۱۳۹۳-۴-۱۴، ۰۸:۲۰ صبح
ـ نام مقاله :
خوانش گفتمان کاشینگارهی روایتگر سردر ورودی باغ ارم شیراز
ـ پدیدآورندگان :
مجتبا عطارزاده ، سحر اتحادمحکم
ـ چکیده :
این نوشتار به خوانش روایتهای کاشینگارهی ضلع خاوری عمارت اصلی باغ ارم (یکی از زیباترین باغهای ایران واقع در شیراز) پرداخته است. کاشینگارهی سردر ورودی باغ ارم، دربردارندهی نگارهی سه هلالی با فرم خورشیدی است که چهار مجلس «رستم در بارگاه حضرت سلیمان» (هلالی بالا)، «مدهوش شدن ندیمگان از دیدن جمال حضرت یوسف» (هلالی چپ)، «آبتنی شیرین و تماشای خسرو» (هلالی راست) و نگارهای از ناصرالدینشاه سوار بر اسب در مرکز خورشیدی را نشان میدهد. بدینمنظور نخست روایت هر مجلس مورد خوانش قرار گرفته، سپس نگاهی دقیق و مضمونشناختی به ترکیببندی و ترتیب چیدمان آنان انداخته شده، آنگاه در ترتیب چیدمان آنها، عناصر تصویریِ مشترک در نگارههای این چهار مجلس بازگو شده است.
آنچه در این پژوهش دارای اهمیت است، مجاورت هر تصویر با تصاویر همنشین خود و عناصر مشترکی در یک گفتمان تصویریست که موجب تشدید و تأکید یا جابهجایی معانی نشانههای تصویری میشود. در توضیح چینش و گزینش و کارکرد و خوانش مجموعهی سردر یا هر کدام از این سه نگاره، دیدگاههای «رولان بارت» دربارهی معانی صریح و ضمنی به کار گرفته شده است.
با توجه به یافتههای پژوهش و جنبههای نظریِ آن، توصیف قدرت نزد «میشل فوکو» به گونهای در این بحث روایتشناسانه مصداق دارد؛ یعنی در هر سه مجلس، عناصر تصویری در یک مضمون اشتراک دارند و آن «قدرت پادشاه» است. یعنی حضرت سلیمان و حضرت یوسف به رغم آن که شخصیتهایی مذهبی هستند و رستم و خسرو با آن که مضمونی حماسی و تغزلی دارند، اما مظهر «پادشاه قدرتمند» هستند و حضرت یوسف و زلیخا و خسرو و شیرین با آن که نماد «عاشقان خیالی» بوده و مضمونی بزمی و تغزلی دارند، با این همه، مضامین بزمی، تغزلی، مذهبی و حماسی یادشده در کاشینگارهی بررسیشده در اطراف تصویر ناصرالدین شاه، از منظری که ما مینگریم، نگاهدار و نگهبان قدرت او و سازندهی گفتاری دال بر مشروعیت جایگاه او در قلب (مرکز) مردم ایران و حتا جهان هستیاند.
ـ کلیدواژهها :
خوانش ، تحلیل ، گفتمان و قدرت فوکو ، رولان بارت ، خسرو و شیرین ، یوسف و زلیخا ، سلیمان و بلقیس.
خوانش گفتمان کاشینگارهی روایتگر سردر ورودی باغ ارم شیراز
ـ پدیدآورندگان :
مجتبا عطارزاده ، سحر اتحادمحکم
ـ چکیده :
این نوشتار به خوانش روایتهای کاشینگارهی ضلع خاوری عمارت اصلی باغ ارم (یکی از زیباترین باغهای ایران واقع در شیراز) پرداخته است. کاشینگارهی سردر ورودی باغ ارم، دربردارندهی نگارهی سه هلالی با فرم خورشیدی است که چهار مجلس «رستم در بارگاه حضرت سلیمان» (هلالی بالا)، «مدهوش شدن ندیمگان از دیدن جمال حضرت یوسف» (هلالی چپ)، «آبتنی شیرین و تماشای خسرو» (هلالی راست) و نگارهای از ناصرالدینشاه سوار بر اسب در مرکز خورشیدی را نشان میدهد. بدینمنظور نخست روایت هر مجلس مورد خوانش قرار گرفته، سپس نگاهی دقیق و مضمونشناختی به ترکیببندی و ترتیب چیدمان آنان انداخته شده، آنگاه در ترتیب چیدمان آنها، عناصر تصویریِ مشترک در نگارههای این چهار مجلس بازگو شده است.
آنچه در این پژوهش دارای اهمیت است، مجاورت هر تصویر با تصاویر همنشین خود و عناصر مشترکی در یک گفتمان تصویریست که موجب تشدید و تأکید یا جابهجایی معانی نشانههای تصویری میشود. در توضیح چینش و گزینش و کارکرد و خوانش مجموعهی سردر یا هر کدام از این سه نگاره، دیدگاههای «رولان بارت» دربارهی معانی صریح و ضمنی به کار گرفته شده است.
با توجه به یافتههای پژوهش و جنبههای نظریِ آن، توصیف قدرت نزد «میشل فوکو» به گونهای در این بحث روایتشناسانه مصداق دارد؛ یعنی در هر سه مجلس، عناصر تصویری در یک مضمون اشتراک دارند و آن «قدرت پادشاه» است. یعنی حضرت سلیمان و حضرت یوسف به رغم آن که شخصیتهایی مذهبی هستند و رستم و خسرو با آن که مضمونی حماسی و تغزلی دارند، اما مظهر «پادشاه قدرتمند» هستند و حضرت یوسف و زلیخا و خسرو و شیرین با آن که نماد «عاشقان خیالی» بوده و مضمونی بزمی و تغزلی دارند، با این همه، مضامین بزمی، تغزلی، مذهبی و حماسی یادشده در کاشینگارهی بررسیشده در اطراف تصویر ناصرالدین شاه، از منظری که ما مینگریم، نگاهدار و نگهبان قدرت او و سازندهی گفتاری دال بر مشروعیت جایگاه او در قلب (مرکز) مردم ایران و حتا جهان هستیاند.
ـ کلیدواژهها :
خوانش ، تحلیل ، گفتمان و قدرت فوکو ، رولان بارت ، خسرو و شیرین ، یوسف و زلیخا ، سلیمان و بلقیس.
راه در جهان یکیست و آن راه ، راستی ست.