۱۳۹۱-۲-۶، ۰۳:۳۰ صبح
با تشکر از مهندس ارکیده واسه این تایپیک کاربردی
سال ها قبل در طراحی شهرهای مدرن در غرب برای عبور و مرور وسایل نقلیه موتوری فلکه طراحی شد که بعد ها شهرسازان به معایب آن پی برده و چون فلکه ها عموماً ایجاد گره ترافیکی بسته می کنند از دستور طراحی شبکه های ترافیکی شهری حذف شدند و جای خود را به تقاطع های هندسی و غیر هم سطح دارد. لیکن هنوز در شهرهای ایران فلکه به غلط میدان خوانده می شود و شهرداری ها به اجرای آن علاقه مندانه مبادرت می کنند و خوشحال از اینکه فلکه به زیبایی شهرها می افزاید و در وسط آن می توان تندیسی، آبنمایی و فضای سبزی ایجاد کرد.و اما میدان: توررفتگی یا فرورفتگی یا فضای حاشیه و کناری خیابان ها است که اوقات فراغت و کسب و کار مردم در آن شکل می گیرد و معنا پیدا می کند. به درستی فلکه همان است که بر گرد آن می چرخند و اطلاق لفظ میدان به آن نادرست است اگرچه در وسط آن نیمکت بگذارند و بر فرش سبز چمن و آبنمای آن مردم را دعوت به اقامت کنند که این امر علاوه بر خطرات ناشی از عبور پیاده به داخل فلکه و برخورد با وسایل نقلیه، محیطی پر سروصدا و دارای آلودگی صوتی و هوایی که چندان محیط مناسبی برای سکونت و فراغت و دمی آسودن شهروندان نیست را فراهم می کند.
میدان لفظی است با بار فرهنگی- اجتماعی که در شهرسازی قدیم ایران و سایر کشورها عنصری مطلوب بوده و دارای کارکرد مثبت در مجموعه فضاهای شهری است. مثل میدان های محله های قدیم شهرها که هنوز در تهران و بعضی از شهرها آثاری از آنها باقی است و برخی از آنها زنده اند و دارای عملکرد مطلوب. میدان فضای عقب نشینی مطلوبی است که در حاشیه کوچه و خیابان ها کارکردهای متنوعی داشته و دارد.
این عقب نشینی که ممکن است به دلیل شرایط محیطی به هر شکل هندسی طراحی شود به طور معمول مربع- مستطیل یا بعضاً نیم دایره است که کارکرد تجاری، اوقات فراغت، برگزاری مراسم فرهنگی- مذهبی و مثال آن را دارد و به صورت نقطه یی تماشایی و جذاب برای شهروندان تلقی می شود. شهرداران و طراحان شهری ما با عنایت به تفاوت فاحش بین میدان و فلکه می بایستی با دقت و ذوق و سلیقه هنرمندانه بکوشند تا میدان به عنوان فضای مطلوب شهری در شهرهای ما جایگاه خود را حفظ کند و احیا شود و فلکه از شبکه شریانی ترافیکی شهرها حذف شده و در صورت اجبار و الزام طراحی و اجرای آن به حداقل برسد.
سال ها قبل در طراحی شهرهای مدرن در غرب برای عبور و مرور وسایل نقلیه موتوری فلکه طراحی شد که بعد ها شهرسازان به معایب آن پی برده و چون فلکه ها عموماً ایجاد گره ترافیکی بسته می کنند از دستور طراحی شبکه های ترافیکی شهری حذف شدند و جای خود را به تقاطع های هندسی و غیر هم سطح دارد. لیکن هنوز در شهرهای ایران فلکه به غلط میدان خوانده می شود و شهرداری ها به اجرای آن علاقه مندانه مبادرت می کنند و خوشحال از اینکه فلکه به زیبایی شهرها می افزاید و در وسط آن می توان تندیسی، آبنمایی و فضای سبزی ایجاد کرد.و اما میدان: توررفتگی یا فرورفتگی یا فضای حاشیه و کناری خیابان ها است که اوقات فراغت و کسب و کار مردم در آن شکل می گیرد و معنا پیدا می کند. به درستی فلکه همان است که بر گرد آن می چرخند و اطلاق لفظ میدان به آن نادرست است اگرچه در وسط آن نیمکت بگذارند و بر فرش سبز چمن و آبنمای آن مردم را دعوت به اقامت کنند که این امر علاوه بر خطرات ناشی از عبور پیاده به داخل فلکه و برخورد با وسایل نقلیه، محیطی پر سروصدا و دارای آلودگی صوتی و هوایی که چندان محیط مناسبی برای سکونت و فراغت و دمی آسودن شهروندان نیست را فراهم می کند.
میدان لفظی است با بار فرهنگی- اجتماعی که در شهرسازی قدیم ایران و سایر کشورها عنصری مطلوب بوده و دارای کارکرد مثبت در مجموعه فضاهای شهری است. مثل میدان های محله های قدیم شهرها که هنوز در تهران و بعضی از شهرها آثاری از آنها باقی است و برخی از آنها زنده اند و دارای عملکرد مطلوب. میدان فضای عقب نشینی مطلوبی است که در حاشیه کوچه و خیابان ها کارکردهای متنوعی داشته و دارد.
این عقب نشینی که ممکن است به دلیل شرایط محیطی به هر شکل هندسی طراحی شود به طور معمول مربع- مستطیل یا بعضاً نیم دایره است که کارکرد تجاری، اوقات فراغت، برگزاری مراسم فرهنگی- مذهبی و مثال آن را دارد و به صورت نقطه یی تماشایی و جذاب برای شهروندان تلقی می شود. شهرداران و طراحان شهری ما با عنایت به تفاوت فاحش بین میدان و فلکه می بایستی با دقت و ذوق و سلیقه هنرمندانه بکوشند تا میدان به عنوان فضای مطلوب شهری در شهرهای ما جایگاه خود را حفظ کند و احیا شود و فلکه از شبکه شریانی ترافیکی شهرها حذف شده و در صورت اجبار و الزام طراحی و اجرای آن به حداقل برسد.
خدایا:
مرا ببخش ،
به خاطر تمام درهایی که کوبیدم
و خانه تو نبود....!!!!
مرا ببخش ،
به خاطر تمام درهایی که کوبیدم
و خانه تو نبود....!!!!