۱۳۹۱-۸-۳۰، ۰۹:۱۴ صبح
درباره شهر
[/b]
[b]پترا (به عربی: البتراء) شهری تاریخی در کشور پادشاهی اردن است که پایتخت حکومت باستانی نَبَطیها بود. این شهر باستانی در ۲۶۲ کیلومتری جنوب شهر عمّان پایتخت اردن و در غرب راه اصلی بین این شهر و بندر عقبه واقع شدهاست. نبطیان از عربهای شمال جزیره به شمار میآمدهاند و شاید نزدیکترین دولتهای کهن به عرب حجاز نیز بودهاند. بیش تر نام های رایج میان آنان به نام های استفاده شده به هنگام ظهور اسلام شباهت داشتهاست، مانند : حارثه، ملیکه، جذیمه، کلیب، وائل، مغیره، قصیّ، عدی، عائذ، عمر، عمیره، یعمر، کعب، معن، سعد، مسعود، وهب اللات، تیم الله و علی. همچنین از سوی دیگر ترکیب لغتهای آنان شباهت به ترکیب نحو عربی مشهور میان ما دارد.
[/b]
[b]پترا شهری است کامل که همهٔ آن در کوه و در تخته سنگهایی به رنگ گُل سرخ یا رنگ صورتی تراشیده شدهاست. از اینجاست که نام این شهر زیبا پترا نهاده شدهاست. کلمه پترا به زبان یونانی به معنی صخره است و چون این شهر باستانی تماماً در سنگ (صخره) کنده شدهاست آنرا پترا نامیدهاند. همچنین این شهر تاریخی و زیبا را بهخاطر گل سرخ گون بودنش بهنام المدینةالوردیة نیز نامیده شدهاست، در سال ۱۹۷۸ میلادی کتابی در این مورد نوشته شدهاست که از تاریخ بنای این شهر باستانی سخن میگوید، مؤلف نام کتاب را الأسرار المَدینَةالوَردِیَة نامگذاری نمودهاست. نام قدیم این شهر سلع بود، یعنی صخره، رومیان نامش را به زبان خودشان ترجمه نمودهاند. پترا در قرن اول قبل از میلاد و در عهد شاه غسانی حارث سوم درخشید.
تاریخچه شهر[/b]
[b]حدود کشور نَبَطیها از ساحل شهر عسقلان در غرب فلسطین و در امتداد صحرای شام در سمت مشرق ادامه مییافت. شهر پترا حلقهٔ اتصال بین تمدن سرزمین میانرودان (یا بینالنهرین) و سرزمین شام و شبهجزیره عربستان و مصر بودهاست. این شهر که پایتخت کشور نَبَطیها بود توانستهبود کنترل و زمام راههای تجارتی مناطق اطراف خود به دست گیرد، کاروانهای تجارتی از جنوب شبهجزیره عربستان و غزهو عسقلان و صور و دمشق از راه پترا پایتخت کشور نَبَطیها میگذشتهاند و این شهر از رونق خاصی برخوردار بودهاند. نبطیها در شکلگیری دبیره یا خط عربی که بعدها مورد تقلید و استفاده ایرانیان هم قرار گرفت نقش بسزایی داشتند.
[/b]
[b]پترا پایتخت حکومتی مقتدر بود که با جسارت هر چه تمامتر اجازه عبور از آن دره سنگی عمیق را به متجاوزین نمی داد و به خصوص در برابر قدرت امپراتوری رم باستان ایستادگی می کرد. از قرن چهارم تا قرن دوم پیش از میلاد به مدت ۲۰۰ سال پترا پایتخت پادشاهی نبطی ها بود. در این دوران پترا به اوج شکوفایی و تمدن خود رسید.
[/b]
[b]تاریخ نویسان درباره نبطی ها می نویسند که این قوم به احتمال زیاد از عربستان جنوبی برخاسته و به مرور زمان راه به خاورمیانه برده بود. اینان جمعیتی نزدیک به ۱۰ هزار نفر را تشکیل می دادند که به صورت بادیه نشینی در صحرای “ارا باح” پراکنده بودند.
[/b]
[b]نبطی ها صحرا را وطن خود می نامیدند و با شجاعت بسیار از آزادی و امنیت آن پاسداری می کردند. به همین جهت بازرگانان علاقه مند بودند که کاروان خود را از این صحرای امن عبور دهند و از چشمه موسی آب بنوشند و از آن بازدید کنند. رفته رفته پترا راه تجاری و بازرگانی بسیار با اهمیتی شد که سوریه را به دریای سرخ و هندوستان را به خلیج فارس و مدیترانه مربوط می کرد. این موقعیت به حکمرانان پترا امکان داد تا پایتخت خود را تبدیل به مرکز مهم داد و ستد ادویه , عاج هندی , بخور عربی , ابریشم چینی , طلای مصری و فلفل فینیقی کنند.
[/b]
[b]به این ترتیب نبطی های چادر نشین و صحرا گرد تبدیل به شهرنشینانی شدند که در قصرهایی ساخته شده در دل تخته سنگها و صخره های عظیم زندگی می کردند و پایتخت آنها , پترا ,از زیبا ترین و تماشایی ترین شهرهای دنیای باستان بود .پایان حکومت نَبَطیها.
[/b]
[b]شکوه خیره کننده پترا و آوازه ثروت آن سرانجام امپراتوری رم را به طمع تصرف آن انداخت و در سال ۱۰۶ بعد از میلاد “ترابا نوس” امپراطور رم یکی از سرداران خود را با لشکری عظیم روانه وادی موسی کرد. پایان حکومت نَبَطیها و خرابی پایتخت شهر پترا به دست رومیان در سال ۱۰۵ میلادی بودهاست، قشون رومیان در سال ۱۰۵ میلادی سرزمین نَبَطیها را محاصره میکنند وآب را به روی ساکنان شهر میبندند و سرانجام بعد از مدتی آن شهر را اشغال میکنند و به حکومت نَبَطیها خاتمه میدهند. با پیروزی رومیان، پترا جزئی از امپراطوری رم شد و یک دوره دیگر از عظمت را طی کرد. این شهر به تدریج رو می شد و اندک اندک خصوصیات فرهنگ نبطی از آن رخت بربست.
[/b]
[b]در سال ۶۳۶ میلادی عربها توانستند شهر پترا را از نفود رومیها برهانند. ساکنان پترا پس از آن به کشاورزی اشتغال ورزیدند. اما زلزلهای که در سالهای ۷۴۶ و ۷۴۸ به این شهر وارد آمد، ساکنان پترا را وادار نمود تا به مناطق اطراف کوچ کنند.
پترای امروز[/b]
[b]در اوایل قرن نوزدهم میلادی ( سال ۱۸۱۲ ) یک مسافر سوییسی به نام “لودویک بورکهارت” در حالی که با نام مستعار “شیخ ابراهیم” عازم مکه بود تا بتواند شهر مقدس مسلمانان را مشاهده کند نظرش به “شهر سنگی پترا” جلب شد. او در بازگشت از جهانگردی خود نوشت : در میان صحرایی بی حفاظ که هیچ مسافری بدان پای نمی گذارد , در اعماق وادی موسی یکی از شگفت انگیزترین آثار هنری باستان با خصوصیات باور نکردنی وجود دارد.
[/b]
[b]این گزارش باعث شد که مسافران دیگری نیز راه “بورکهارت” را طی کننددر سال ۱۸۹۳ یک هنرمند نقاش به نام “دیوید رابرتز” به پترا رفت و آثاری زیبا و گویا از این شهر سنگی تهیه کرد که نام پترا را بر سر زبانها انداخت. چنین بود که پترا دوباره متولد شد و به عنوان یکی از جاذبه های توریستی خاورمیانه درهای خود را به سوی مردم جهان گشود.
[/b]
[b]اما پترا در خطر نابودی است. طوفان های شن , افزایش رسوب نمک در سنگ ها و باران های موسمی به بناهای سنگی پترا آسیب می زنند و این یادگار برجسته بشری را پیوسته در معرض خطر نابودی قرار می دهند.
[/b]
[b]پترا در فهرست “میراث فرهنگی جهان” قرار دارد و جزء یکی از عجایب هفتگانه جدید قرار گرفته است و به عنوان گنجینه ای بسیار با ارزش به ثبت رسیده است. به این علت تلاش همه جانبه ای صورت می گیرد تا از نابودی نجات یابد. اما عوامل فرسایش و تاثیرات شدید آنها هر تلاشی را با دشواری روبه رو می سازد.
[/b]
[b]کنترل مسافران و رفت و آمد توریستها به آسانی ممکن نیست. مردمی که به تماشای پترا می آیند خود عاملی برای ویرانتر شدن پترا هستنددر بررسی های باستان شناسی انواع چسب ها را که بتواند به استحکام سنگ ها کمک کند و در مقابل آب غیر قابل نفوذ باشند به کار گرفته اندجهت وزش باد و میزان قدرت تخریبی آن در منطقه پترا اندازه گیری شده است. برای کنترل مسافران و محدود کردن عده بازدید کنندگان , تدبیرهایی از سوی وزارت جهانگردی و دانشگاه یرموک ( کشور اردن ) و سازمان آثار باستانی در ایالات متحده امریکا صورت گرفته است.
[/b]
[b]با وجود این پترا همچنان در خطر است و این پایتخت سرخ رنگ ساخته شده در دل سنگ به دست مردمی که قرن هاست به فراموشی سپرده شده اند , اینک با شتاب هر چه تمامتر در حال فروپاشی است.منبع شارنامه
" تمدن، تنها زاییده اقتصاد برتر نیست، درهنروادب و اخلاق هم باید متمدن بود و برتری داشت "
لویی پاستور
لویی پاستور