امتیاز موضوع:
  • 5 رأی - میانگین امتیازات: 3.6
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سه سوال پسر بچه
#1
سوالاتى كه همه عالم راحيرت زده كرد!!!. پسر كوچكي بعد از بازگشت به خانواده ي خود ازآنهاخواست كه يك عالم دين براي او حاضركنند تا به سه سوالي كه داشت جواب بدهد ، بالاخره يك عالم دين براي او پيدا كردندوبين دونفر(پسر بچه و عالم دينى) صحبتهاي زير رد وبدل شد، پسربچه :شما كي هستي؟وآيا مي تواني به سه سوال بنده پاسخ دهي؟ معلم:من عبدالله، بنده اي ازبندگان خدا وبه سوالات شما جواب خواهم داد به اميدخدا، پسربچه:آيا شمامطمئني جواب خواهي داد؟ چون اكثرعلما نتوانستند به سه سوال من پاسخ بدهند





!!
معلم :تمام تلاشم را ميكنم وباكمك خدا جواب ميدهم





.
پسر بچه: سه سوال دارم





:
سوال اول :آيا درحال حاضر خداوندي وجود دارد ؟اگر وجود دارد شكل و قيافه ي آن را به من نشان بده؟؟ سوال دوم :قضاوقدرچيست؟؟ سوال سوم ؟اگرشيطان از آتش خلقت شده است، پس براي چي او درآخرت در آتش انداخته خواهد شد چون بر او تأثيري نخواهد گذاشت؟ معلم كشيده ي محكمي را به صورت پسربچه زد ، پسربچه گفت براي چي به من زدي وچه چيزي باعث شد كه ازمن ناراحت وعصباني شوي؟ معلم جواب داد كه من ازدست شماعصباني نشدم و اين ضربه اي كه به شمازدم جواب هر سه سوال شماست





.
پسربچه: ولي من هيچي را نفهميدم، معلم:بعد از اينكه شمارا زدم چه چيزي حس كردي؟؟ پسربچه: حس درد بر صورتم دارم، معلم: پس آيا اعتقاد داري كه درد وألم موجود است؟ پسربچه :بله، معلم: پس آن رابه من نشان بده





.
پسربچه: نميتوانم





.
معلم:اين جواب اول من بود.همگي به وجود خداوند اعتقاد داريم ولي نميتوانيم او راببينيم .سپس اضافه كرد كه آيا ديشب خواب ديدي كه من تو را خواهم زد؟ پسربچه: نه، معلم:آيا گاهي به ذهنت اومد كه من تو را روزي خواهم زد؟ پسربچه :نه





.
معلم :اين قضا وقدربود





.
سپس اضافه كرد :دستي كه با آن تو را زدم از چه چيزي خلقت شده است؟ پسربچه: أز گل





.
معلم :وصورت تو ازچي ؟ پسربچه:باز از گل





.
معلم :چه چيزي حس كردي بعد از اينكه بهت زدم؟ پسربچه :حس درد وألم داشتم





.
معلم :آفرين،پس ديدي چطور گل بر گل درد وارد ميكند اين با اراده خداانجام ميشود، پس با اينكه شيطان از آتش خلقت شده ،أما اگرخدا خواست، اين آتش مكان دردناكي براي شيطان خواهد بود، أرزش خواندن و نشر را دارد... اين چنين معلمي ميتواند نسلها را تربيت كند





...
آخرین ارسال های من :

پاسخ
 سپاس شده توسط haydariyan ، hero ، E.Y.I ، ایلیا
#2
واقعا داستان جالب و پند آم.زی هستش
آخرین ارسال های من :

پاسخ
#3
سلام
داستان قشنگی هست
البته اصل داستان مربوط به مناظره بین بهلول ( از علمای شیعه زمان بنی عباس که خودشو به دیوانگی زده بود) و هارون الرشید خلیفه وقت میشه و این سوال ها از هارون و جواب ها از طرف بهلول بود
آخرین ارسال های من :

اگر انسان ها بدانند بودنشان باهم چقدر محدود است، محبتشان به هم نامحدود می شود. امام علی (ع)  
   
iiiliia@yahoo.com
پاسخ


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  سوال در زمینه gis haydariyan 2 1,395 ۱۳۹۴-۷-۱، ۰۳:۰۵ صبح
آخرین ارسال: haydariyan
  دوستانی که ارشد قبول شدند و بچه های شهرسازی توجه: دانلود سخنرانی بسیار مهم دکتر خادم yaser seraj 1 1,995 ۱۳۹۳-۱۲-۳، ۱۰:۴۳ عصر
آخرین ارسال: haydariyan
  خلق آثار سه بعدی در اینترنت sh.mina 0 996 ۱۳۹۳-۵-۱۱، ۰۳:۱۹ عصر
آخرین ارسال: sh.mina
  خسته نباشید سوال آزمون امروز مرحله دوم برنامه ریزی شهری-آماده سازی بوده با رویکرد توس alireza 1 1,900 ۱۳۹۳-۳-۳۱، ۰۴:۴۲ عصر
آخرین ارسال: E.Y.I

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان