۱۳۹۰-۱۰-۲۴، ۰۳:۴۶ عصر
(۱۳۹۰-۱۰-۲۴، ۱۱:۲۱ صبح)ایلیا نوشته است:(۱۳۹۰-۱۰-۲۴، ۱۱:۱۶ صبح)sadeghpour نوشته است: ما كه خيلي وقته به اين نتيجه رسيديم مهندس :)دنیای گریم چه می کند!
عکس جدیدتون مبارک به همراه امضاتون که البته یه ریزه قدیمی تره!
(۱۳۹۰-۱۰-۲۳، ۱۱:۴۶ عصر)aramo نوشته است:بسیار مخالفم!به نظر من آدم باید یه کاری یاد بگیره و بلد باشه باهاش نون دربیاره بعد به فکر دکترا باشی تا دیپلم هستی میگن لیسانس بگیر تا لیسانس می گیری میگن با لیسانس زیاده برو فوق لیسانس وقتی هم فوق رو بگیری نهایت توی یک شهر کوچک توی دانشگاه پیام نور دو تا کلاس بهت می دن دکترا می گیری تعداد دانشجوهای ورودی اون رشته کم میشه و عملا هیچ پس بهتر است یک حرفه خوب رو یاد گرفت برای روز مبادا
بسته به توانایی خودت داره، منکر پارتی و اینها هم نیستم اما بالاخره کسی که تواناییش بالا باشه رو زمین نمی مونه
حداقل تجربه ما که اینو ثابت کرده و کسی هم که تواناییش حتی با مدرک بالاتر پایین باشه آخرش مجبور میشه از بند پ استفاده کنه!
دوست عزیز من علاقه ای ندارم از خودم تعریف کنم اما یک نمونه هستم چند سال در مشاوره کار کردم تجربه به دست آوردم gis و برخی نرم افزارهای آماری به ویژه spss را به صورت حرفه ای کار کرده ام از بسیار کسایی که در سازمان مسکن و شهرداری باهاشون در ارتباطم هم اطلاعاتم بیشتر است پروژه شهری هم زیاد کار کرده ام اما چه فایده. به قول یکی از اساتید هروقت می ری با یکی از مسئولان شهری چه در شهرداری یا مسکن در مورد پروژه ای صحبت کنی در ظاهر استقبال گرم می کنند اما همین که اتاق مسئوله بیرون رفتی اون برنامه از طرف مسئوله به کلی فراموش میشه. اگر آدم شایسته سر جای خود بود وضع طرح های شهری ما اینجوری نبود توی جلسات کارگروه استان خودم به عنوان نماینده شرکت زیلد شرکت داشتم آدم های عجیب و غریب زیاد دیدم کارشناس ادبیات و تاریخ شهردار هستند نماینده فلان ارگان کم سواد دیگه نمی خوام اسم ببرم درد دل زیاده ولی حوصله کم اگر فرصت بیشتری بود بیشتر توضیح می دم