امتیاز موضوع:
  • 5 رأی - میانگین امتیازات: 2.8
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
از ميدان هاي كهن تا فلكه هاي امروزي
#1
ترافيك در دايره ناآشنا

واژه ميدان، در اصل پارسي است ولي جمع عربي بسته و به آن ميادين مي گويند. اين معني واژه ميدان از فرهنگ دهخدا است. با اين تعريف، در گذشته ميدان به هر عرصه فراخ، پهن و بي عمارت گفته مي شد، به همين دليل ميدان به مكان هاي بزرگ و سربازي كه در آن چارپايان، سبزي و ميوه، ذغال و كاه و امثال آن را مي فروختند نيز اطلاق مي شد. اين نوع ميدان ها، ميدان تجاري بودند و تا به امروز نيز معمولا چنين مكان هايي نام ميدان را به خود دارند، مانند ميدان ميوه وتره بار و ساير ميادين كه عمدتا عبارت بودند از ميادين حكومتي كه نهادهاي حكومتي در اطراف آن مستقر بودند مانند ميدان ارگ تهران يا نقش جهان اصفهان، ميدان نظامي كه خاص تمرينات نظامي و...مانند ميدان توپخانه و ساير ميادين ميدان اصلي شهر نيز محل اصلي تجمع مردم بود، فضاهاي عمومي متعددي از مساجد، بازار، آب انبارهاي بزرگ و نظاير اينها پيرامون آن جمع شده بود، مانند سبزه ميدان تهران يا قزوين.
به گفته يك شهرساز در گذشته در ايران هر شهر يك ميدان داشته كه عناصر موجود در آن متاثر از عناصر ميادين يونان بوده است. در ميادين ساخته شده در شهرهاي يونان تالار شهر ياثنا، كليسا يا معبد بزرگ شهر، بازار يا آكادمي باغ دانش از عناصر يك ميدان بوده كه در ايران نيز كاخ شاهي، مسجد و بازار از عناصر ساخته شده در اطراف ميدان بوده كه در نقش جهان اصفهان وجود اين عناصر به خوبي به چشم مي خورد.
به گفته صمد ذواشتياق (طراح جامع شهر تهران ): غير از ميادين بزرگ شهر هر شهر چند ميدانچه هم داشته كه معمولا بزرگان محل براي رفع مشكلات محل در آن جمع مي شدند.ميدان استفاده ديگري نيز داشته و آن زماني بوده كه شهر گرفتار بلايي همچون آتش سوزي يا بيماري لاعلاجي همچون وبا مي شد مردم در ميدان بزرگ شهر جمع مي شدند تا بلا از شهر دفع شود.به گفته ذواشتياق بعد از ورود اتومبيل به شهر، ميدان بافت و تاثير خود را از دست داده است، بنابراين آنچه امروز در كشور ما به ميدان مشهور است ميدان واقعي نيست، بلكه فلكه يعني جايي كه دور آن مي چرخند است.
به گفته يك معمار طراحي شهري، ميدان، يك مفهوم علمي ، يك مفهوم غلط و يك مفهوم ميانه دارد.به مفهوم علمي، ميدان فضاي بيروني همگاني است كه محل تجمع مردم و فعاليت هاي آزاد است؛ انجام فعاليت هايي كه ماهيتا جمعي است و نمي توان زير سقف انجام داد. با اين تعريف ميدان يك فضاي شهري نيمه محصوري است كه باز بودن و عمومي بودن، ويژگي خاص آن است و زماني كه محوريت زياد است به گونه اي كه استفاده كنندگان حس كنند يك فضاي نيمه داخلي است و فقط سقف ندارد كه ميدانچه يا پلازا نام دارد.
بهترين معادل براي ميدان
بهترين معادل براي ميدان شهري در زبان انگليسي پلازا است كه در ايتاليايي پياتزا و در اسپانيايي پلاكا گفته مي شود و هر سه كلمه از واژه لاتين پلاتي مشتق شده اند، پلازا به عنوان فضاي عمومي و سرباز تعريف شده كه كف آن را بيشتر مصالح سخت پوشانده و ورود اتومبيل به آن ممنوع است و عمدتا فضائي براي قدم زدن، رفع خستگي، نشستن و خوردن و آشاميدن و تماشاي اطراف است.
به نظر مصطفي بهزادفر عضو هيات علمي دانشگاه علم و صنعت برخي تكيه ها يا حسينيه ها هم مي توانند به عنوان ميدانچه عمل كنند كه معروف ترين آنها در يزد است ، حسينيه هايي كه ساختمان ندارند، محوطه اي هستند كه ديوار داشته و محل برگزاري آئين هاي مذهبي بويژه آئين عزاداري امام حسين(ع) و به طور خاص نخل گرداني هستند.در تهران هم محلاتي همچون سنگلج، محله كوچك درخونگاه، ميدانچه هاي مختلفي را كه مظهر قنوات و استقرار مساجد هستند مي توانيم ببينيم. برخي از ميدا ن ها در مقياس بزرگتري عمل مي كنند كه در تهران ميدان ارگ، توپخانه و سبزه ميدان وجود داشته كه از توپخانه چيزي به غير از بانك شاهي يا همان بانك تجارت در خيابان سپه باقي نمانده است، يا ميدان سبزه ميدان كه توسط محسن خان وزيري كاربري خود را از دست داد. اين دكتراي طراحي شهري در مورد معني غلط ميدان ميگويد:در ايران بعد از حضور اتومبيل و طراحي راه ها بر مبناي اتومبيل و قرار دادن كانون هايي غالبا دايره شكل در محل تقاطع ها كه دور زدن وسايل نقليه را تسريع مي كنند ميدان مي گويند در حالي كه اصطلاح صحيح آن فلكه است و نه ميدان كه به آن «round about» مي گويند.
به عقيده بهزادفر چون فلكه يك فضاي بيروني است كه هم محل گشايش است و هم يك محصوريت محدود دارد حس ميدان را به مردم مي دهد كه البته غلط هم نيست، چون بخشي از فعاليت هاي عمومي در اين مكان ها صورت مي گيرد، مثل ميدان فردوسي، انقلاب و امام حسين(ع)، اما نبايد فراموش كرد كه تمام محوطه يك ميدان بايد مورد استفاده قرار گيرد، ولي در فلكه تنها اتومبيل بايد حركت كند و از لحاظ ارتباطي بخشي از حواشي آن محل تجمع و ارتباط جمعي است و مي تواند تا حدودي نقش ميدان را ايفا كند.در كشور ما چون ميدان و فضاي جمعي وجود ندارد فلكه ها به صورت كاملا نارسا نقش ميدان را هم ايفا مي كنند، چنانچه در فلكه هايي كه فضاي مياني آن جاي كافي نداشته باشد، مثل ميدان ونك، انقلاب، ميدان آزادي، سر پل تجريش، وليعصر و هفت حوض كه كانون زندگي جمعي مردم هم شد، اين اتفاق به چشم ديده مي شود. به گفته بهزادفر طبق اطلاعات، محوطه مياني ميدان ونك محل نمازگذاران، خوابيدن و غذاخوردن و حتي برخي روابط پنهاني است وگوشه هاي ميدان هم هر كدام محل فعاليت هاي خاص هستند، مثل محل تجمع كارگران ساختماني، ولي چون مركز آن به صورت فلكه است مشكل دارد و محوطه مياني ميدان دايره اي است كه توزيع سفرها را در يك تقاطع مهندسي ترافيك به عهده دارد.از نظر كالبدي ، فيزيكي و هندسي شهري، اكثر ميادين امروز تقاطع هاي ترافيك نسبتا بزرگي هستند.در اروپا وقتي اتومبيل وارد شد ، تقاطع ها ساخته شدند تا ميادين از بين نروند.به دليل نارسايي جامع ساخت و ساز ، طراحي اجرا در عرصه شهري مفاهيم ، كاركرد ، فرم و قابليت هاي فضاهاي شهري عوض شد ، لذا در ايران ميدان تخريب شده و فلكه، ميدان شد و در مجموع فضاي جمعي به عنوان محفل جمعي تخريب شد.
شكل گيري ميدان راه آهن
از زماني كه كريم طاهرزاده بهزاد ، برادر نقاش معروف، حسين بهزاد طراحي ايستگاه راه آهن را در سال 1306 هجري شمسي به پايان رساند ، نزديك به 78 سال مي گذرد. عمليات ساخت اين ايستگاه در سال 1313 هجري شمسي پايان يافت ، اما كار اتمام خطوط سراسري راه آهن كه اجراي آن نيز از سال 1306 از محل عوارض قند و شكر و چاي آغاز شده بود تا سال 1317 به درازا كشيد.
با شروع قرن، نوسازي كالبدي شهرها در دستوركار نظام سياسي قرار گرفته بود. ورود به دوران مدرن نيازمند به كارگيري ابزار مدرن و لاجرم فراهم كردن ما به ازاي كالبدي آنها بود. براي تسهيل حركت اتومبيل ، خيابان ها تعريض و براي استفاده از قطار و هواپيما خطوط ريلي و ايستگاه هاي راه آهن و فرودگاه ها احداث شدند. پيش از رضاشاه، تهران تنها داراي 3 يا 4 ميدان بود كه بزرگترين و معروف ترين آنها ميدان توپخانه نام داشت. ميدان ارگ ، سبزه ميدان و ميدان مشق از ديگر ميدان هاي تهران به شمار مي آمد. به تدريج و با گسترش تهران به بيرون حصار خود ، ميدان هاي ديگري نيز در محل دروازه هاي قديم شهر شكل گرفتند. ميدان انقلاب يا 24 اسفند، ميدان باغشاه يا دروازه قزوين ، ميدان دروازه خراسان ، دروازه گمرك و ميدان راه آهن از جمله اينها بودند.
به گفته بهزادفر ، برخي از ميادين به 3 دليل موقعيت مكاني ، شكل ميدان و اندازه آنها نقش ميانه ميدان و فلكه را در حال حاضر دارند مانند ميدان آزادي و هفت حوض كه ميدان هفت حوض بيشتر مستطيل است تا دايره و جاي نشستن دارد و حالت پاركي است كه به وسيله شبكه رفت و آمد سواره محصور شده و ميدان آزادي علاوه بر بزرگي ، عنصر يادماني است كه به عنوان يك نشان ملي مورد توجه مردم قرار دارد ، فضاهاي باز زيادي دارد و اطراف آن بخصوص در جبهه جنوبي بناي يادماني آزادي محل كشش مردم است.ميدان بهارستان هم مي تواند با تغييرات كوچكي اينچنين باشد ، موقعيت قرارگيري كنار مجلس ، شكل و اندازه چنين ويژگي را برايش ايجاد كرده است ، اما برخي از ميدان ها هستند كه با وجود بزرگي زياد، نقش فلكه و تقاطع را ايجاد مي كنند مانند ميدان امام حسين.
خطاهاي ساخت فلكه ها
به عقيده بهزادفرد ميادين ما طوري طراحي شده كه بسياري از آنها در مقياس پياده حس ميدان بودن را القا نمي كند. عابران حس نمي كنند كه به ميدان نزديك مي شوند. فاصله ديد طبيعي ، نحوه قدم زدن و اندازه فيزيكي انسان تعريف كننده مقياس ميدان است و در اين مقياس انساني نمي توان فضاي ميدان را حس كرد ، چون ميادين ما در مقياس ديد پرنده ساخته شده، ميادين بزرگ را تنها در مقياس ديد پرنده مي توان حس كرد. ميادين كوچك در شهرسازي بعد از مدرن به عنوان فلكه هاي كوچك يا mine round about در محلات ايجاد شد فلكه هاي كوچك غالبا ديد مقياس انساني دارند. در محله نارمك 119 گره فلكه اي وجود دارد كه برخي از آنها شاخص هستند مانند ميدان صد.اين نوع طراحي نه براي طراحي ميدان نه براي فلكه و نه براي شهر هيچ كدام درست نيست. ميادين و فلكه هاي تهران فضاهاي باز شهري هستند كه در جريان ساخت و ساز شهر تهران غالبا به صورت اتفاقي و بدون داشتن يك انديشه طراحانه شكل گرفته اند و پس از شكل گرفتن برحسب نيازهاي اجباري مردم ، چه براي رفت و آمد و چه براي مكث و توقف مورد استفاده قرار گرفته اند و در اثر استفاده اي كه مجبور به آن بوده اند ، در شهري بي سامان يك نوع تعريف ناقص از ميدان را به خود گرفته اند.در اين مسير بسياري از بخشهاي شهري در محلاتي كه در گذشته فضاهاي ميداني و ميدانچه اي تعريف شده درستي نيز داشته اند ، تحريف و تخريب فيزيكي شدند ، مثل سرپل تجريش كه مردم آن را با ميدان تجريش اشتباه مي گيرند.سرپل تجريش مكاني بود توقفگاهي ، تجمعي و كانون تبادلات مردم شميراني با غير شميراني، در مقياس پياده تا سواره در حد محدود نظير كالسكه راني و غيره داشته است.پل تجريش تبديل به يك فلكه نيمه بيضي شده و اطراف آن به محل رفت و آمد تبديل شده است و بيشتر شبيه به پايانه اي است كه محل انتقال و جابه جايي شده و ارزش آن به عنوان ميدان تخريب شده است.از ديگر حوزه هاي ميداني كه در ايران رو به تخريب گذاشته، تكايا و حسينيه ها است. حوزه اطراف سرپل تجريش ، بازار تجريش. امامزاده صالح از حوزه هايي است كه در گذشته فضاهاي جمعي زيادي داشته كه هنوز يكي از معروف ترين تكايا در غرب بازار تجريش باقي مانده است . امامزاده صالح در گذشته فضاي بازي بود كه با يك درخت مقدس چنار تعريف مي شد و مكان مقدس مقبره امامزاده نيز يك مكان دنج در مقياس ديد انساني بود كه مردم در حول درخت تجمع مي كردند و به درخت دخيل مي بستند تا اينكه بعدها درخت امامزاده را سوزاندند و بعد قطع كردند.سرپل تجريش تخريب شد و از ميدان تجريش يك فلكه باقي مانده به نام «ميدان قدس».
ميدان از ديد ترافيك
به عقيده يك كارشناس ترافيك ، ميدان يك نماد شهري است و تعريف ترافيكي ندارد و ترافيك نمي تواند در تعريف آن دخيل باشد.
به گفته كامران صوري، كمتر از 100 سال است كه ماشين وارد شده و كمتر از 15 سال است كه مبحث ميدان مهم شده است ، ولي امروزه وقتي مي توان با اينترنت از اوضاع شهر باخبر شد ، وجود ميدان تاثير خود را از دست داده است.اما ميدان يا همان فلكه از لحاظ ترافيكي نمادي است كه چراغ راهنمايي ندارد تا شما نياز به توقف نداشته باشيد. براي مثال ميدان آزادي يك ميدان ترافيكي خوب است.ميدان محلي است كه حجم ترافيك ندارد و چند تقاطع را به هم وصل مي كند. متاسفانه امروزه ميادين يا همان فلكه هاي شهر ما اين حالت را هم ندارند و ما مجبوريم كه از چراغ راهنمايي در ميادين استفاده كنيم مانند ميدان فردوسي ، چون حجم زيادي اتومبيل وارد مي شود و خروجي كوچك است پس چراغ زماندار نصب مي شود ، اما در ميدان امام حسين چون شعاع گردش زياد شده و مدت زمان بودن در ميدان نيز زياد است ، نياز به نصب چراغ نيست.از آنجا كه اول ميدان يا همان فلكه ساخته شده و بعد ترافيك ايجاد شده ميدان هاي امروزي از لحاظ ترافيك مشكل پيدا كرده است.فلكه هاي امروزي چندين سال پيش ساخته شده و امروز نمي توانيم قضاوت كنيم كه اين فلكه ها از لحاظ ترافيك خوب ساخته شده اند يا نه!شايد اگر قرار باشد به بحث توسعه محلات و اداره آنها توسط خود مردم توجه شود ، بهتر باشد به ساخت و تاثير ميادين در شهرهاي بزرگي همچون تهران توجه بيشتري كرد.

برگرفته از وبلاگ علم و هنر شهرسازی

http://www.shahrsazy.blogfa.com
آخرین ارسال های من :

برهوتشان را آباد می کنیم...باشد تا شهر درونمان آرام گیرد!!
پاسخ
 سپاس شده توسط dely_sh


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  دانلود فیلم از شهیاد تا آزادی – مهندس حسین امانت Avril256 0 2,273 ۱۳۹۲-۱۰-۲۱، ۰۳:۴۵ صبح
آخرین ارسال: Avril256
  نکته هاي جالب شهرسازي درژاپن ماراویا 3 2,598 ۱۳۹۲-۱۰-۹، ۰۴:۱۲ صبح
آخرین ارسال: Avril256
  امان از تهی بودن رشته های معماری و شهرسازی در ایران و متخصصان! تهی تر از آن ماراویا 15 5,069 ۱۳۹۲-۵-۳، ۰۷:۱۱ عصر
آخرین ارسال: dementor
  اِلمان ميدان انقلاب نهايي شد ماراویا 0 1,297 ۱۳۹۱-۱۱-۲۲، ۰۱:۰۷ عصر
آخرین ارسال: ماراویا
  خبرهای خوش نیکزاد از مسکن ویژه ماراویا 0 1,029 ۱۳۹۱-۱۱-۲۲، ۱۲:۵۲ عصر
آخرین ارسال: ماراویا
  ارائه الگوي بهینه بهسازي و نوسازي بافت هاي فرسوده شهري نمونه موردي(شهر یزد) ماراویا 1 1,661 ۱۳۹۱-۱۱-۱۹، ۱۲:۲۱ صبح
آخرین ارسال: dementor
  مقاله" آسیب شناسی بهسازي و نوسازي بافت هاي فرسوده شهري از دیدگاه فرهنگی- اجتماعی ماراویا 0 2,163 ۱۳۹۱-۱۱-۱۸، ۰۲:۴۵ عصر
آخرین ارسال: ماراویا
  بررسي و تحليل عوامل موثر در تجلي شهر امن از ديدگاه اسلام ماراویا 0 1,138 ۱۳۹۱-۱۰-۲۶، ۰۹:۵۰ عصر
آخرین ارسال: ماراویا
  چالش ها و نقش هاي چندگانه توسعه شهر تهران ماراویا 0 1,266 ۱۳۹۱-۱۰-۲۶، ۰۹:۴۷ عصر
آخرین ارسال: ماراویا
  ایرانشهر ایرانی از نگاه دکتر پیران ماراویا 0 1,120 ۱۳۹۱-۱۰-۲۶، ۰۹:۴۰ عصر
آخرین ارسال: ماراویا

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان