۱۳۹۰-۱-۳۰، ۰۹:۳۷ عصر
در فرهنگ های کهن ایران، یعنی تا پیش از تاسیس دولت های ماد و پارس، مفاهیم حقوقی با باورهای دینی و اعتقاد به انتقام الهی پیوند داشت، اما بعدها نظام قضائی با پشتوانه حکومت های متمرکز بصورت امری عرفی پذیرفته شد.
عیلام
قریب چهار هزار سال(ق .م ) به تاسیس نظام حقوقی دست زدند و عاقبت پادشاه بزرگ بابل حمورابی پادشاه عیلام را شکست داد و قوانین معروف وی در عیلام هم معمول گشت،این قوانین مدون و منقح بود.
آریائیها و آئین مهر
در ابتدا دادرسی و داوری مبتنی بر باورهای مشترک دینی بود.اعتقاد به مجازات خطا کار توسط دیوان و ایزدان در آئین مهر(میترائیسم)مهر یا میترا به معنی پیمان بوده و مهر همیشه چهره قضائی داشته است. نزد آریائیان نخستین به جز سوگند به مهر و میترا و دیگر ایزدان ،آگاهی های سودمند دیگری در دست نیست.
مادها
دایاکو پادشاه ماد به بسط انصاف و گسترش داد پرداخت. آنها بقدری به اجرای قوانین خود پایبند بودند که قانون را انعطاف ناپذیر و بدون تغییر می دانستند.
هخامنشیان
پارسیان بی گمان از ابتدا دارای یک نظام بدوی حقوقی بوده اند. بعدها شورائی هفت نفره به نام قاضیان شاهی را شاهان به طور مادام العمر انتخاب می کرددند. پس از فتح بابل به دست کوروش بزرگ، هخامنشیان در زمینه حقوق عمومی نخستین اعلامیه حقوق بشر را منتشر کردند و در زمینه حقوق خصوصی هر قومی را در احکام ملت و مذهب خود آزاد گذاشتند و در زمینه حقوق قراردادها قانون شاهی مدون گردید.
اشکانیان
در دولت اشکانی، یک نوع قانون اساسی عرفی قدرت مطلق شاه را محدود می کرد. مشورت شاه با مجلس شیوخ در تصمیمات مهم اجباری بود و در بعضی تصمیمات مهم نیز شورایی متشکل از هر دو مجلس به نام مهستان یا مغستان ایجاد می شد.
ساسانیان
در عهد ساسانی، قدرت قضائی در دست موبدان زرتشتی بود و بنا به قانون نامه مادیان هزاردستان به معنای ( گزارش هزار فتوا )(احکام و آرای مهم دادگاهها) در سراسر کشور دادگاههای متعدد زیر نظر یک موبد (به مثابه حاکم شرع) تحت نظر موبدان موبد (به مثابه قاضی القضات) به شکایات رسیدگی می کردند. افزون بر دادرسی مذهبی که در انحصار موبدان زرتشتی بود در موارد اضطراری نوعی محاکمه نظامی در ایران عصر ساسانی وجود داشت.
معیارهای اساسی حقوقی و اخلاقی، اصول سه گانه ( پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک ) بود.
در حقوق جزائی سه نوع جنایت وجود داشت:
نخست جنایت دینی مثل ارتداد - دوم جنایت سیاسی مثل خیانت به شاه که مجازاتش اعدام بود و مجازات نوع سوم مثل قتل و... حبس و در صورت سنگینی جرم اعدام بود.
درآئین دادرسی مزدیسنا ، مهمترین ادله اثبات دعوی ، شهادت شهود و یا اقرار و اعتراف متهم بود.
منابع حقوق در ایران باستان را میتوان به شرح زیر نام برد:
کتاب وندیداد:
کتاب اوستا شامل بیست و یک نسک است که این نسکها به سه بخش تقسیم شده و هر بخش شامل هفت جلد کتاب می باشد، بخش اول مشتمل بر سروده های دینی و ادبیات و اصول دین زرتشت بوده و بخش دوم شامل نماز و پرستش های روزانه و اوقات دیگر ماه و سال می باشد و بخش سوم داتیک شامل هفت جلد کتاب مختص قوانین و احکام و آداب معاملات و غیره بوده که تنها یک جلد آن به نام وندیداد تا به حال محفوظ مانده است.
وندیداد به معنای قانون ضد دیوان است و مشتمل بر بیست و دو فرگرد ( فصل ) است و فرگرد چهارم آن درباره عقود خلف عهد و بیداد و جزای اعمال است. دیوان در اصل خدایان هند و ایرانی بودند که هنوز هم در هندوستان به همان نام و مقام باقی هستند و پرستش میشوند اما در ایران بنا بر مندرجات کتب پهلوی و تاریخ باستان و شاهنامه فردوسی مخالفت با دیوان و دیو پرستی سابقه چند هزار ساله داشته و هرچند زرتشت آن خدایان را از تخت خدایی و قدرت معنوی فرود آورد ولی بازهم تا قرنها آیین دیوپرستی در مناطق کوهستانی و صعب العبور سلسله جبال البرز و بخشهای گیلان و مازندران و سواحل دریای خزر باقی ماند و اصطلاح معروف دیوان مازندران و غیره گویای این حقیقت است. بعدها با گسترش آیین زرتشت نام دیو بر اهریمن و شیطان نیز اطلاق شد که مظهر ناپاکی و پلیدی محسوب میشدند.
ماتیکان هزار داتستان:
واژه ماتیکان به معنای شرح و بیان مختص یا مجمل و یا تلخیص به کار می رود و واژه داتستان را به معنی قانون مدنی و یا مواد قانون ترجمه کرده اند و واژه هزار به مفهوم زیاد و بسیار است. ماتیکان هزار داتستان در واقع مجموعه ای از هزار نکته حقوقی است و حقوق مدنی ساسانی را تشکیل میدهد.
داتستان دینیک:
قوانین دینی که مشتمل بر بسیاری از قوانین عهد قدیم است.
عیلام
قریب چهار هزار سال(ق .م ) به تاسیس نظام حقوقی دست زدند و عاقبت پادشاه بزرگ بابل حمورابی پادشاه عیلام را شکست داد و قوانین معروف وی در عیلام هم معمول گشت،این قوانین مدون و منقح بود.
آریائیها و آئین مهر
در ابتدا دادرسی و داوری مبتنی بر باورهای مشترک دینی بود.اعتقاد به مجازات خطا کار توسط دیوان و ایزدان در آئین مهر(میترائیسم)مهر یا میترا به معنی پیمان بوده و مهر همیشه چهره قضائی داشته است. نزد آریائیان نخستین به جز سوگند به مهر و میترا و دیگر ایزدان ،آگاهی های سودمند دیگری در دست نیست.
مادها
دایاکو پادشاه ماد به بسط انصاف و گسترش داد پرداخت. آنها بقدری به اجرای قوانین خود پایبند بودند که قانون را انعطاف ناپذیر و بدون تغییر می دانستند.
هخامنشیان
پارسیان بی گمان از ابتدا دارای یک نظام بدوی حقوقی بوده اند. بعدها شورائی هفت نفره به نام قاضیان شاهی را شاهان به طور مادام العمر انتخاب می کرددند. پس از فتح بابل به دست کوروش بزرگ، هخامنشیان در زمینه حقوق عمومی نخستین اعلامیه حقوق بشر را منتشر کردند و در زمینه حقوق خصوصی هر قومی را در احکام ملت و مذهب خود آزاد گذاشتند و در زمینه حقوق قراردادها قانون شاهی مدون گردید.
اشکانیان
در دولت اشکانی، یک نوع قانون اساسی عرفی قدرت مطلق شاه را محدود می کرد. مشورت شاه با مجلس شیوخ در تصمیمات مهم اجباری بود و در بعضی تصمیمات مهم نیز شورایی متشکل از هر دو مجلس به نام مهستان یا مغستان ایجاد می شد.
ساسانیان
در عهد ساسانی، قدرت قضائی در دست موبدان زرتشتی بود و بنا به قانون نامه مادیان هزاردستان به معنای ( گزارش هزار فتوا )(احکام و آرای مهم دادگاهها) در سراسر کشور دادگاههای متعدد زیر نظر یک موبد (به مثابه حاکم شرع) تحت نظر موبدان موبد (به مثابه قاضی القضات) به شکایات رسیدگی می کردند. افزون بر دادرسی مذهبی که در انحصار موبدان زرتشتی بود در موارد اضطراری نوعی محاکمه نظامی در ایران عصر ساسانی وجود داشت.
معیارهای اساسی حقوقی و اخلاقی، اصول سه گانه ( پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک ) بود.
در حقوق جزائی سه نوع جنایت وجود داشت:
نخست جنایت دینی مثل ارتداد - دوم جنایت سیاسی مثل خیانت به شاه که مجازاتش اعدام بود و مجازات نوع سوم مثل قتل و... حبس و در صورت سنگینی جرم اعدام بود.
درآئین دادرسی مزدیسنا ، مهمترین ادله اثبات دعوی ، شهادت شهود و یا اقرار و اعتراف متهم بود.
منابع حقوق در ایران باستان را میتوان به شرح زیر نام برد:
کتاب وندیداد:
کتاب اوستا شامل بیست و یک نسک است که این نسکها به سه بخش تقسیم شده و هر بخش شامل هفت جلد کتاب می باشد، بخش اول مشتمل بر سروده های دینی و ادبیات و اصول دین زرتشت بوده و بخش دوم شامل نماز و پرستش های روزانه و اوقات دیگر ماه و سال می باشد و بخش سوم داتیک شامل هفت جلد کتاب مختص قوانین و احکام و آداب معاملات و غیره بوده که تنها یک جلد آن به نام وندیداد تا به حال محفوظ مانده است.
وندیداد به معنای قانون ضد دیوان است و مشتمل بر بیست و دو فرگرد ( فصل ) است و فرگرد چهارم آن درباره عقود خلف عهد و بیداد و جزای اعمال است. دیوان در اصل خدایان هند و ایرانی بودند که هنوز هم در هندوستان به همان نام و مقام باقی هستند و پرستش میشوند اما در ایران بنا بر مندرجات کتب پهلوی و تاریخ باستان و شاهنامه فردوسی مخالفت با دیوان و دیو پرستی سابقه چند هزار ساله داشته و هرچند زرتشت آن خدایان را از تخت خدایی و قدرت معنوی فرود آورد ولی بازهم تا قرنها آیین دیوپرستی در مناطق کوهستانی و صعب العبور سلسله جبال البرز و بخشهای گیلان و مازندران و سواحل دریای خزر باقی ماند و اصطلاح معروف دیوان مازندران و غیره گویای این حقیقت است. بعدها با گسترش آیین زرتشت نام دیو بر اهریمن و شیطان نیز اطلاق شد که مظهر ناپاکی و پلیدی محسوب میشدند.
ماتیکان هزار داتستان:
واژه ماتیکان به معنای شرح و بیان مختص یا مجمل و یا تلخیص به کار می رود و واژه داتستان را به معنی قانون مدنی و یا مواد قانون ترجمه کرده اند و واژه هزار به مفهوم زیاد و بسیار است. ماتیکان هزار داتستان در واقع مجموعه ای از هزار نکته حقوقی است و حقوق مدنی ساسانی را تشکیل میدهد.
داتستان دینیک:
قوانین دینی که مشتمل بر بسیاری از قوانین عهد قدیم است.
منم شهرسازی که می سازمت ، چو ایران جدم کوروش