(۱۳۹۰-۳-۳۰، ۱۱:۱۷ عصر)shokri نوشته است: این کارا همیشه تو مملکت ما عادیه
سرنوشت این همه ادم واسه کسی مهم نیست که چند ماه یه نفر وقت و زندگیشو گذاشته و درس خونده و حالا این میشه نتیجش!!!!!!
به نظر منم بهترین کار اینه که بچه های تهران طحمتشو بکشن یه روز با هم قرار بزارن برن سازمان سنجش و حضوری صحبت کنن
سلام
این سازمان سنجش همیشه ما را به بازی میگیره این دفعه اولشون نیست
حالا خدا میدونه توی تصحیح پاسخنامه ها چقدر اشتباه رخ میده فقط خدا میدونه چی سرمون میاد
تشریحی تخلیلی کارکردم حدود 270 مقاله پرینت گرفتم خوندم اخه انصافه کجای دنیا اینهمه ظلم میکنن در حق ملت
من که بیخیال شدم فقط منتظر روز امتحانم اخه تو این وقت کم چی میشه خوند
ببینید ریزه کاری های این امتحانو باید دانشجویانی که تو دانشگاهای تهران بودن درموردش تحقیق میکردن
چون استادای اصلی طراح سئوال همشون از دانشگاه تهران بهشتی هنرهای زیبا هستن ومطمئن باشید اگه فرمت امتحان با اون چیزی که گفتن وفرق داشته باشه همه مثل همن تاحدودایی حلا اگه یه عده ای درصدهای بالایی اوردن مطمئن باشید یه جورایی از قضیه خبر داشتن ورو نکردن با ید مچشونو بگیریم اینجوری که نمیشه از اواخر بهمن تا حالا عمر ما همش با استرس سپری شده بقیه رشته ها امتحانشونو دادن رفتن پی زندگیشون ما هم این وسط بازیمون میدن بچه ها به نظر من اگه امتحانشون از روی اصول استاندارد نبود به ضررمون بود باید اعتراض کنیم حتی اگه شده همون روز کنکور متحد ویکصدا اعتراضمونو تا جمعمون جمع هست به گوششون برسونیم چون اگه پخش وپلا بشیم ننیتونیم کاری بکنیم حالا که مارا میکشونن تهرون همه حضور داریم میتونیم کاری بکنیم نظرتون چیه
(۱۳۹۰-۳-۳۰، ۱۱:۱۷ عصر)shokri نوشته است: این کارا همیشه تو مملکت ما عادیه
سرنوشت این همه ادم واسه کسی مهم نیست که چند ماه یه نفر وقت و زندگیشو گذاشته و درس خونده و حالا این میشه نتیجش!!!!!!
به نظر منم بهترین کار اینه که بچه های تهران طحمتشو بکشن یه روز با هم قرار بزارن برن سازمان سنجش و حضوری صحبت کنن
سلام
این سازمان سنجش همیشه ما را به بازی میگیره این دفعه اولشون نیست
حالا خدا میدونه توی تصحیح پاسخنامه ها چقدر اشتباه رخ میده فقط خدا میدونه چی سرمون میاد
تشریحی تخلیلی کارکردم حدود 270 مقاله پرینت گرفتم خوندم اخه انصافه کجای دنیا اینهمه ظلم میکنن در حق ملت
من که بیخیال شدم فقط منتظر روز امتحانم اخه تو این وقت کم چی میشه خوند
ببینید ریزه کاری های این امتحانو باید دانشجویانی که تو دانشگاهای تهران بودن درموردش تحقیق میکردن
چون استادای اصلی طراح سئوال همشون از دانشگاه تهران بهشتی هنرهای زیبا هستن ومطمئن باشید اگه فرمت امتحان با اون چیزی که گفتن وفرق داشته باشه همه مثل همن تاحدودایی حلا اگه یه عده ای درصدهای بالایی اوردن مطمئن باشید یه جورایی از قضیه خبر داشتن ورو نکردن با ید مچشونو بگیریم اینجوری که نمیشه از اواخر بهمن تا حالا عمر ما همش با استرس سپری شده بقیه رشته ها امتحانشونو دادن رفتن پی زندگیشون ما هم این وسط بازیمون میدن بچه ها به نظر من اگه امتحانشون از روی اصول استاندارد نبود به ضررمون بود باید اعتراض کنیم حتی اگه شده همون روز کنکور متحد ویکصدا اعتراضمونو تا جمعمون جمع هست به گوششون برسونیم چون اگه پخش وپلا بشیم ننیتونیم کاری بکنیم حالا که مارا میکشونن تهرون همه حضور داریم میتونیم کاری بکنیم نظرتون چیه
سلام دوست عزیز
شما از خودت شروع کن!
من این خبر احتمال طراحی را در 23 خرداد بر روی سایت گذاشتم و شما بعد از حدود 1 ماه اومدید و با ناراحتی 2 ارسال تکراری میزنید میتونستید همون موقع شروع کنید!
من منابع احتمالی را برای دوستان فرستادم و احتمال اینکه چه نمونه سوالهایی هم بیاد در سایت کار شد نمونه اون آماده سازی زمین بود که 2 فایل در سایت قرار داده شد و دو فایل هم توسط مهندسین سایت (خانم مهندس شکری و lofra) برای دوستان ارسال شد.
نمونه سوالات تحلیلی هم در سایت تحلیل شد و جوابهای اون بصورت فایل pdf برای دانلود بر روی سایت قرار گرفت.
و طبق آخرین خبر ها که در سایت هم درج شده شما مواردی را که برای تشریحی خوندید حتما بکارتون خواهد امد.
دیگه در این 2 روز نمیشه معجزه کرد و باید منتظر اتفاقات باشیم!
۱۳۹۰-۴-۲۲، ۱۲:۵۴ عصر (آخرین ویرایش: ۱۳۹۰-۴-۲۲، ۰۲:۴۴ عصر، توسط amirfateh.)
الا بذکر الله تطمئن القلوبمانند صبا خیز و وزیدن دگر آموز
اندر دلک غنچه خزیدن دگر آموز.........
[font=IranNastaliq]چون مرغ صبا لذت پرواز نداریم
ای مرغ صبا خیز و پریدن دگر آموز
[/font]
در روزگاری کهن پیرمردی روستا زاده ای بود که یک پسر و یک اسب داشت .
روزی اسب پیرمرد فرار کرد و همه همسایگان برای دلداری به خانه اش آمدند و گفتند :
عجب شانس بدی آوردی که اسب فرار کرد !
روستا زاده پیر در جواب گفت :
از کجا می دانید که این از خوش شانسی من بوده یا بد شانسی ام ؟
و همسایه ها با تعجب گفتند ؟ خب معلومه که این از بد شانسی است !
هنوز یک هفته از این ماجرا نگذشته بود که اسب پیرمرد به همراه بیست اسب وحشی به خانه برگشت .
این بار همسایه ها برای تبریک نزد پیرمرد آمدند : عجب اقبال بلندی داشتی که اسبت همراه بیست اسب
دیگر به خانه برگشت .
پیرمرد بار دیگر گفت : از کجا میدانید که از خوش شانسی من بوده یا از بدشانسی ام ؟
فردای آنروز پسر پیرمرد حین سواری در میان اسبهای وحشی زمین خورد و پایش شکست .
همسایه ها بار دیگر آمدند :
عجب شانس بدی .
کشاورز پیر گفت : از کجا میدانید که از خوش شانسی من بوده یا از بدشانسی ام ؟
چند تا از همسایه ها با عصبانیت گفتند : خوب معلومه که از بد شانسی تو بوده پیرمرد کودن!
چند روز بعد نیروهای دولتی برای سربازگیری از راه رسیدن و تمام جوانان سالم را برای جنگ در
سرزمین دور دستی با خود بردند . پسر کشاورزپیر بخاطر پای شکسته اش از اعزام معاف شد .
همسایه ها برای تبریک به خانه پیرمرد آمدند :
(( عجب شانسی آوردی که پسرت معاف شد و کشاورز پیر گفت : (( از کجا میدانید که ....؟ ))
عسی ان تکرهو شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحبو شیئا وهو شرلکم والله یعلم وانتم لا تعلمون....
دوستان عزیز اگر خوندید فقط به خدا توکل کنید و اگرهم نخوندید بازهم به خدا توکل کنید
