امتیاز موضوع:
  • 45 رأی - میانگین امتیازات: 3.13
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گنبد سلطانیه (NEW)
#1
در مورد علل احداث اين بنا در تواريخ چنين آمده است :

اولجايتو پس از طرح سلطانيه تصميم گرفت كه به تقليد از آرامگاه برادرش غازان خان ، آرامگاه رفيع و با شكوهي براي خود بسازد به همين جهت براي بر پايي اين آرامگاه ، هنرمندان از هر سو به سلطانيه آمدند تا يكي از شاهكارهاي عظيم دوره مغول را به عرصه ظهور برسانند
[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcTzgsUId28lMCf3EsoABBG...2dA5KOwgA4]




بناي گنبد سلطانيه در سال 702 ه ( به روايتي ) بر اساس طرح آرامگاه غازان خان كه آن نيز از بناي آرامگاه سلطان سنجر در ( مرو ) الهام گرفته ، ساخته شده بود با اين تفاوت كه پلان آرامگاه سلطان سنجر مربع ،‌و پلان گنبد سلطانيه هشت ضلعي است . اگر چه تا حد زيادي معماري آرامگاه سلطان سنجر در بناي سلطانيه تاثير گذاشته بود ليكن حيزهاي ابتكاري در بناي اخير بحدي است كه آنرا بصورت يكي از شاهكارهاي هنر و معماري ايران در آورده است كه بعدها نمونه و الگوئي براي احداث تعداد زيادي از انبيه اين دوره شد. همچنين معماري گنبد سلطانيه را شخصي به نام سيد علي شاه انجام داده است .
ظاهرا" هنگامي كه اولجايتو امر به احداث آرامگاه خود كرد هنوز يكي از مذاهب اسلام را به عنوان مذهب رسمي انتخاب ننموده بود . وي تقريبا" در سال 709 ه يعني موقعيكه كار ساختماني گنبد رو به اتمام بود سفري به عراق نمود و تربت پاك امام حسن ( ع‌ ) و حضرت علي ( ع ) را در كربلا و نجف زيارت كرد .

[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcSk3rMOP8L9N3J-9Mo7XgH...QmTKvnb7vw]


بنا به قولي ، بر اثر تشويق و ترغيب علما و روحانيون بزرگ شيعه كه در آن زمان در دستگاه حكومتي صاحب منزلتي بودند، اولجايتو مذهب تشيع را به عنوان مذهب رسمي پذيرفت و بعد از مدتي تصميم گرفت كه آرامگاه خود را به ائمه اطهار اختصاص دهد . بدين منظور قصد انتقال اجساد مطهر آنان ( حضرت علي (‌ع ) و امام حسين (‌ع ) ) را به سلطانيه داشت تا بر رونق تجاري و اهميت مذهبي پايتخت جديد التايس خود بيفزايد .لذا دستور داد تاتزئينات داخلي بنا كه تا آن روز انجام نگرفته بود طوري بپردازند كه در آن شعائر مذهب تشيع بخوبي مورد استفاده قرار گيرد. بهمين جهت بود كه كلمه ((علي)) به طور مكرر با كاشي در متن آجر نوشته شده است
در همين اوان سلطان محمد خدابنده دستور ساختن آرامگاهي ساده براي خود در جنب گنبد اصلي را صادر كرد كه به گفته مورخين اين بناي آجري ظرف چند هفته به اتمام رسيد

انتقال اجساد مطهر ائمه بخاطر مخالفت شديد علماي شيعه يا بقولي خواب سلطان كه حضرت علي بن ابيطالب را نارضي ديده بود وآن حضرت از اين عمل ناراضي بود ، انجام نگرفت و منصرف شد .
[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcSYvghBO4nTzFh4nn_rTI7...Kjj3jJ3fpA]


بنابر اين سلطان ايلخاني مصمم شد كه دوباره اين بنا را به آرامگاهي براي خود اختصاص دهد . به نظر مي رسد كه در همين ايام از مذهب تشيع برگشت و مذهب اهل سنت را اختيار كرد. شايد به همين منظور بود كه دستور داد تمام تزئينات معرق كاري كه كلمه (( علي ))‌ ( ع )‌ بر آن نقش بسته بود ، و تمام تزئينات آجري كاشيكاري و گره سازي را با پوشش از گچ اندودند و روي آن پوشش را با كتيبه و اشكال مختلف هندسي طرحهاي گل و بوته دار با رنگ آبي بر زمينه سفيد گچبري كردند كه اين عمل احتمالا" در سال 713 ه رخ داده . اولجايتو در سال 716 ه. يعني تقريبا" چهار سال بعد از اتمام بنا در سن 36 سالگي در گذشت و جسد وي در تابوتي از زر ناب در آرامگاه ابديش دفن شد .
گنبد سلطانيه در دوره برپايي مرتفعترين بناي جهان بوده و هم اكنون نيز يكي از عظيم ترين بناهاي تاريخي جهان به شمار مي رود . اين بنا قسمتي از مجموعه عظيمي است كه به ابواب البر مشهور بوده و شامل دارالشفاء ، بيت القانون ، بيت الحكمه ، دارالياده و ... اين بنا در قوم هم كف با فضاهايجانبي آرامگاه داراي پلان مربع مستطيل بوده و ادامه مجموعه در طبقات هشت ضلعي متمايل به منتظم است .
[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcTNlhiyEagbPK7H75B7vhn...HcrJ2PA9rb]


اين گنبد از سه فضاي گنبد خانه ، تربت خانه ،سردابه تشكيل شده و از نظر حجمي و تركيب فضا اين بنا با معماري هيچكدام از مقابر اسلامي ايران مطابقت ندارد در حاليكه اين وضعيت را مي توان با آئين تدفين مغول كه در دو مرحله انجام مي گرفت ، مطابقت داده و آن را با معماري تركيبي از مراسم
تدفين مغول تبيين نمود.باتوجه به اين طرز تفكر گنبد خانه محل عزاداري به جسد ، سردابه محل نگهداري و تدفين جسد وتربت خانه فضاي مسقف بالاي سردابه مي باشد .ورودي اصلي آرامگاه اولجايتو در ايوان هاي شمال شرقي و شمال غربي تعبيه شده و كاربرد ايوانهاي شمالي ، شرقي وغربي پنجره مي باشند .پلان فضاي گنبد خانه متمايل به هشت ضلعي منتظم و طول هر يك از اضلاع از 06/10 متر تا 16/10 متر متغير است .
قطر گنبد خانه 40/24 متر مي باشد در اين فضا 8 جرز سنگين با عرض 32/6 تا 25/7 متر با سطح مقطع 50 متر مربع قرار گرفته و مهمترين وجه مشخصه تحول معماري از درون سلجوقي به دوران ايلخاني را نمايش مي دهد . در حد فاصل اين جرزها ايوانها و بنائي در دو طبقه اجرا گرديده و ارتفاع طبقه همكف از رقوم فعلي 7/9 متر و ارتفاع طبقه اول از رقوم هم كف 70 /19 متر قابل اندازه گيري مي باشد . كف اين فضا با استفاده از سنگ رخام سفيد مفروشي بوده است .

قوس ايوانها در اين فضا پنج و هفت تند است . در منتهي اليه اين قوسها كتيبه هايي با متن احاديث نبوي در آن نوشته شده و پس مقرنس كاري زيبايي كه وظيفه ترمپه ها بر آن محول شده پلان هشت ضلعي را به پلان دايره تبديل نموده و زمينه اجرا گنبد را فراهم آورده است .
دومين فضاي مورد بحث آرامگاه اولجايتو ، فضاي موسوم به تربت خانه مي باشد ،‌اين فضا به شكل مستطيل با طول ضلع 60/17 متر و عرض 8/7 متر و با ارتفاع 16 متر ، محراب مجموعه را در جرز جنوبي در خود جاي داده است . پوشش سقف تربت خانه از سه واحد طاق و تويزه ساخته شده قطر طاق وسطي كه بزرگتر است 9 متر و طاقهاي طرفين 3 متر قابل اندازه گيري مي باشد در ارتفاع 0/3 متري از كف ، درگرداگرد آن

كتيبه اي در دو قلم ريز به خط كوفي مشجر و قلم درشت به خط ثلث نوشته شده و اطراف كلمات را تزئينات اسليمي پر نموده است . بين تريت خانه و محوطه زير گنبد پنچره بزرگي از مس طلا قرار داشت كه به مرور زمان از بين رفته و يا به غارت برده شده است .

سردابه سومين فضايي است كه با تركيب فضاهاي مذكور افاده معني مي نمايد . اين فضا محل قبر اصلي مي باشد . ورودي سردابه در ايوان جنوبي تربت خانه قرار دارد و با تعبير 9 پله به پهناي 250 سانتيمتر مي رسد در وسط اين فضا محل قبر و در طرفين آن دو فضاي كوچك جهت استقرار نگهبانان جلوگيري از ورود ارواح خبيثه تعبيه شده . بررسي تركيب فضايي اين سردابه و ارتباط آن با كل مجموعه و قابل مقايسه نبودن آن با ساير بناهاي آرامگاهي مي توان چنين استنتاج نمود كه اين آرامگاه بر اساس بينش مغول بويژه آئين شمنيت ساخته شده باشد . گنبد آرامگاه اولجايتو بزرگترين نوع خود در بناهاي تاريخي ايران با ارتفاع 50/48 متر و قطر دهانه 40/24 متر و با ضخامت 160 سانتيمتر با روش دو پوششي ساخته شده و فضاي خالي بين دو پوسته 60 سانتيمتر مي باشد .

پلكانها
در بين جرزهاي هشت گانه پلكانهاي مارپيچي وجود دارد كه طبقه زيرين را به طبقات دوم و غرفه هاي خارجي و مناره هاي هشتگانه متصل مي كند . لازم به تذكر است كه اين پلكانها همه از پايين شروع نمي شود بلكه فقط دو پلكان زواياي شمالي و پلكان ديگر در نماي خارجي واقع شده است .
پلكانهاي زواياي شمالي به طبقه دوم راه مي يابد و پلكان سومي بدون اتصال به طبقه دوم بسوي بالا ادامه پيدا مي كند . پلكانهاي هشتگانه از طبقه سوم ( غرفه هاي خارجي ) ظاهر شده و تا امتداد مناره هاي هشتگانه صعود مي نمايد .

ايوانها
همانطور كه در فوق اشاره شد بر اضلاع هشتگانه پلان داخلي 8 ايوان رفيع و وسيع به ارتفاع 80/18 و به عرض 70/7 متر واقع شده اند .اين ايوانها يكنواختي حاصل از وجود جرزهاي قطور ، را از بين برده و باعث شده كه بنا زمخت جلوه ننمايد . اين ايوانها در عمق 60/2 و ارتفاع 9 متري به دو طبقه تقسيم شده است . در طبقه اول يا همكف ورودي هاي اصلي و ورودي هاي كوچك فرعي به محوطه هاي عبادتي قرار دارند

ايوان جنوبي متصل به محوطه اي بنام تربت خانه است كه در صفحات آينده شرح آن داده خواهد شد . ايوانهاي شرقي و غربي در انتها داراي درهاي بزرگ مي باشد . در حاليكه در انتهاي طبقه اول ايوانهاي فرعي يك در كوچك وجود دارد. سقف طبقه اول داراي قنديل بندي و مقرنسكاري بسيار جالب و زيبا مي باشد .

طبقه دوم اين بخش بوسيله راهروي پوشيده اي با هم در ارتباطند . بطوري كه مي توان در اين طبقه تمامي بنا را دور زد در غرفه هاي طبقه دوم انواع تزئينات و مقرنسكاريهاي ارزنده اي ديده مي شود كه نشانگرذوق و سليقه و دقت هنرمندان دوره ايلخانيان است <

يكي از خصوصيات اصلي و منحصر بفرد در گنبد سلطانيه دو جداره بودن آن است كه از دو قشر موازي و مجزا كه صرفا" با پشت بندهاي آجري بين خود بهم مربوط بوده و همچنين فرم واحدي را شامل مي شوند تشكيل شده است . و اين تنها نمونه در مورد گنبدهائي با وضع ساختماني فوق الذكر محسوب مي شود و به نظر اينجانب نمي توان نمونه اي با وضع ساختماني فوق الذكر در دنيا يافت كه متعلق به قبل از بناي مزبور باشد . و از اين رو گنبد فوق اهميت شاياني را در تاريخ معماري دنيا داراست بطوريكه مدتها بعد از ساختمان گنبد سلطانيه چه در غرب و چه در شرق رفته رفته آثاري با خصوصيات تكنيكي فوق بوجود مي آيد . از جمله مهمترين آثاري كه به تقليد از گنبد سلطانيه احداث شده گنبد كليساي سانتاماريا دلفيوره مي باشد كه بيش از صد سال بعد از آن ساخته شده است .

تاثير معماري گنبد سلطانيه در گنبد سانتاماريادلفيوره
در پايان بررسي معماري گنبد سلطانيه اين نكته ضروري است كه اين بنا در دوره هاي بعد الگوئي براي معماران ايراني گرديد . تاثير اين گنبد را نه تنها در معماري بعضي از بناهاي تاريخي ايران مي توان مشاهد نمود ، بلكه حتي برخي از باستان شناسان نيز بر اين عقيده اند كه طرح گنبد سلطانيه و معماري آن پا از مرزها فراتر نهاده و بر بنائي چون گنبد سانتاماريا دلفيوره در شهر ( فلورانس ) نيز تاثير گذارده است .

نظريه پروفسور پائولزي در اين مورد چنين است :

" و با اينكه ما از تركيب ساختماني گنبد اين كليسا بي اطلاعيم ، معذالك مطمئنيم كه گنبدي را كه بيش از صد سال بعد يعني سال 1418 و 1419 توسط برونلسكي و گيبرتي بر روي كليسا زده شده از فرم و نحوه ساختماني گنبد سلطانيه متاثر گرديده است چون گنبد سلطانيه تنها نمونه گنبد دو جداره متوازي است كه اينجانب در تمام آسيا مي شناسم . بنابر اين اثر آن بر روي تنها گنبد اروپائي از اين نوع يعني گنبد برونلسكي انكار ناپذير است . "

پائولزي در بخش ديگر از نوشته هاي خود وجه تشابهات دو بنا را ياد آوري كرده و چنين اظهار نظر مي كند :

" روابطي كه معماري دو بناي گنبد سلطانيه و كليساي سانتاماريادلفيوره را بهم نزديك مي كند اين است كه هر دو داراي يك نقشه مركزي و گنبدي دو جداره است ."
هر ضلع اين بنا دوازده ضلعي 8/4 متر و در بين زواياي دوازده گانه نيز نيمه ستونهايي تزئيني ديده مي شود . ضمنا" بدنه خارجي دو نيمه ستون جبهه شمالي را فرورفته و مقعر ترتيب داده اند و با آثار آجري كه بر روي بعضي از نيم ستونها باقي است بنظر مي رسد كه در روي اين نيم ستونها گلدسته هاي آجري شبيه گنبد سلطانيه وجود داشته است .

پله هاي متعدد ويران شده كه بطرف شرق تپه ادامه دارد از آثار باقيمانده ايست كه مي توان در بنا مشاهده نمود . گنبد ويران شده و راهروها و پله هاي داخلي عموما" از آجر ساخته شده اند . تزئينات بنا شامل آجر همراه با كاشيهاي فيروزه اي و آبي گلدار ،‌با طرحهاي ستاره چهار پر وكاشيهاي كوچك چند پهلو است .


منبع:
سایت دنیای معماری و سازه


آخرین ارسال های من :

منم شهرسازی که می سازمت ، چو ایران جدم کوروش
پاسخ
 سپاس شده توسط alireza
#2
mer30

آخرین ارسال های من :
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان