۱۳۹۶-۱-۱۹، ۰۲:۳۰ عصر
اما درمورد عادات خوب، شاید مهمترینِ آنها چیزهایی باشد که ما با وارونهسازیِ عادات بدمان بدست میآوریم. یک عادتِ عالی برای مترجمان مطالعهی ادبیات حرفهای در زمینهایست که با بسامد معقولانهای در آن مشغول کارند. یک نمونهی خوب از چنین چیزی نشریهی ساینتیفیک آمریکن[۱] است که میتواند به هرکسی که موضوعات مربوط به علم و فناوری را ترجمه میکند کمک کند تا شیوه یا شیوههای مورد استفاده در نگارش علمی را بیاموزد. کسانی که در حوزهی ترجمهی اسناد تجاری کار میکنند قطعاً میباید گاهنامههای تجاری را مطالعه کنند، که البته این مطالعه نباید درحد والاستریت جورنال[۲] باقی بماند. لازم نیست دانشمند باشیم تا مقالات علمی را ترجمه کنیم، یا مدرک کسبوکار داشته باشیم تا اسناد تجاری را ترجمه کنیم، لیکن از درک عمومیِ موضوع تا ترجمهی دقیق آن نیز راهی طولانی وجود دارد.
دیگر عادتِ عالی عبارت است از اینکه نهتنها بخاطر سود بلکه محضِ لذّت و تجربه ترجمه کنیم. شوربختانه اغلب مردم آنقدر از کار روزمرّهشان لذت نمیبرند که حاضر شوند ساعات بیشتری از وقت خود را صرفاً بخاطر لذت یا کسب تجربه مصروفِ آن کنند. اما یک مترجم فاضل کسیست که گهگاه متنی را صرفاً بخاطر افزایش مهارتش، یا بدلیل تعهد شخصی به موضوع و یا بخاطر علاقه به آن ترجمه میکند. صاحب این قلم، فیالمثل ترجمهی شعر را صرفاً به دلیل لذّتبردن از چالشِ انجامِ کاری که شاید دشوارترین نوع ترجمه باشد، و واقعاً بخاطر حظّی که از خود شعر میبرد، انجام میدهد.
بااینحال عادت خوب دیگری هم وجود دارد و آن جستجوی همیشگی در واژهنامههاست. بسیاری از واژهنامهها را بسختی میتوان پیدا کرد و صرفاً در اماکن محدودی در دسترسند. صاحب این قلم در تمام سفرهایش در پهنهی ایالات متحده و برونمرز همواره در کتابفروشیها درنگ میکند تا بدنبال واژهنامهها بگردد. انسان همچنین میتواند سفارش خریدِ واژهنامهها را به کتابفروشیها یا ناشران بدهد، لیکن باید بداند که چه چیزی را از چه کسی بخواهد (پیوست ۲ را ببینید).
[۱] Scientific American
[۲] Wall Street Journal