برنامه ریزی شهری شبانه یزد و یا آزاد قزوین؟؟؟

مرسی، دلایل خوبی هست تا حدی. من نه فقط برای شما ، بلکه برای همه کسایی که میخوان تصمیمات همچنینی بگیرن میگم.
ولی این نکته رو هم اضافه میکنم گاهی یک دلیل شخصی میتونه باعث بشه یک نفر دانشگاه تهران نره و بره پیام نور حتی و بالعکس! اما یه سری حرف های کلی هست که برای همه میگم شاید به درد بعضی ها بخوره البته امیدوارم
ابتدا در مورد اون جمله کلیشه ایتون بگم ، و اینکه سن آدمی مقتضای اشتباه هست. در ادبیات شخصی هست به اسم کیکاووس وشمگیری ( اگه درست گفته باشم) که فرد ادیب و فاضلی بوده. در وصیت نامه اش به فرزند مینویسته: فرزندم برای زندگی رستگارگونه لاجرم دو عمر باید! در عمر اول تجربه بیندوزی و در عمر دوم آن را استفاده کنی. عمر اول را من کردم! حال تو زندگی من را عبرت دان و عمر دوم را به رستگاری رسان...
و اما مطالبی رو تیتروار اشاره میکنم،
اول،
اینکه فکر کنید دیرتر وارد بازار کار میشید اشتباهه. این حرف مورد تایید تمام معماران و شهرسازان با تجربه( بالای ده سال سابقه کاری) هست ، کسی که کار بلد باشه رو زمین نمیمونه! شما تشریف بیارید تهران، هرکسی خواست، دستشو ببرم چندجای معروف که دانشجویان در حین تحصیل دانشگاه مجازی...! مشغول به کار شده ولی بچه های فارغ التحصیل تهران یا بهشتی همونجا پذیرش شدند!! چرا!؟ چون به عمل کار برآید. این نه اینکه اینها چیزی بلد نیستند، خیر، طبیعیه که اتفاقا بیشتر در جریان علم روز شهرسازی هستند ولیکن طبق بحث سنتی اینکه بازار کار ربطی به درس های حین تحصیل نداره، اصلا شما نمیتونید پیش بینی کنید چه کسی بهتره، چون به دانشگاه خیلی ربطی نداره، اینا توانایی های فردیکه که طرف خودشو چقدر قوی کرده باشه حالا از هرجا میخواد باشه. هروقتم که انسان قوی وارد میشه، ضعیف تر ها میرن کنار حتی اگه پارتی نداشته باشه، اینها رو ما داریم هرروز میبینیم. دوستمون مهندس marvia هم که در شهرداری و ارگان های وابسته اش خیلی کار کردند تو جملشون یه نکته خیلی قشنگ گفتن، اینکه در حین تحصیل سعی کنید بیشتر یاد بگیرید تا اینکه ببینید کجا درس میخونید. خیلی مهمه. خیلیییییییی مهمه.خیلییییی..ی..ی.....
و اما دوم،
دوستی داشتم باهوش. سال هایی که کنکور یک مرحله ای بود، باهم کنکور دادیم و 100 شد و شبانه قبول شد. ولی نرفت چون خوب نخونده بود ، ولی به علت های مختلف دو سال بعدش مجبور شد بره مجازی.... واقعا من هروقت میبینمش دلم به درد میاد. نمیگم کسی مجدد کنکور نده، نمونش مهندس نوری. ولیکن برای کسی که میخواد ده رو به صد تبدیل کنه نه کسی که نود رو داره. واقعا فکر میکنید اساتید ازاد قزوین از تهران یا بهشتی ضعیف ترن!؟( گلچین این اساتید همه ازاد قزوینن و شاید بهترین دانشگاه ایران تو خیلی مسائل باشه، چرا،؟ چون خیلی خیلی خوب خرج میکنه)، اینم بگم من تا حالا دوباره بیشتر این دانشگاه نرفتم :دی ، و اونجا هم درس نخوندم، کلا تا بحال ازاد درس نخوندم ولیکن محاسن این دانشگاه چیز کمی نیست. یزد هم اطلاع دارم دانشگاه خوبیه. شبانش هم توفیری نداره جز شهریش. البته برای شما از نظر رفت و امد هیچ فرقی نداره چون مسیر تهران و قزوین خیلی راحت و سرراست هست و بلیط هم به وفور پیدا میشه
سوم،
در مورد مدرک ازاد و دولتی، یه چی بگم، برای هیئت علمی شدن در دانشگاه خوب که دیگه کم شده! باید تمام مقاطعتون حتما در سراسری باشه حتی کارشناسی وگرنه اولویت بعدی قرار میگیرید. در مورد کار هیچ تفاوتی نداره، امیدوارم دوستان دقت کنند که ربطی نداره، رویایی فکر کردن مختص دوران کارشناسی هست که اتفاقا بسیار هم خوبه چون باعث پیشرفته و کسی که اینو نداشته باشه مشکل داره! اما در واقعیت خیلی مطالب دیگه مطرح هست. زندگی شاید طوری دیگه باید نگریسته بشه، علم فقط تو دانشگاه نیست، شاید درصد خیلی کمیش تو دانشگاه باشه. در داخل دانشگاه هم اختلافات بسیار هست، بهشتی تهرانو قبول نداره، تهران اونو قبول نداره، اون بهشتیو قبول نداره، یکی میگه اون هنرش همین بود شهرجدید هشتگرد رو بسازه، این میگه تو که یه گردشم نساختی!!! واقعا وضع علمی و سطحش حتی تاسف باره. متاسفانه بسیاری از اساتید بیسواد ما فرضا میگن بافت های قدیمی چیز مهمی نیست و حتی مطالعاتی نداشتن روش. اونوقت برید ببینید رئیس دانشکده هنر هاروارد در مورد بافت ایران چی نوشته ! و شهرهای جدید کانادار از چه الگویی پیروی میکنن...
چهارم،
ریسک کردن لازمه پیشرفته، اما به قول ریاضی دان ها ، خواند درست و فهم درست مسئله بیش از نیمی از راه حله. ریسک نکردن انسان رو از بین میبره و مثل مرداب میمیرانه ولیکن ریسک باید در جای درست باشه ، جایی که اگه نشد شما خیلی ضرر نکنید. مثلا شما میتونید شبانه یزد بریدو همزمان مجدد کنکور ارشد بدید و بعد واحدهاتون رو معادل سازی کنید اگه قبول شدید و اگر نشدید که ارشدتون رو میگیرید و واقعا ارزش کمی در مقابل دانشگاه های دیگه نداره و فکر مخالف این مردود هست. تعصب نداشته باشیم
پنجم،
امیدواریم یه روز این انحصار بشکنه که همه فکر کنن فقط دانشگاه دولتی و فقط هم تهران و بهشتی . این تفکرات، فقط انسان رو با شکست رو برو میکنه و الا در واقعیت هیچ تاثیری نداره، واقعیت، همیشه هست، بسته به اینکه شما چطور اون رو ببینید به شما نمایانده میشه.
ششم،
کسی که دکتری خونده با کسی که ارشد خونده از لحاظ علمی تفاوتی نداره، صرفا ایشون در قالب یک پروژه ، مدرک گرفتن در حالی که دیگری ممکنه هزار پروژه رو انجام داده باشه ولی چون در دانشگاه نبوده مدرکی نگرفته، مثل یک اقایی که با مدرک دیپلم در همین ایران خودمون ، دکتری ریاضی محض تدریس میکرد! چرا؟ چون همه چیز اونطور که ما تصور میکنیم نیست.
هفتم،
دوستانی که میخوان ادامه تحصیل بدن برای دکتری، امیدوارم صرفا جهت این باشه که بخوان تدریس داشته باشند و کسانی که دوست ندارند دلیلی نداره برن چون دیدن بازار کار از طریق دکتری اشتباه مضاعف هست دوستان، به جای این کار به توانایی هاتون ایمان داشته باشید و تقویتش کنید.
هشتم،
هروقت یادم اومد اضافه میکنم...
این صحبت هارو خیلی وقت بود میخواستم خدمت همه دانشجو ها عرض کنم و واقعا دیدن اینکه به خاطر فقط مدرک و این چیزها ، این اشتباهات بخواد تکرار بشه خیلی برای ادمی سخت هست، البته بازهم تاکید میکنم، دلایل شخصی کلا مطلب رو عوض میکنه و این موارد صرفا برای حالت نرمال هست.
پس با دقت تصمیم بگیرید ، اما وقتی تصمیم گرفتید به خدا توکل کنید و با قدرت کارتون رو انجام بدید مطئنا موفق میشید

با صحبت های شما کاملا موافق هستم و از خوندن نظراتتون بسیار لذت بردم
ممنون از اینکه این نکات مفیدو ذکر کردین و در اختیار همه قرار دادین