۱۳۹۲-۵-۲۲، ۰۷:۲۲ صبح (آخرین ویرایش: ۱۳۹۲-۵-۲۲، ۰۷:۲۹ صبح، توسط nima.)
(۱۳۹۲-۵-۲۱، ۱۰:۲۶ عصر)sas.mmt نوشته است: با شناخت وارد رشته شهرسازی شدی یا اتفاقی بود؟
متاسفانه نه و بخاطر اين توي فكر تغيير رشته هستم البته بيشتر بخاطر نبود كار در شهرمون و اشباع اين رشته ميخوام تغيير رشته بدم انتخاب رشتمو ابجيم انجام داد و بنده هيچ نظري ندادم
(۱۳۹۲-۵-۲۱، ۱۰:۲۶ عصر)برکه نوشته است: کجا کارشناسی رو خوندید؟
چطور ساعت مطالعه تون رو به 13 ساعت رسوندید؟>!!!!!
یه توضیح بدین برنامه تون رو ؟؟
من دانشگاه همدان خوندم چطور رسوندم!!!! بيشتر حس رقابت بود دلم نميخواست از دوستم عقب بمونم و ميخواستم ازش بزنم جلو هروقت زنگ ميزد ميگفت من 12 ساعت خوندم من فردا ساعت مطالعاتمو ميرسوندم به 10 ساعت
بعدم من از مهر تا بهمن نت موبايل تلويزيون خريد گردش همه چيز رو تعطيل كرده بودم و همين باعث ميشد بيشتر وقتم پاي درس باشم
برنامه من!!!!!!
برنامه اين بود از 4 صبح بيدار ميشدم و از 4.30 شروع ميكردم درس خوندن چون توي صبح قدرت يادگيريم بهتر بود
صبحها رياضيات و مباحث ميخوندم و عصرها مباني نظري و زبان
و اين روند ادامه داشت تا 10-11 شب
منابع هم منابعي بود كه رتبه 1 سال 90 برام فرستاده بود ميخوندم
اگه ناكافي بود بيشتر توضيح بدم
(۱۳۹۲-۵-۲۱، ۱۰:۵۱ عصر)آریودخت نوشته است: به به ببین کی اینجاست اوههههههههههه ببيين كي اومده سوال بپرسه ابجي نازم
معدل کل؟ معدل ليسانس!!! 17.50
چرا عضو اینجا شدی؟ شما كه خودت خبر داري
قبلا نوانديشان بودم بعد كه فعاليت شهرسازاش كم شد با خودت به اينجا كوچ كرديم چون اون زمان فعاليت شهرسازي اين انجمن بيشتر از انجمت هاي ديگه است و الان نيز عازم به كوچ به اربنتي هستم مياي؟
چقد از اینجا واسه کنکورت بهره بردی؟ خيلي زياد خيلي خيلي خيلي فوق العاده من اصلا نمي دونستم مرحله دومم دقيقا چي هست چطورياست بعد با رضوان اشنا شدم كه زير پام نشست بيا بريم كلاس و منو اغفال كرد و با خودش برد در همين جا از مهندس دهقان brithness & sas& رضوان و كليه بچه ها تشكر ميكنم
نقاط قوت و ضعف این سایت؟
قوتش بچه هاي فعال انجمن هستن كه اگه نبودن سايت از رونق ميافتاد ضعفشم بي جنبگي برخي دوستانه و اينكه در برخي مواقع براي دسترسي به فايلا بايد پول بدي اين پول دادنه ادم رو حرص ميده
از لحاظ مطالعه به خودت چند میدی ؟ ( از 20 ) مطالعه من بيشتر همراه با خلاصه نويسي و بعد چكيده نويسي است و الان كلي خلاصه روي دستم مونده ولي اگه دل به كار بدم از لحاظ مطالعه به خودم 18 ميدم بنظرم كم نيست!!
چرا شهرسازی ؟ خنگ شدم اومدم شهرسازي بازار كارش خوب نيست ولي بعضي وقتا به برنامه ريزي عشق ميورزم سركله زدن با مدل ها خيلي شيرينه خيلي جذاب
اگه شهرسازی نبود پس چی؟ قبلاها خلباني و پليس شدن ولي الان كه سنم رفته بالا ترجيح ميدم برم پرستاري يا پزشكي هسته اي
منو چن تا دوس داری ؟ تو رو كه يك عالمه خيلي زياد اندازه نداره اگه نبودي من مونده بودم با كي درد دل كنم تازه منو تو همزادم هستيم يادت رفته!!!
بر میگردم ، شک نکن ... بايد برگردي وگرنه ميكشمت تير بارونت ميكنم
مثل اینکه کلا وقتی خانوما میان مجلس زنونه میشه و کسی جرات پرسیدن سوالای اندکی تا قسمتی خصوصی رو نداره!:s
ما هم که داریم لرزون لرزون پیش میایم تا اوکی رو بگیریم بعدش...............!!!!!:(
حالا بگیر که اومد...............!:D
منتظره اوکیت هستم!!!!:huh:
(۱۳۹۲-۵-۲۲، ۱۰:۲۱ صبح)mahan نوشته است: مثل اینکه کلا وقتی خانوما میان مجلس زنونه میشه و کسی جرات پرسیدن سوالای اندکی تا قسمتی خصوصی رو نداره!:s
ما هم که داریم لرزون لرزون پیش میایم تا اوکی رو بگیریم بعدش...............!!!!!:(
حالا بگیر که اومد...............!:D
منتظره اوکیت هستم!!!!:huh:
اين چه حرفه اقا ماهان هرچي دوست داري سوال خصوصي بپرس اگه من كمتراز گل بهت گفتم:blush:
حالا بپرس هيچم نترس:D:D:D:D
(۱۳۹۲-۵-۲۲، ۱۲:۱۲ عصر)نداانصاری نوشته است: سلااااااااااام دخمل خوش کلام بهاره جووووووووووون سایت جوووووون انجمن اونروز که منو دیدی چه حسی داشتی الان چی؟؟؟؟؟
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااي ببين كي اينجاس هي ميگفتم پس اين نداي اتيش پاره كجاست دلمون تنگيده واسش
اون روز گفتم واي چه دخملي چه ساكت چه خانم چه با ادب چه با كمالات و بعد سالها فهميدم زرررررررررررررررشك عجب اب زير كاهي بود و خبر نداشتم يك شهر رو ويرون ميكنه
(۱۳۹۲-۵-۲۲، ۰۷:۲۹ صبح)bahareh نوشته است: من دانشگاه همدان خوندم چطور رسوندم!!!! بيشتر حس رقابت بود دلم نميخواست از دوستم عقب بمونم و ميخواستم ازش بزنم جلو هروقت زنگ ميزد ميگفت من 12 ساعت خوندم من فردا ساعت مطالعاتمو ميرسوندم به 10 ساعت
بعدم من از مهر تا بهمن نت موبايل تلويزيون خريد گردش همه چيز رو تعطيل كرده بودم و همين باعث ميشد بيشتر وقتم پاي درس باشم
برنامه من!!!!!!
برنامه اين بود از 4 صبح بيدار ميشدم و از 4.30 شروع ميكردم درس خوندن چون توي صبح قدرت يادگيريم بهتر بود
صبحها رياضيات و مباحث ميخوندم و عصرها مباني نظري و زبان
و اين روند ادامه داشت تا 10-11 شب
منابع هم منابعي بود كه رتبه 1 سال 90 برام فرستاده بود ميخوندم
اگه ناكافي بود بيشتر توضيح بدم
پس اینطور معملومه خیلی درس خون هستید؟ 4 صبح خیلی سخته درس خوندن!
دوران دانشجویی چطور شاگردی بودین؟ شاگرد اولم بودین تاحالا؟