امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
چه میبینید؟
#11
به نظر من جالب ترین نکته این عکس بستن موتور و درب منزل هر دو با یک قفل و زنجیر است و نکته دیگر بسته ای است که پشت موتور قرار داره. ولی به طور کلی این مفهوم و میشه برداشت کرد که تمام دار و نداره زندگی و وسیله ی معاش من همین موتور است و اگر قفل را شکستید و قصد بردن موتور را داشتین دیگر خواهشن وارد خانه نشوید چون تمام داراییم همین است. :-)
آخرین ارسال های من :

شهر من,من به تو می اندیشم نه به تنهایی خویش,و از پس شیشه تو را می بینم که گرفتی مرا در بر خویش
پاسخ
 سپاس شده توسط Masih ، FaTyJo0oN ، foroogh.r ، Saeedm ، ایلیا
#12
(۱۳۹۲-۹-۲۹، ۱۱:۲۹ عصر)zolatan نوشته است: به نظر من جالب ترین نکته این عکس بستن موتور و درب منزل هر دو با یک قفل و زنجیر است و نکته دیگر بسته ای است که پشت موتور قرار داره. ولی به طور کلی این مفهوم و میشه برداشت کرد که تمام دار و نداره زندگی و وسیله ی معاش من همین موتور است و اگر قفل را شکستید و قصد بردن موتور را داشتین دیگر خواهشن وارد خانه نشوید چون تمام داراییم همین است. :-)

به نظرم بسته نیستا... نایلونی که شاید به خاطر فرسودگی صندلیش روش کشیده شده30
آخرین ارسال های من :

خدایا:
مرا ببخش ،  
به خاطر تمام درهایی که کوبیدم  
و خانه تو نبود....!!!!
63
پاسخ
 سپاس شده توسط ایلیا
#13
سلام
با توجه صرف به این عکس نمیشه در مورد محله عودلاجان نظر داد مگر اینکه نظرمون بر اساس آموخته ها و تجربه های قبلی از این محله باشه. در هر صورت چیزی که من میبینم یه نمای آجری تو یه معبر کم عرض است که در وهله ی اول ویژگی های بافت های سنتی یا فرسوده رو یادم میاره اینکه دقیقا اجزای تصویر چی هست رو دوستان خیلی خوب بهش اشاره کردن و نیازی به تکرار بنده نیست. درک ویژگی های یک بافت یا محله (مثلا عودلاجان) از یک چنین تصویری فارغ از اینکه پیشتر با اون محله آشنا بودیم بسیار مشکل است در کل من در این تصویر بیشتر فرسودگی یک بنا رو میبینم تا فرسودگی بافت.

تشکر می کنم از مهندس Masih بخاطر موضوع جالبی که گذاشتن

آخرین ارسال های من :
پاسخ
 سپاس شده توسط Masih ، FaTyJo0oN ، Saeedm ، ایلیا
#14
اگه این عکس رو گذاشتید تا بقیه دوستان نظر بدن (چون قراره فعلا توصیف وضع موجودش باشه)، کاش اصلا نمیگفتید برا کجاست و حالا هم که گفتید، بهتر این بود که محله رو کاملا معرفی کنید؛ نه اینکه "همونطور که دوستان میدونن ..."!!![/u]
[b]بقیه دوستان رو نمیدونم، ولی بنده نه تهرونیم و نه میدونم این محله دقیقا کجای تهرونه!!!!!!!!!
[/quote]

محله عودلاجان، که در قسمت شمالی بازار تهران واقع شده، در محدوده ای قرار گرفته که دروازه های اولیه تهران قرار داشتن و به دوره پهلوی اول مشهور هست. تا جایی که بنده خاطرم هست این مسائل رو توی درس تاریخ شهرسازی ایران درس میدادن. البته حق با شماست! چون شاید هنوز برخی از دوستان این واحد رو پاس نکرده باشن.این موضوع هم که این عکس متعلق به کجاست خیلی مهم نیست. میتونه متعلق به شهر شما باشه، یا یه شهر توی آسیای شرقی. اون اطلاعات تاثیر زیادی توی دید شما قاعدتاً نباید بذاره. اگر میذاره هم که من خوشحال میشم بدونم چه تاثیری میذاره و چطوری. من هم از شما یاد میگیرم.
[/quote]



بله دوست عزیز. شما درست میفرمایین؛ نباید به مکان محله و موقعیت اون توجه کرد، چون صرفا [b]"توصیف وضع موجود هست"
و نه تحلیل.

خیلی ممنون از معرفیتون.
و البته در مورد تاثیرات اطلاعات هم باید بگم : 100 % که دانستن اطلاعات و موقعیت و ... بی تاثیر نیست. ولی متاسفانه بنده فعلا حضور ذهن ندارم.

آخرین ارسال های من :
پاسخ
 سپاس شده توسط Masih ، FaTyJo0oN ، Saeedm ، ایلیا
#15
آنچه که من می بینم:
- همون طور که همه دوستان اشاره کردن: کوچه ای بسیار کم عرض
- موتوری بسیار قدیمی«که بنظر میاد قدمت موتور بیشتر از خونه باشه»
- از نحو قفل و زنجیر کردن موتور، اینطور برداشت میشه که زمان طولانی هست که به اون دست نزدن و هم اینکه طوری جلو درب منزل پارک شده_ مث اینکه منظور این بوده که کسی بدون اجازه به این ملک وارد نشه، البته با توجه به باز بودن در و پارک مونور جلو اون: یعنی خونه مترکه و خال هست و یا انگار در این ملک قفلی نداره
- این ملک با هر کاربری ای که هست _ظاهرا مسکونی_ نه زنگی بر اون نهاده شده و نه حتی "کلون"!!!
- کوچه، دیوار و در ملک ... خیس بظر میاد؛ احتمالا در همون حوالی بارونی هم باریده.

پاسخ
 سپاس شده توسط FaTyJo0oN ، Saeedm ، ایلیا
#16
(۱۳۹۲-۹-۲۹، ۱۰:۳۷ عصر)Masih نوشته است: درسته که این عکس، نمیتونه به خودی خود گویای تمام مسائل یک محله باشه ولی اگر کمی بهش دقت کنید میبینید که خیلی از مسائلی که شاید توی آمار و ارقامها و تحلیلهای ما گم باشه در همین ابتدای کار و توی این عکس نمود بارزی داره. یه مقدار از فاز تحلیل فاصله بگیرید و به وضع موجود بپردازه. شما با دیدن این عکس، چه برداشتی از محل سکونت و ساکنین بهتون دست میده؟



احساس میکنم شدیدا دره این خونه رو دوست دارم.
ولی در کوچه تنگش احساس خفگی به من دست میده.
آدمای این کوچه احتمالا سنتی و قشر نسبتا پایین شهرشون هستن.
(درسته فقط یه نمای کوچیک هست ولی..) به نظر خیلی خالی و سوت وکور میاد
روحی در کوچه دیده نمیشه

پاسخ
 سپاس شده توسط Saeedm ، ایلیا ، FaTyJo0oN
#17
ممنون از تاپیک جالبتون و سوژه ی عکس بسیار جالب
چیزی که با ذیدن عکس به من القاشد همون تصویری از یه محله قذیمی که امروزه تبدیل به بافت فرسوده شده ومهمتر از اون شاید سطح مالی پایین افراد ساکن و یا اینکه حتی معاش ساکنین خونه بسته به این موتور باشه اما اینکه چرادم در هست واقعا جالبه!! با این اوصاف من شخصا خودم موافق با نگه داری و حفظ بخشهای قدییمی در کنار بافت جدید در شهر هستم و مخالف با تخریب و از بین بردنشون

آخرین ارسال های من :
    پاسخ
     سپاس شده توسط Saeedm ، ایلیا ، FaTyJo0oN
    #18
    با سلام
    بله خوب به نظر منم این کوچه تنگ و باریک شاید بنظر میاد یکی از تنهاترین کوچه های قدیمی که قفل و زنجیر شده به صاحب آن خونه یا اباو اجدادش که انگار صاحب خونه برای سالیان دراز اصلا قصد دست بردن در اون خونه و حوالی اونو نداره و قطعا براش خوشایند هم نیست که با تحولات اون کوچه و اون خونه خاطرات دوران زندگی و غمناک ترین و در عین حال شیرین ترین خاطرات گذران عمرش رو به مخاطره بیندازن پس باید کاری کرد که این آثار مهم مربوط به انسانهای دوران قدیم و زندگی های قدیم هیچوقت از صحنه ی زندگی خارج نشوند و نه تنها از بافت محله و کوچه بلکه از صحنه روزگار و دوران محو نشود و این انسانها ی اصیل و خانه های اصیل قدیمی و سنتی به باد فراموشی سپرده نشود و از ذهنها پاک نشود بلکه این همین انسانهای قدیم است و با کوچه ها و محله های قدیمش که راه و رسم زندگی را بما آموختند و بما در واقع کودکیهای خودمون رو نیز فهموندن در واقع خاطرات هر تک تک ما ها در لابه لا و تنگناهای این کوچه ها گیر کرده و همیشه ما را بیاد لحظه مرگ نزدیک تر میسازد و لحظات عمر گذشته مان و کارهایی که در طول این زندگی و دوران کردیم و نیز افکار و اعمالی را که برای خودمان رقم زدیم این کوچه داره داد میزنه فریاد میکنه که انسانها ی عزیز بدانید که بالاخره هر تک تک شماها نیز روزی به حال و روز این کوچه ها می افتید و بالاخره روزی تنهای تنها در پس این دنیا مثل این کوچه ها به حال خود می اندیشید به گذشته هایتان گریه میکنید و برای روزگار گذشته تان و جوانی هایتان غبطه میخورید بدانید قدر لحظاتی را که واقعا لحظات خیلی شیرین و گرانقیمتی هست و این خاطراتتان را نیز خراب نکنید اگر هم خواستید که تحولی در خاطرات خود بدهید طوری رفتار کنید که از اصل و نسب خویش دور نیفتید و بیگانه نباشید و به بیگانگان پناه نبرید سعی کنید که خودتان ساختار خود و کوچه هاتان و شهر دلتان باشید و خاطراتتان را بهم ارتباط دهید در واقع کوچه های دلتان را و کوچه های فرعی تان را نیز مسیرکشی کنید و نگذارید که یک خط قرمز بین این ارتباط میان کوچه هاتونو از هم منقطع کنه باشد که شاید یک درسی هم این محله ها بما داده باشند و قدرشونو بهتر بدانیم.
    بقول شاعر که میگه:
    عجب رسمیه رسم زمونه
    قــصــهء بـرگ و بـاد خزونه

    مـــیرنآدمـــا
    از او نـــا فــــقـــط
    خــاطــره هـاشــون بـه جـا مـی مونه
    کجاست اون کوچه چی شد اون خونه
    آدمـــاش کـــجــان خـــدا مــی دونــه

    بـوتـه یـاس بابا جون هنوز
    گوشه باغچه توی گلدونه

    عـطـرش پــیــچیـده تا هـفـتــا خونـه
    خـــودش کجـاهـاست خدا می دونـه
    مـــی رنآدمـــا
    از او نـــا فــــقـــط
    خــاطــره هـاشــون بـه جـا مـی مونه
    آخرین ارسال های من :

    هدف در چند قدمی ماست.هرکس که بخواهد به اندازه لیاقتش به آن نزدیکتر شود.


    پاسخ
     سپاس شده توسط Saeedm ، 9123533029 ، نداانصاری ، dementor ، ایلیا ، FaTyJo0oN
    #19
    به نظر من برای عرض کم این کوچه ابراهه ی سر پوشیده مناسب تر باشه چون اینطور که از عکس مشخصه دیوار های خانه تا قسمت بالایی شوره و نم زده و دو رنگ شده شاید به خاطر تاریخی بودن اون ویا به کار بردن مواد و مصالح قدیمی و آبی که از جوی وسط کوچه هنگام بالا امدن به دیوارها برخورد کرده پس مطمعنا مقاوم نیست حتما خانه ها از تاسیسات تجهیزات زیربنایی لازم برخوردار نیستن
    و این که امرار معاش برای ساکنین اون محله بسیار سخته و مردم در نابرابری اجتماعی هستن....اما به نظر من یه احساس صمیمیت و امنیت در محله وجود داره که اینطور اموالشون را مقابل چشم همه قرار میدن .......63

    آخرین ارسال های من :
    پاسخ
     سپاس شده توسط Saeedm ، dementor ، ایلیا ، FaTyJo0oN
    #20
    عدم امنیت!
    در بافتی که روزگاری مظهر والاترین تعاملات اجتماعی و همبستگی و صمیمیت اعضا بوده
    بازآفرینی کالبدی اینجا دیگه چندان کارساز نیست، زمینه های اعتمادسازی و همبستگی لازمه

    آخرین ارسال های من :
    پاسخ
     سپاس شده توسط Saeedm ، نداانصاری ، dementor ، ایلیا ، FaTyJo0oN


    پرش به انجمن:


    کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان