۱۳۹۴-۱۰-۱۵، ۰۶:۲۸ صبح
نوسازی شهری و توسعه مجدد (شناسایی برنامهریزی مداخله مناسب برای شهرهای هند)
نویسندگان: کی.کی. ژوته، پی.کی. سیلاکری، پی. اُنکار
مترجم: جیران ثانوی کردستانی
کارشناسارشد برنامهریزی شهری دانشگاه هنر تهران
چکیده
شهرهای هندی برخلاف بخشهای غربی کشور در زمان جنگ جهانی بنا بر خوششانسی یا برعکس تخریب نشدهاند. اغلب شهرهای هندی در طول دورههای زمانی مختلف به صورت لایهلایه و تحت قوانین متعددی ساخته شده و به شکل شهرهای امروزی درآمدهاند. واژه نوسازی شهری یا توسعه مجدد که گاهی مترادف یکدیگر به کار میروند، بسته به زمینه موضوع عملکرد و معنای متفاوتی دارند. واژه نوسازی بهعنوان واژه رایج آمریکایی دهه ۱۹۵۰ تعریف شد که به معنای توسعه مجدد فضاهای مخروبه بزرگ مقیاس شهری است. در انگلستان نیز زمانی که توسعه مجدد به معنای تخریب فضاهای موجود فرسوده و ساخت مجدد آنها در همان فضا بود، نوسازی بهعنوان برنامهریزی مجدد شهر و مراکز شهری، مدرنیزه کردن آن و ایجاد دسترسی در فضاهای شهری بکار گرفته میشد. نوسازی در آن زمان راهحلی برای مشکلات انبوهسازی و ضعف طراحی منجر به هدر رفتن منابع، نابودی جوامع و ایجاد بیابانهای شهری قبل از جایگزینی ساختمانها بود. در هندوستان پس از استقلال سال ۱۹۷۴ توسعه بیشتر بر پایه توسعه زمینهای کشاورزی بود. در دهه ۱۹۹۰ همزمان با اقتصاد لیبرالیستی و جهانی شدن توجه به شهرها بهعنوان موتور رشد اقتصادی در این کشور به وجود آمد. نتیجه این تفکر تمرکز بیشتر بر توسعه شهری شد. در سال ۲۰۰۵ دولت هندوستان سازمان نوسازی را بهطور خاص برای مقیاس ناحیه کلان شهری و شهرها با جمعیت بیش از یک میلیون نفر تأسیس کرد. برای بیتوجهی به مراکز شهرها و فضاهای محروم بر اثر توسعههای جدید در شهرهای هندی قبل از هر مداخلهای درک و شناخت روشن از پیچیدگی فرآیند نوسازی و توسعه شهری امری ضروری است. شناخت مناسب از زیرساختهای اجتماعی و فیزیکی و وجود مشارکت جوامع محلی قبل از مداخله به صورت نوسازی و توسعه شهری باید اثبات شود. مؤلفههای مسئول در قبال نوسازی و توسعه مجدد چه مؤلفههایی هستند و ارتباط آنها با یکدیگر دغدغه اولیه برنامهریز است. این مقاله به دنبال پاسخگویی به سؤالهای مطرح شده در بالا است و در این فرآیند به صورت چهارچوب منطقی که سعی در پاسخگویی به وضعیت دشوار و مداوم برنامهریزان دارد، ظاهر میشود. چهارچوب منطقی که یاریکننده تصمیمسازی بر سلامت شهری و رویکرد اصلاحی مناسب برای مواجه با وضعیت توضیح داده شده در عین توجه به معایب چشمانداز موجود است. این مطالعه همچنین تلاش در مشخص کردن اولویتهای روش توضیح داده شده و اشاعه ابزار مناسب برای بهکارگیری این رویکرد در صحنههای شهری مشابه دارد.
واژگان کلیدی: نوسازی شهری، توسعه مجدد و مداخله در واحدهای همسایگی.
نویسندگان: کی.کی. ژوته، پی.کی. سیلاکری، پی. اُنکار
مترجم: جیران ثانوی کردستانی
کارشناسارشد برنامهریزی شهری دانشگاه هنر تهران
چکیده
شهرهای هندی برخلاف بخشهای غربی کشور در زمان جنگ جهانی بنا بر خوششانسی یا برعکس تخریب نشدهاند. اغلب شهرهای هندی در طول دورههای زمانی مختلف به صورت لایهلایه و تحت قوانین متعددی ساخته شده و به شکل شهرهای امروزی درآمدهاند. واژه نوسازی شهری یا توسعه مجدد که گاهی مترادف یکدیگر به کار میروند، بسته به زمینه موضوع عملکرد و معنای متفاوتی دارند. واژه نوسازی بهعنوان واژه رایج آمریکایی دهه ۱۹۵۰ تعریف شد که به معنای توسعه مجدد فضاهای مخروبه بزرگ مقیاس شهری است. در انگلستان نیز زمانی که توسعه مجدد به معنای تخریب فضاهای موجود فرسوده و ساخت مجدد آنها در همان فضا بود، نوسازی بهعنوان برنامهریزی مجدد شهر و مراکز شهری، مدرنیزه کردن آن و ایجاد دسترسی در فضاهای شهری بکار گرفته میشد. نوسازی در آن زمان راهحلی برای مشکلات انبوهسازی و ضعف طراحی منجر به هدر رفتن منابع، نابودی جوامع و ایجاد بیابانهای شهری قبل از جایگزینی ساختمانها بود. در هندوستان پس از استقلال سال ۱۹۷۴ توسعه بیشتر بر پایه توسعه زمینهای کشاورزی بود. در دهه ۱۹۹۰ همزمان با اقتصاد لیبرالیستی و جهانی شدن توجه به شهرها بهعنوان موتور رشد اقتصادی در این کشور به وجود آمد. نتیجه این تفکر تمرکز بیشتر بر توسعه شهری شد. در سال ۲۰۰۵ دولت هندوستان سازمان نوسازی را بهطور خاص برای مقیاس ناحیه کلان شهری و شهرها با جمعیت بیش از یک میلیون نفر تأسیس کرد. برای بیتوجهی به مراکز شهرها و فضاهای محروم بر اثر توسعههای جدید در شهرهای هندی قبل از هر مداخلهای درک و شناخت روشن از پیچیدگی فرآیند نوسازی و توسعه شهری امری ضروری است. شناخت مناسب از زیرساختهای اجتماعی و فیزیکی و وجود مشارکت جوامع محلی قبل از مداخله به صورت نوسازی و توسعه شهری باید اثبات شود. مؤلفههای مسئول در قبال نوسازی و توسعه مجدد چه مؤلفههایی هستند و ارتباط آنها با یکدیگر دغدغه اولیه برنامهریز است. این مقاله به دنبال پاسخگویی به سؤالهای مطرح شده در بالا است و در این فرآیند به صورت چهارچوب منطقی که سعی در پاسخگویی به وضعیت دشوار و مداوم برنامهریزان دارد، ظاهر میشود. چهارچوب منطقی که یاریکننده تصمیمسازی بر سلامت شهری و رویکرد اصلاحی مناسب برای مواجه با وضعیت توضیح داده شده در عین توجه به معایب چشمانداز موجود است. این مطالعه همچنین تلاش در مشخص کردن اولویتهای روش توضیح داده شده و اشاعه ابزار مناسب برای بهکارگیری این رویکرد در صحنههای شهری مشابه دارد.
واژگان کلیدی: نوسازی شهری، توسعه مجدد و مداخله در واحدهای همسایگی.
تو قلب ِ من یه امپراطوره .. تسلیم میشه چونکه مجبوره
[/size][/size]