امتیاز موضوع:
  • 53 رأی - میانگین امتیازات: 3.26
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نظريه نئو فولدينگ و بحث نامكانها
#1

مدرنيته و نا مكان ها:
براي درك بهتر مفهوم " مدرنيته و نامكانها" بهتر است ابتدا به مثال زير توجه نمائيد:
هادي بعد از خروج از خانه به سراغ دستگاه خودپرداز رفت تا كمي پول از دستگاه بگيرد.كارت را در دستگاه قرار داد، دستگاه كارت او را قبول كرد. او- بدون توجه به مبلغ موجودي خود در حساب - مبلغي بيشتر از موجوديش از دستگاه تقاضا كرد و دستگاه بلا فاصله مبلغ موجودي او را به او گوشزد كرد و او اين بار كمتر از مبلغ موجوديش انتخاب كرد.دستگاه از او خواست لحظه اي تامل كند،سپس به او يادآوري كرد تا كارتش را بردارد،مبلغ درخواستي را تحويلش داد و سپس از وي تشكر نمود از مراجعه تان سپاسگزاريم).

سپس سوار ماشين شد و به منظور خريد به فروشگاه شهروند رفت. بدون كمترين برخوردي با فروشنده يا مدير فروشگاه به انتخاب مواد و وسايل مورد نياز پرداخت سپس به سوي در خروجي رفت و اجناس انتخاب شده را روي ميز گذاشت فروشنده مبلغ اجناس را جمع زد و در آخر كاغذي كوچك از لاي دستگاه بيرون آمد جمعا 180000 ريال)، هادي مبلغ مورد نظر را به تحويلدار داد و خارج شد-بدون اينكه چونه اي زده باشد يا كمترين برخوردي بين متصديان فروش و او صورت گرفته باشد-.

و...


مثال فوق تصويري است كوچك از وضعيت جوامع كنوني جهان. دنيايي كه فن آوري ديجيتال آن را به سوي مدرنيته كشانده است. و عدم وجود "هويت" و " تعلق" آن را به مكاني به نام "نامكان" تبديل نموده است و شايد به جرات مي توان گفت كه در آينده اي نزديك همين نامكانها به مكان هاي جوامع بشري سمت و سو خواهند داد!
دنياي عرضه شده در بالا در واقع انسان را در مقابل خودش قرار مي دهد(كارت اعتباري هويتي است از فرد و...).

پشت سر گذاشتن فضا:

جهانی شدن در معنای جدید آن، یعنی دنیایی که در حال بیرون آمدن از نطفه انقلاب اطلاعاتی دهه 198- است، رابطه انسان ها را با زمان و مکان به طور کامل دگرگون کرد و این دگرگونی بسیار فراتر از دگرگونی های مشابهی بود که پس از دو انقلاب کشاورزی و صنعتی اتفاق افتاد، زیرا در آن دو انقلاب ما بیشتر با جا به جایی فضایی و زمانی و کارکردهای منتسب به آنها سروکار داشتیم، در حالی که در انقلاب سوم، نه فقط مفاهیم فضا و زمان تخریب و به صورتی جدید، پویا و غیر قابل تثبیت نه در شکل و نه در محتوا، دائما تولید و بازتولید می شوند، بلکه رابطه میان این دو با یکدیگر نیز دچار دگرگونی عظیمی می شود که از آن دو، نه دو مفهوم قابل درک به تنهایی بلکه در نهایت مفهومی وارد می سازد: یک فضا - زمان که ذهنیت کنشگر اجتماعی در هر آن با تفسیر خود به آن معنا داده و یا از آن معنا زدایی می کند.

اگر یک مکان را بتوان به مثابه «جایگاهی» هویت بخش، رابطه ساز و تاریخی تعریف کرد، فضایی که نتواند در هیچ یک از این موارد هویتی، رابطه ای یا تاریخی تعریف شود، یک نامکان است. فرضیه ای که در اینجا از آن دفاع می شود آن است که فرا مدرنیته تولید کننده نامکان ها است یعنی فضاهایی که خود به خود مکان های انسان شناختی نیستند و که بر خلاف مدرنیته بودلری، نمی توانند در جاهای قدیمی قرار بگیرند. چنین فضاهایی، فهرست و طبقه بندی شده و به مثابه "مکان های حافظه" جایگاهی تعیین شده و مشخص را در آن تشکیل می دهند. جهانی که انسان ها در کلینیک به دنیا می آیند و در بیمارستان از دنیا می روند، جایی که نقاط گذار و اشتغال موقت به صورتی لوکس گرایانه یا غیر انسانی افرایش می یابند(زنجیره هتل ها و کلوب های تعطیلات، اردوگاه های پناهندگان، حومه های حاشیه نشینان در معرض تخریب یا زوال و رو به فساد و... جهانی است که برای فردیت تنها، گذار، موقت بودن و ناپایداری ...» ساخته شده است.
تراژدی فرا مدرنیته نیز در هویتی که باید در یک «فضای انسان شناختی» یا شاید ساده تر باشد بگوئیم یک فضای فرهنگی ساخته شود، به صورت کامل شکل نمی گیرد، زیرا در یک فضای «غیر فرهنگی» قرار می گیرد. در یک معنا شاید بتوان گفت که، از میان رفتن مکان را به سود نامکان ، با از میان رفتن هویت و قرار گرفتن نا-هویت ها، یا هویت های کاذب یکی می گیرد.





با این وصف، مسئله شاید پیچیده تر از آن باشد که ما به آن می نگرد، تقابلی که ما میان مکان و نامکان قائل می شود به نظر ما، خود از قالب هایی بیرون می آید که در چارچوب های پیش از ظهور اشکال جامعه پسا مدرن در آخرین تحولات آن شکل گرفته اند، اصولا در چنین موقعیتی حتی تقابل میان فضای واقعی و فضای مجازی را به زحمت می توان در یک تعریف مورد اجماع پذیرفت، زیرا همواره میزان تداخل میان این فضاها به حدی است که تفکیک آنها را جز در قالب های کمابیش روش شناسانه بی معنا می کند.
هر يك از ما با زماني پر از رخدادها كه هم حال و هم گذشته ي نزديك از آنها مملو است سروكار داريم يا چنين تصور مي كنيم كه سرو كار داريم.اين مملو بودن نمايانگر وضعيتي است كه اگر بخواهيم سياق ذاتي آن، يعني افراط، را ملحوظ كنيم مي توانيم آن را " مدرنيته" بناميم.
وضعيت مدرن بيش از هر چيزي بر اساس وجهي از افراط تعريف شده است.چنين تعريفي القا كننده اين نكته است كه وضعيت مزبور به دليل تضادهاي خود عرصه اي بسيار عالي براي مشاهده و به معناي كامل كلمه موضوعي براي پژوهش انسان شناختي فراهم مي آورد.
پس مي توان گفت مدرنيته سكه اي است كه پست مدرنيته فقط طرف خط آن را نشان مي دهد-عكسي كه پست مدرنيته نگاتيو آن است.از نظر مدرنيته، مشكل انديشيدن درباره اولين رخداد يعني زمان از فراواني بيش از اندازه رخدادهاي جهان معاصر ناشي مي شود نه از فروپاشي انديشه پيشرفت كه مدتهاي مديدي است حال خوشي ندارد.
دومين تحول با شتاب خاص جهان معاصر و دومين وجه افراط مدرنيته، فضا است.درباره افراط و زيادگي فضا پيش از هر چيز و كماكان به شكلي كم و بيش متناقض، مي توانيم بگوييم كه اين افراط با كوچك شدن زمين همبستگي دارد، يعني با هرچه دورتر رفتن انسان در سفرهاي فضايي تجسم مي يابد.
سومين چهره ي افراط كه وضعيت مدرن را با توجه به آن مي توان تعريف كرد واژه اي بنام "خود" است و خود تصويري كه در نهايت اذعان اوست.
در ذيل به ارائه مهمترين ويژگيهاي يك نامكان مي پردازيم:
1.در فضاي نامكان ارتباط افراد بااطرافيانش از طريق واژه ها و متن صورت ميگيرد
2.كاربر نامكان ، تنها ولي شبيه ديگران، با نامكان رابطه ي متني دارد به گونه اي كه دستگاهاي الكترونيكي تصويري از فرد را در مقابل او مجسم مي سازند.
3.استفاده كننده از نامكان ملزم است به نوعي بي گناهي خود را در بازرسي ها و... ثابت نمايد(با كارتهاي اعتباري- الكترونيكي و شناسايي).
4. مسافر نامكان در معرض هجوم تصاويري است كه موسسات تجاري و... پخش مي كنند.
و...

نظريه نئو فولدينگ:

پس از معرفي چشم اندازي كلي از جوامع امروزي بشري و ارائه تئوري قابل استناد به اين نظريه،به معرفي نظريه نئو فولدينگ مي پردازيم:
مي توان گفت نظريه ارائه شده يكي از جديدترين نظريات مطرح شده در باب معماري است. اين نظريه در نقد سبكهايي نظيرفولدينگ مطرح شده است و مي تواند دريچه اي نو در برابر طراحان و نظريه پردازان عصر حاضر بگشايد.

نظريه نئو فولدينگ پاسخي است براي انسان " مدرن" كه در بستري بنام " نامكان" چشم به جهان خواهد گشود.جهاني كه در سلطه عنصري بنام " ديجيتال" خواهد بود.
نئو فولدينگ بحثي است در جهت خلاف فولدينگ و واژه مكان به شكل امروزي آن ...
فولدينگ ريشه در گياهي بنام "ريزوم" دارد؛ گياهي كه تداعي كننده ي انديشه ي افقي است.فولدينگ در پي از بين بردن مبناهاي فكري تمدن غرب و بالاخص منطق و انديشه ي رياضي گونه مدرن است. فولدينگ مغاير با عمود گرايي؛ طبقه بندي و هر نوع سلسله مراتب است. و اين در حالي است كه در بعضي از مثالها و طرحهاي ارائه شده توسط بانيان اين سبك هم داراي سلسله مراتب اند و هم عمودگرايي!!(( مثلا بحث در مورد لايه هاي زمين كه بسته به نوع زمين هم بصورت افقي هم مورب و هم در راستاي عمود كنار هم قرار گرفته اند)).
در اين ميان نئو فولدينگ متشكل از فولدهايي است كه ميتواند بسته به نظر طراح؛ طرح؛ سايت و ... بصورتي عمودي يا افقي و يا بصورت آميخته توسعه يابد.
لايه هاي افقي نئو فولدينگ مي توانند بستري براي طبيعت، جايگاهي براي توقف و حركت انسان و همچنين مكاني براي تكنولوژي روز باشند.در عوض لايه يا لايه هاي عمودي مي توانند براي شاخص نودن عنصري متضاد با عناصر موجود در لايه هاي افقي بالا روند يا جايي براي قرار گيري تابلوهاي تبليغاتي ديجيتال- ساعتهاي كامپيوتري و يا صفحات LCD باشند.
نئو فولدينگ در صدد تعريف جديدي از فضاست...فضايي براي انسان فردا يا به عبارت بهتر"انسان مدرن".



بطور كلي مي توان گفت:
نئو فولدينگ تفكري است بر موقعیت جهانی شدن در ساختارهای جدید آن، از جمله در ساختارهای زمانی - مکانی ناآشنای آن که ممکن است به نظر بسیاری آشنا بیاید. اما در واقع بیشتر از آنکه« مکانی» برای زایش یک هویت باشند، «نامکانی» برای از میان بردن هویت ها هستند مثل سالن های ترانزیت فرودگاه ها. شاید بتوان گفت ما امروز همه و در همه زمان ها و همه مکان ها در عین خال در نامکان ها و نا زمان هایی نسبی زندگی می کنیم، بدون آنکه این شیوه زندگی لزوما به ابهام و گمگشتگی و بحران هویتی منجر شود اما شکی نیست که این درکی کاملا جدید نسبت به فضا و زمان و رفتارهای منطبق با آنها را می طلبد که در اکثریت ما هنوز وجود ندارد. درک این امر نیاز به نگاهی جدید به جهان دارد که آن را در ماهیت پیچیده اش و در تداوم فرهنگ در قالب های بیولوژیکی - اجتماعی اش به صورت جهان های موازی فیزیکی - مجازی بفهمیم که کاری ساده نیست و همچون انقلاب های فناورانه پبشبن نیاز به گذشت نسل های متمادی و خو گرفتن انسان ها با شرایط جدید و پدید آمدن نهادها و سازوکارهایی مناسب برای مدیریت جهان در این اشکال جدید دارد.

مباني نظري و فكري سبك نئو فولدينگ:

1.بكار گيري منطقي فولد ها در جهتهاي مختلف عمودي و افقي و... و عدم تاكيد بر افق گرايي مطلق!!
2.ديدگاه پوزيتيويسم و خوشبيني به علم و فناوري ديجيتال
3.توجه به آينده و طراحي معماري متناسب با فرهنگ زمان
4.انعطاف پذيري در همه ي جهات
5.آشفتگي و پيچيدگي
6.پايداري و تجديد پذيري
7.احترام به كاربر، سايت و انسان بعنوان نمادهاي جداي ناپذير در نئو فولدينگ
8.استفاده از رنگهاي روشن نظير سفيد در بدنه ي بنا ها
9.توسعه و كشيدگي طبيعت و تكنولوژي بر روي فولدهاي طراحي شده
10.طراحي مكانهايي مناسب بر رو يا زير فولدها براي حركت كردن، نشستن و...
11. صلب بودن و عدم انتقال احساس تعلق به كاربر و در عين حال دارا بودن تعامل سازنده با رفتار او.
12.كاهش برخورد انسان با انسان به كمترين حد بوسيله عناصر ديجيتال و فناوري
13.استفاده از عناصر عصر ديجيتال بمنظور تبليغات و...
14.نمايش انسان بعنوان روح معماري زمان در طول پروسه طراحي
15.تعامل و در صورت نياز تقابل بين گروه هاي كاربران
16.توجه به سايت و تعيين دسترسي هاي متاسب ويژه براي سواره ها و پياده ها
17. نمايش فراواني زمان، فضا و ارائه تصوير و متني از خود انسان بعنوان شاخصه هاي دوران مدرنيته.
18.توجه به اقليم بعنوان يكي از مهمترين اصول خلق فضا


آخرین ارسال های من :

منم شهرسازی که می سازمت ، چو ایران جدم کوروش
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان