برخلاف معماری های قدیمی که متناسب با روحیات مردم طراحی می شدند و به اجرا درمی آمدند، امروزه در اماکن و شهرهایی زندگی میکنیم که معماری آنها با روحیات و خلقیات ما سازگار نیست.
مومنی ضمن اظهار این مطلب که ناهنجاری های معماری پیرامون ما در حال شدت یافتن است، افزود: معماری هر ملتی؛ هویت و ماهیت آن ملت است و همه ملتهای اسلامی، ماهیتی دینی دارند. از طرف دیگر معماری ما، ریشه در گذشته های دور دارد. بر این اساس امیدواریم معماری امروزمان به شرایطی برسد که نمایانگر هویت و اندیشه مان باشد. وی درمورد معماری شهر تهران ادامه داد: متاسفانه راجع به معماری تهران، هم میتوان گفت هویتی است و هم نه! چراکه از یک سو این معماری با روحیات مردم سازگار نیست و از طرف دیگر معضلات معماری امروز ما، برتافته از آشفتگی های فکری و مدیریتی ماست.
رییس حوزه هنری اظهار داشت: گاهی اثبات بدیهیات، دشوار و زمانبر است اما ما برآنیم تا نگاهها را نسبت به معماری که عموما آن را تنها از دریچه مهندسی می نگرند، تغییر دهیم و این باور را تعمیم بدهیم که معماری؛ هنر است و می بایست به سوی حکمت میل کند. مومنی ابراز امیدواری کرد که حاصل تجمیع نظرات کارشناسان همایش معماری و هنر، بتواند دستمایه تصمیمات مقتضی و صحیح از سوی مسوولان عمرانی و شهرسازی شود و نتایج آن را در آینده مشاهده کنیم.
در ادامه این همایش، کامران افشار نادری؛ معمار و منتقد معماری به عنوان سخنران در جایگاه حاضر شد و به ارائه جزئیات و نظرات خود پیرامون معماری و جایگاه امروزیاش در کشورمان پرداخت. کامران افشار نادری: براساس باور عمومی؛ هنر نوعی تفنن است درحالیکه معماری یک پدیده سازنده جدی به شمار میآید که وظیفه اش برآورده کردن نیازهای مشترک میان مردم است. این گونه است که معماری، بیشتر یک حرفه به شمار میآید که آزاد نیست. وی ضمن بیان این مطلب که اثبات جایگاه معماری از منظر علم و فرهنگ، مساله مستقلی به شمار میآید، گفت: اگر امروز بر این باوریم که معماری دچار مظلومیت شده است، دلیلش مساله اصلی باور عمومی مردم در این باره است. افشار نادری افزود: در باور عمومی، هنر با معماری متفاوت است زیرا معمولا از هنر انتظار میرود که براساس یک جرقه خودجوش و احساسات هنرمند متولد شود درحالی که مردم نگاه پروژه ای به معماری دارند.
این کارشناس معماری اضافه کرد: از طرف دیگر تعارض دیگری بین هنر و معماری وجود دارد. براساس باور عمومی؛ هنر نوعی تفنن است درحالیکه معماری یک پدیده سازنده جدی به شمار میآید که وظیفه اش برآورده کردن نیازهای مشترک میان مردم است. این گونه است که معماری، بیشتر یک حرفه به شمار میآید که آزاد نیست. وی با اشاره به کتیبه بهجا مانده از داریوش در کاخ پادشاهیاش گفت: فضای معماری هخامنشی، فضایی کاملا ایرانیست که بر معماری دورههای دیگر، نظیر ساسانی نیز تاثیرگذار بوه است. به عنوان مثال، قطر ستونهای تخت جمشید باریک تر از تمام ستونهای باستانی است، زیرا چنین معمای بر فضای تهی، تاکید دارد و این تاکید حتی در آثار معماری دوره صفویه نیز مشهود است.
افشار نادری ادامه داد: در گذشته، مهمترین مرحله در احداث یک بنا، شکل دادن به مصالح بوده است چون این تفکر است که مهم است و نه مصالح! تا جایی که در دنیای امروز نیز، کشورها بیشترین بودجه ها را صرف تولید اندیشه میکنند زیرا بزرگترین سرمایه؛ تفکر است. وی اظهار داشت: چنین منزلتی، امروزه شامل حال معماران نمیشود، چنانکه کار معماری را با متراژ می سنجند! درحالیکه در گذشته یک معمار آنقدر محترم بوده و جایگاه داشته که به او اجازه داده می شده نامش را بر بنا درج کند و برخلاف امروزه که معمار را فردی متفکر برنمی شمارند، معماران قدیم منزلتی همپای ادبا، فیلسوفان و متفکران علمی داشتند.
محمدرضا قانعی: اگر ما بخواهیم در آثارمان از آثار غیرایرانی الگوبرداری کنیم، حاصل کار ما نه معماری است و نه هنر! چراکه اصلیترین رکن هنر، ابداع است. من با چنین رویکردی به ایران بارگشتم و کارم را شروع کردم. این منتقد در حوزه معماری، سپس به مساله هم آبشخور بودن چشمههای هنری اشاره کرد و گفت: زمانی از یک هنرمند بزرگ که به ایران آمده بود و در گرایشهای مختلفی تبحر داشت، پرسیدم چطور در چند رشته فعالیت میکند. او در پاسخ گفت که تمام کارهای من یکسان است، منتها تکنیک اجرایی شان متفاوت است. وی ادامه داد: تصور، خلاقیت، تعمیم و ... صفتهای فطری انسان هستند و کارکرد مشابهی در ذهن انسانها دارند و ابزارهایی همچون ریتم، هماهنگی، تقارن و ... هستند ریشه های مشترکی در ذهن انسانها دارند. بنابراین نمیتوان و نباید تفاوتی بین هنرمندان و ادیبان، نقاشان و... قایل شد.
افشار نادری همچنین با اشاره به تعاملی که در گذشته بین هنرمندان گرایشهای مختلف وجود داشته اشاره کرد و گفت: اگر این ارتباط قطع شده، در زمانه ما احیا شود، به نظر من، تاثیرات خوبی را در پیشرفت هنر و معماری خواهد گذاشت. محمدرضا قانعی، معمار و کارشناس معماری؛ سومین سخنران این همایش بود. وی ضمن تشریح رویکرد و اعتقادش در حوزه معماری، گفت: من پس از اتمام تحصیلاتم در ایران و پاریس، به این باور رسیدم که بدون شک معماری هنر است و همچون هر گرایش هنری دیگری، ریشه در فرهنگ کشورها دارد که اگر اینگونه نباشد، اصولا هنر نیست. وی افزود: اگر ما بخواهیم در آثارمان از آثار غیرایرانی الگوبرداری کنیم، حاصل کار ما نه معماری است و نه هنر! چراکه اصلیترین رکن هنر، ابداع است. من با چنین رویکردی به ایران بارگشتم و کارم را شروع کردم.
قانعی همچنین در مورد ارکان معماری توضیح داد: من به گونه ای از معمار اعتقاد دارم که بعدگراست و در دو بستر فرهنگ و طبیعت، متولد شده و پرورش مییابد. این معمار افزود: به نظر من باید برگردیم و تعریف دوباره ای از معماری داشته باشیم. همچنین شاید بهتر بود که نام این همایش را «هنر معماری» می گذاشتند. توصیه ای نیز برای دانشجویان رشته معماری دارم و آن این است که در دانشگاه، تنها با الفبای معماری آشنا میشوند و در ادامه مسیر، میبایست عشق به معماری را چاشنی کار خود کنند. با پایان یافتن سخنان قانعی، همایش معماری و هنر که به همت مرکز معماری حوزه هنری سازمان تبلیغات انقلاب اسلامی برگزار می شد، به اتمام رسید.