چاره چیه من زیاد آشنایی ندارم اما غلاقه دارم شرکت کنم. سوال هایی هم که پرسیده میشه سرچ می کنم چیزی بدستم نمی آد مجبورم از ترفند شما استفاده کنم :D:cool::D:cool:
(۱۳۹۰-۱۱-۹، ۰۲:۱۶ عصر)saeiideh نوشته است: چاره چیه من زیاد آشنایی ندارم اما غلاقه دارم شرکت کنم. سوال هایی هم که پرسیده میشه سرچ می کنم چیزی بدستم نمی آد مجبورم از ترفند شما استفاده کنم :D:cool::D:cool:
کار خوبی می کنید :D
همین که جواب میدید حتی اگه اشتباه باشه (مثل من :P) بهتر از کسایی که اصلا توجهی ندارند
۱۳۹۰-۱۱-۹، ۱۱:۲۷ عصر (آخرین ویرایش: ۱۳۹۰-۱۱-۹، ۱۱:۲۸ عصر، توسط aramo.)
گزینه صحیح=4
ازسوالات آزمون ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری 1387
کاست به معنی نژاد؛ نوعی نظام اجتماعی است. در این نظام؛ مزایای اجتماعی بر اساس نقشهای انتسابی توزیع میشود.در نظام کاست؛ افراد عضو در رتبههای مختلف، حق گذر به رتبههای دیگر را ندارند و باید شرایط ویژهای را در رفتار و اعمال خود و رابطه با اعضای رتبههای دیگر رعایت کنند.نخستین نظام کاست در بین نژاد آریایی هند وجود داشته است.برهما(روحانیون مذهبی)، کشاتریا(جنگآوران)، ویسها(پیشهوران)، شودراها(اسیران و بردگان)و پاریها(نجسها یا دراویدیها)رتبههای این نظام کاست بودند.نظام کاست همچنین در آفریقا، خاورمیانه و خاوردور وجود داشته است.
آناتومی جامعه یا سنة الله: مقدمهای بر جامعهشناسی کاربردی، فرامرز رفیع پور، تهران: انتشارات کاوه، ۱۳۷۷
کاست (Caste)، مشتق از اصطلاح پرتقالى 'کاستا' (Casta) به معناى نژاد، تبار و اصل است که براى اولين بار در قرن شانزدهم در مورد نظام موجود جامعهٔ هند بهکار رفته است.
به زعم اختلافات زيادى که در تعريف وجود دارد مىتوان گفت 'کاست به گروهى اطلاق مىشود که عضويت در آن ارثى است' . کاستها گروههاى اجتماعى محدود و داراى سلسله مراتب دقيق هستند. مىتوان دانست که هر فردى به چه کاستى تعلق دارد و از چه نوع احترام، حيثيت و پاکى واقع شده است. هر فردى در کاستى زائيده مىشود که نمىتواند از آن خارج گردد و در داخل آن بايد ازدواج کند و هر کسى مىداند که او به چه کاستى تعلق دارد. دستگاه کاست مبتنى بر بنياد مذهبى است.
کاست را در جامعهشناسى نظام طبقهاى منفصل نيز مىگويند. اين بدان معنى است که در چنين جامعهاى تحرک طبقهاى محال است و هيچگونه تغيير پايگاه طبقهاى امکانپذير نيست و ارتباط کاستها يا طبقات کاملاً بسته، موروثى و تقريباً با يکديگر قطع شده است.
افرادى که عضو يک کاست معين مىباشد تنها مىتوانند يک يا چند شغل مشابه پدرى و اجدادى خود را دنبال کنند و با انجام بعضى مراسم و آئينهاى خاص پيوند بين خود را انسجام بخشند. همچنين در درون هر کاست مجازاتهاى سختى براى افرادى که رعايت مقررات کاست خود را نمىکنند وجود دارد. اين مجازاتها متفاوت و شامل: ميهمانى دادن، و تنزل درجه و اخراج از کاست و خوردن 'حبهائي' است که از ترکيب پنج ماده مقدس (برگرفته از زباله و پيشاب گاو) ساخته شده است.
منشاء نظام کاستى هند کاملاً روشن نيست ولى بسيارى از صاحبنظران معتقد هستند که نفوذ و يورش قبائل هند و اروپائى (آريائىها) به شبه قاره هند نظام کاستى را بهوجود آورده است.
اولين سند مکتوب در نظام کاستى هند را در کتاب مقدس هندوها 'وداها' (Vedas)، مىتوان يافت،در کتاب مقدس هندى عهد باستان چنين تصور شده است که چهار کاست اصلى از: دهان، بازوها، رانها و پاهاى 'برهما' (Brahma)، خلق شده است. از اينرو نوعى همبستگى اورگانيسمى ميان کاستها وجود دارد. هرکاستى داراى وظيفهٔ ويژهاى است که از بدو پيدايش براى او معين شده است. براى آنکه نظم اورگانيسمى محفوظ و پايدار بماند همچنان که اندامهاى بدن انسان تغييرناپذير هستند و هر يک وظايف معينى دارند. کاستها نيز بايد به همان شکل نخست باقى بمانند و کوچکترين تغييرى در آنها روى ندهد.