۱۳۹۰-۱۰-۱۰، ۰۶:۲۵ عصر (آخرین ویرایش: ۱۳۹۰-۱۰-۱۰، ۱۱:۴۳ عصر، توسط diamond.)
سلام این قسمتو میذاریم واسه معرفیتون هرکس تو یه ارسال خودشو معرفی کنه تا بقیه کاربرای سایت بشناسنش
اول از خودم شروع میکنم اسمعیلی هستم دانشجوی ترم 3 کارشناسی شهرسازی دانشگاه آزاد قزوین(ورودی89) هدفمم برای ارشد اینه که طراحی شهری بخونم رشته دبیرستانمم مث بقیه ریاضی بوده:blush:
۱۳۹۰-۱۰-۱۰، ۰۹:۰۰ عصر (آخرین ویرایش: ۱۳۹۰-۱۰-۲۳، ۰۴:۴۷ عصر، توسط saeed nasiri majd.)
سلام
سعید هستم،دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری واحد قزوین(ترم 1) متولد 66،لیسانس معماری زنجان، نظارت، اجرا ،مشاوره، طراحی ،تهیه صورت وضعیت و انجام متره برآورد وآنالیز قیمت انجام میدم(دفتر فنی مهندسی) و تدریس تردی مکس و نرم افزارهای مرتبط با معماری در وقت های آزادم دارم.
جدیدا هم زیر نظر دکتر زیاری ، با مهندس احمدی عزیز یه کتاب خوب ترجمه می کنیم که تقریبا تمومه.
مهم نیست که قفلها دست کیست ،مهم اینست که کلید ها دست خداست
۱۳۹۰-۱۰-۱۰، ۱۰:۵۴ عصر (آخرین ویرایش: ۱۳۹۱-۱-۱۷، ۰۲:۰۴ عصر، توسط .Utopia.)
من محبوبه هستم فارق التحصیل مهندسی شهرسازی دانشگاه آزاد ...الانم دارم می خونم واسه ارشد تا ببنیم چی میشه!!:D
یه چیزه جالب که متولد خرداد 68 هستم و ورودی 86 بودم!!! :blush:
خیلی خیلی خوشحالم که از اعضای این انجمن هستم چون واقعا جایی بســـــــی مفیده و فکر کنم دارم به این انجمن معتاد میشم :D:Dچون بیشتر وقتم رو اینجا میگذرونم!!!!!!:D
کارای متفرقه هم انجام دادم!!! مثلا مدلسازی سه بعدی دو سه تا پروژه کوچولوی قدیمی درباره میراث فرهنگی....
عاشق مدیریت شهری و برنامه ریزی شهری هستم و هدفم واسه ارشدن:heart:
فکر کنم دیگه واسه معرفی بس بود همینا!!!!!:D
خوشحالم از آشنایی با شما مهندسان گرامی.....:heart:
:Dممنون :D اشکال نداره که معتاد شدیم مهندس ...تا باشه از این اعتیاد های + و دوستان خوب و هم نشینان دانا:):)
اوه اوه بحث این پست رو عوض نکنیم داره شبیه بحثای موشکافی اعتیاد میشه:D:D .....از دوستان دعوت میکنیم بیاید و به معارفه بپردازید که حوضورتون باعث افتخاره:heart::heart:
منم زلاتان هستم از نوع ابراهیموویچش.از میلان مرخصی گرفتم و به دلیل علاقه وافری که به شهرسازی از یک طرف و ایران و به خصوص شهر زیبای قزوین از طرف دیگر داشتم.اومدم قزوین واسه ادامه تحصیل و الانم می خوام ارشد بدم ببینم چی میشه و بیکاری و فوتبال از هر کاری بیشتر دوست دارم.:D
شهر من,من به تو می اندیشم نه به تنهایی خویش,و از پس شیشه تو را می بینم که گرفتی مرا در بر خویش