۱۳۹۲-۱۲-۲۶، ۰۹:۱۸ عصر
ای دلِ من گرچه در این روزگار
جامۀ رنگین نمیپوشی به کام
بادۀ رنگین نمیبینی به جام
نُقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که میباید تُهیست
ای دریغ از تو اگر چون گُل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکوبی شیشۀ غم را به سنگ
هفترنگش میشود هفتاد رنگ
عید همگی مبارک - سالی پر از خیر و برکت برای همه ارزومندم-
جامۀ رنگین نمیپوشی به کام
بادۀ رنگین نمیبینی به جام
نُقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که میباید تُهیست
ای دریغ از تو اگر چون گُل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکوبی شیشۀ غم را به سنگ
هفترنگش میشود هفتاد رنگ
عید همگی مبارک - سالی پر از خیر و برکت برای همه ارزومندم-
هنــــوز و تا همیشــه به همین یک آیــه دلخــوشــــم :
" بندگانم را آگاه کن که من بخشندهی مهـــربانم ! "
:heart:
" بندگانم را آگاه کن که من بخشندهی مهـــربانم ! "
:heart: