۱۳۸۹-۱۲-۱۲، ۰۸:۱۷ عصر
دانشنامهٔ تاریخ معماری ایرانشهر پایگاه بینالمللی اطلاعات تاریخ معماری و شهر در ایرانشهر (جهان ایرانی، ایرانزمین) است. معماری ایران از صفویان تا دوران معاصر دورهٔ صفويه در معمارى يکى از پررونقترين دورههاست. بناهاى اين دوره از جذابترين و فريبندهترين بناها در سرتاسر معمارى ايرانى اس.
دورهٔ ۴۲ سالهٔ سلطنت شاهعباس، عصر شکوفايى هنر در ايران است. در اين دوره از يکسو روابط ايران و اروپا و از سوى ديگر روابط ايران و هند توسعه يافت. پايتخت توسط شاهعباس از قزوين به اصفهان منتقل شد. مجموعهاى از بناهاى بزرگ و چشمگير در اصفهان به چشم مىآيد. بناهاى متعددى از قبيل قصرها، مساجد، بازارها، پلها و کاروانسراها اين شهر را آراسته است و اصفهان را تبديل به مرکز هنرهاى اسلامى شد. جذابيت معمارى صفوى با نقشهٔ باز و روان آن که داراى ترکيببندىهاى سادهاى مبتنى بر افزودن و قرينهسازى است، پيوند دارد. بزرگترين نقطه قوت اين معمارى در طرحريزى و اجراى مجتمعهاى بزرگ شهرى است که در آنها اهداف مختلف بازرگاني، دينى و سياسى در ترکيببندىهايى موزن در يکجا گرد آمده است.
در زمان شاه عباس دوم هنر معمارى و هنرهاى ديگر همچنن رونق داشت. قرن دهم و يازدهم دوران شکوفايى هنر اسلامى در ايران است. در اين دوره با حمايت شاهان صفوي، هنرهاى پارچهبافي، فلزکاري، نقاشي، سفالسازى و معمارى به حد اعلاى توسعه و تکامل رسيد. و بناهاى مذهبى و غيرمذهبى چشمگيرى در شهرهاى مختلف ايجاد شد. در دورهٔ صفويه، جهانگردان و بازرگانان بسيارى به دليل شکوه و زيبايى اصفهان، به ايران آمدند و در سفرنامههاى خود زيبائى و عظمت اين شهر را وصف کردند. از جمله شاردن در سفرنامهٔ خود، پايتخت صفوى را داراى ۱۶۲ مسجد، ۴۸ مدرسه، ۱۰۸۲ کاروانسرا و ۲۷۲ حمام معرفى مىکند.
از قرن نخست حکومت صفويان نمونههاى زيادى باقى نمانده است؛ اما طبق نوشتههاى مورخان، قصرهايى را شاهاسماعيل در خوى و قزوين بنا کرد. از ديگر بناهاى اين دوران، مسجد جامع ساوه و مسجد على است که در دورهٔ شاهاسماعيل ساخته شد. در زمان شاهتهماسب و قرار گرفتن قزوين بعنوان پايتخت، بناهايى چون قصر، مسجد، کاروانسرا در آنجا احداث گرديد. در واقع فعاليت وسيع معمارى دورهٔ صفوى در زمان شاهعباس اول آغاز شده و علاوه بر اصفهان، در شهرهاى شيراز، اردبيل، مشهد و تبريز و ديگر شهرها بناهاى مختلف احداث شد.
مسجد جامع ساوه
در عهد صفوى سبک معمارى قديم ايران تجديد شد و در طرح بناها، شکل و مصالح جاى خود را باز کرد. مهمترين قسمت برنامه شهريى که شاهعباس در پايتخت تازهٔ خود انجام داد، انتقال مرکز تجاري، مذهبى و سياسى شهر به جنوب - جنوب غربى و سمت زايندهرود بود.
يک بازار دو کيلومتري، ميدان نزديک مسجد جمعه را به ميدانى جديد و بسيار بزرگ بنام نقش جهان متصل مىسازد و اين ميدان مستطيل شکل با هشت هکتار فضايى به مراتب بزرگتر از ميدانهاى عمومى اروپا در آن عصر وسعت داشت. فکر ايجاد، نقشهکشى و ساخت آن بين سالهاى ۱۵۹۵ - ۱۵۹۰ م / ۱۰۰۴ - ۹۹۹ هـ اجرا شد. در مرحلهاى ديگر که اهداف بازرگانى مدنظر بود و تا سال ۱۰۱۱ هجرى بطول انجاميد، دو طبقه دکان گرداگرد ميدان اضافه گرديد.
در جانب شمال، مدخل چشمگيرى رو به بازار قرار دارد که ميدان جديد را به ميدان قديم متصل مىکند. در جانب شرق مسجد شيخ لطفالله و در طرف جنوب مسجد شکوهمند امام قرار گرفتهاند. ورودى مجتمع قصر، عالىقاپو در طرف غرب ميدان و خيابانى طولانى بنام چهارباغ در طرف غرب قصر و باغهاى آن واقع شده است.
در کنار خيابان چهارباغ، قصرهاى بزرگزادگانى قرار داشت که آنها را شاه صفوى برانگيخت، تا بناهاى زيبايى در پايتخت جديدى اضافه کند.
انتهاى جنوبى چهارباغ به سى و سه پل مىرسد، که در ۱۰۱۱ هجرى به دست اللهوردىخان، سپهسالار شاهعباس ساخته شد. اين پل با طول ۳۰۰ متر در طول مسير راههها، کلاهفرنگىهايى در چند نقطه از ساختمان اصلى پل بيرون نشسته و به عابران امکان مىدهد تا مناظر باشکوه حوزهٔ رود را ببيند.
در اينجا نيز اصول زيباشناسى و کاربردهاى عملى در مجموعهاى پرشکوه بههم پيوسته است. ميدان نقش جهان نخستين نمونهٔ فضايى چند منظوره است.
مسجد شيخ فضلالله زيباترين و باشکوهترين بناى دروۀ صفوى است. عظمت اين مسجد بيشتر به واسطهٔ کاشىکارى داخل و خارج و کتيبههاى زيباى آن است، که بدست هنرمندان معروفى چون عليرضا عباسي، استاد حسين بنّا و باقر بنّا انجام يافته است.
مسجد امام از ديگر آثار باشکوه معمارى صفوى است که به دستور شاهعباس اول ساخت آن آغاز شد و بتدريج در زمان جانشينان او تکميل گرديد. سردر اصلى مسجد با کتيبه، مقرنسکارى و کاشىکارى تزئين شده است. اين کتيبه بخط ثلث با کاشى معرق سفيد بر زمينه کاشى لاجوردى به خط هنرمند معروف عليرضا عباسى است.
طرح دانشنامهٔ تاریخ معماری ایرانشهر (با نام پیشین «دانشنامهٔ تاریخ معماری و شهرسازی ایرانزمین») در سال ۱۳۸۵ به همت فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران و با حمایت مالی وزارت مسکن و شهرسازی بنیاد گذاشته شد.
این «پایگاه اطلاعات» «دانشنامه» خوانده شده است؛ از آن رو که درصدد است تعریفی نو از دانشنامه به دست دهد که با کیفیت و کمیت مفاهیم و مصادیق مربوط به جنبههای گوناگون معماری در جهان ایرانی مناسبت داشته باشد.
دانشنامههای تخصصی محصول تراکم علم و تحقیق است. هنگامی که فعالیت علمی و تحقیقی در حوزهای از دانش به حدی میرسد که احاطه بر آنها برای ادامهٔ مسیر فعالیت علمی دشوار میشود، دانشنامهای در آن حوزه تدوین میکنند تا تصویری جامع و اجمالی از دانش در آن حوزه به دست دهند. پس شرط عقلایی تألیف دانشنامهٔ متعارفْ تراکم پژوهش در حوزهای از علم است.
پرشماری موضوعها و مفاهیم و مصادیق معماری ایرانشهر، از آموی تا فرات؛ گستردگی پژوهشها در این باره در سرتاسر جهان، ضرورت دسترس همگانی و روزآمد به اطلاعات و نتایج پژوهشها ایجاب میکند که برای این منظور، علاوه بر محمل کاغذ و دانشنامهٔ متعارف، از محمل سایبر و فناوری اطلاعات نیز استفاده شود. پس این پایگاه اطلاعات، که در آینده به پایگاه دانش ارتقا خواهد یافت، در حقیقت «دانشنامه» است؛ با این تفاوت که اندازه و گوناگونی اطلاعات در آن بسیار گستردهتر از آن است که در کاغذ بگنجد؛ اطلاعات آن روزبهروز افزون میشود؛ بهرایگان در دسترس همگان است؛ مخاطبان آن میتوانند در تکمیل آن مشارکت کنند؛ نویسندگان آن بینهایتاند؛ محدودیت زبان ندارد؛ در آن از امکانات رسانههای گوناگون استفاده میشود؛ هم مدخلهای ازپیشمعین دارد و هم مدخلهای پویا که متناسب با مراجعهٔ خواهندگان و پژوهشگران ایجاد میشود؛ … .[۱]
سید محمد بهشتی شیرازی، رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی، مسئولیت گروه پژوهشگرانی که در حال آمادهسازی این دانشنامه هستند را بر عهده دارد.[۲]
محصول کار این دانشنامه در دو مجلد به نام فرهنگنامه معماری ایران در مراجع فارسی به چاپ رسیده است. ضمن آنکه اطلاعات این فرهنگ در وبگاه ایرانشهر نیز در دسترس است.
[ویرایش] منابع
1. ↑ وبگاه دانشنامه.
2. ↑ گفتگوی طاهره رحیمی با مهندس سید محمد بهشتی در بارهٔ دانشنامهٔ معماری. خانهٔ هنرمندان ایران. بازدید در تاریخ ۱ مه ۲۰۰۷.
دورهٔ ۴۲ سالهٔ سلطنت شاهعباس، عصر شکوفايى هنر در ايران است. در اين دوره از يکسو روابط ايران و اروپا و از سوى ديگر روابط ايران و هند توسعه يافت. پايتخت توسط شاهعباس از قزوين به اصفهان منتقل شد. مجموعهاى از بناهاى بزرگ و چشمگير در اصفهان به چشم مىآيد. بناهاى متعددى از قبيل قصرها، مساجد، بازارها، پلها و کاروانسراها اين شهر را آراسته است و اصفهان را تبديل به مرکز هنرهاى اسلامى شد. جذابيت معمارى صفوى با نقشهٔ باز و روان آن که داراى ترکيببندىهاى سادهاى مبتنى بر افزودن و قرينهسازى است، پيوند دارد. بزرگترين نقطه قوت اين معمارى در طرحريزى و اجراى مجتمعهاى بزرگ شهرى است که در آنها اهداف مختلف بازرگاني، دينى و سياسى در ترکيببندىهايى موزن در يکجا گرد آمده است.
در زمان شاه عباس دوم هنر معمارى و هنرهاى ديگر همچنن رونق داشت. قرن دهم و يازدهم دوران شکوفايى هنر اسلامى در ايران است. در اين دوره با حمايت شاهان صفوي، هنرهاى پارچهبافي، فلزکاري، نقاشي، سفالسازى و معمارى به حد اعلاى توسعه و تکامل رسيد. و بناهاى مذهبى و غيرمذهبى چشمگيرى در شهرهاى مختلف ايجاد شد. در دورهٔ صفويه، جهانگردان و بازرگانان بسيارى به دليل شکوه و زيبايى اصفهان، به ايران آمدند و در سفرنامههاى خود زيبائى و عظمت اين شهر را وصف کردند. از جمله شاردن در سفرنامهٔ خود، پايتخت صفوى را داراى ۱۶۲ مسجد، ۴۸ مدرسه، ۱۰۸۲ کاروانسرا و ۲۷۲ حمام معرفى مىکند.
از قرن نخست حکومت صفويان نمونههاى زيادى باقى نمانده است؛ اما طبق نوشتههاى مورخان، قصرهايى را شاهاسماعيل در خوى و قزوين بنا کرد. از ديگر بناهاى اين دوران، مسجد جامع ساوه و مسجد على است که در دورهٔ شاهاسماعيل ساخته شد. در زمان شاهتهماسب و قرار گرفتن قزوين بعنوان پايتخت، بناهايى چون قصر، مسجد، کاروانسرا در آنجا احداث گرديد. در واقع فعاليت وسيع معمارى دورهٔ صفوى در زمان شاهعباس اول آغاز شده و علاوه بر اصفهان، در شهرهاى شيراز، اردبيل، مشهد و تبريز و ديگر شهرها بناهاى مختلف احداث شد.
مسجد جامع ساوه
در عهد صفوى سبک معمارى قديم ايران تجديد شد و در طرح بناها، شکل و مصالح جاى خود را باز کرد. مهمترين قسمت برنامه شهريى که شاهعباس در پايتخت تازهٔ خود انجام داد، انتقال مرکز تجاري، مذهبى و سياسى شهر به جنوب - جنوب غربى و سمت زايندهرود بود.
يک بازار دو کيلومتري، ميدان نزديک مسجد جمعه را به ميدانى جديد و بسيار بزرگ بنام نقش جهان متصل مىسازد و اين ميدان مستطيل شکل با هشت هکتار فضايى به مراتب بزرگتر از ميدانهاى عمومى اروپا در آن عصر وسعت داشت. فکر ايجاد، نقشهکشى و ساخت آن بين سالهاى ۱۵۹۵ - ۱۵۹۰ م / ۱۰۰۴ - ۹۹۹ هـ اجرا شد. در مرحلهاى ديگر که اهداف بازرگانى مدنظر بود و تا سال ۱۰۱۱ هجرى بطول انجاميد، دو طبقه دکان گرداگرد ميدان اضافه گرديد.
در جانب شمال، مدخل چشمگيرى رو به بازار قرار دارد که ميدان جديد را به ميدان قديم متصل مىکند. در جانب شرق مسجد شيخ لطفالله و در طرف جنوب مسجد شکوهمند امام قرار گرفتهاند. ورودى مجتمع قصر، عالىقاپو در طرف غرب ميدان و خيابانى طولانى بنام چهارباغ در طرف غرب قصر و باغهاى آن واقع شده است.
در کنار خيابان چهارباغ، قصرهاى بزرگزادگانى قرار داشت که آنها را شاه صفوى برانگيخت، تا بناهاى زيبايى در پايتخت جديدى اضافه کند.
انتهاى جنوبى چهارباغ به سى و سه پل مىرسد، که در ۱۰۱۱ هجرى به دست اللهوردىخان، سپهسالار شاهعباس ساخته شد. اين پل با طول ۳۰۰ متر در طول مسير راههها، کلاهفرنگىهايى در چند نقطه از ساختمان اصلى پل بيرون نشسته و به عابران امکان مىدهد تا مناظر باشکوه حوزهٔ رود را ببيند.
در اينجا نيز اصول زيباشناسى و کاربردهاى عملى در مجموعهاى پرشکوه بههم پيوسته است. ميدان نقش جهان نخستين نمونهٔ فضايى چند منظوره است.
مسجد شيخ فضلالله زيباترين و باشکوهترين بناى دروۀ صفوى است. عظمت اين مسجد بيشتر به واسطهٔ کاشىکارى داخل و خارج و کتيبههاى زيباى آن است، که بدست هنرمندان معروفى چون عليرضا عباسي، استاد حسين بنّا و باقر بنّا انجام يافته است.
مسجد امام از ديگر آثار باشکوه معمارى صفوى است که به دستور شاهعباس اول ساخت آن آغاز شد و بتدريج در زمان جانشينان او تکميل گرديد. سردر اصلى مسجد با کتيبه، مقرنسکارى و کاشىکارى تزئين شده است. اين کتيبه بخط ثلث با کاشى معرق سفيد بر زمينه کاشى لاجوردى به خط هنرمند معروف عليرضا عباسى است.
طرح دانشنامهٔ تاریخ معماری ایرانشهر (با نام پیشین «دانشنامهٔ تاریخ معماری و شهرسازی ایرانزمین») در سال ۱۳۸۵ به همت فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران و با حمایت مالی وزارت مسکن و شهرسازی بنیاد گذاشته شد.
این «پایگاه اطلاعات» «دانشنامه» خوانده شده است؛ از آن رو که درصدد است تعریفی نو از دانشنامه به دست دهد که با کیفیت و کمیت مفاهیم و مصادیق مربوط به جنبههای گوناگون معماری در جهان ایرانی مناسبت داشته باشد.
دانشنامههای تخصصی محصول تراکم علم و تحقیق است. هنگامی که فعالیت علمی و تحقیقی در حوزهای از دانش به حدی میرسد که احاطه بر آنها برای ادامهٔ مسیر فعالیت علمی دشوار میشود، دانشنامهای در آن حوزه تدوین میکنند تا تصویری جامع و اجمالی از دانش در آن حوزه به دست دهند. پس شرط عقلایی تألیف دانشنامهٔ متعارفْ تراکم پژوهش در حوزهای از علم است.
پرشماری موضوعها و مفاهیم و مصادیق معماری ایرانشهر، از آموی تا فرات؛ گستردگی پژوهشها در این باره در سرتاسر جهان، ضرورت دسترس همگانی و روزآمد به اطلاعات و نتایج پژوهشها ایجاب میکند که برای این منظور، علاوه بر محمل کاغذ و دانشنامهٔ متعارف، از محمل سایبر و فناوری اطلاعات نیز استفاده شود. پس این پایگاه اطلاعات، که در آینده به پایگاه دانش ارتقا خواهد یافت، در حقیقت «دانشنامه» است؛ با این تفاوت که اندازه و گوناگونی اطلاعات در آن بسیار گستردهتر از آن است که در کاغذ بگنجد؛ اطلاعات آن روزبهروز افزون میشود؛ بهرایگان در دسترس همگان است؛ مخاطبان آن میتوانند در تکمیل آن مشارکت کنند؛ نویسندگان آن بینهایتاند؛ محدودیت زبان ندارد؛ در آن از امکانات رسانههای گوناگون استفاده میشود؛ هم مدخلهای ازپیشمعین دارد و هم مدخلهای پویا که متناسب با مراجعهٔ خواهندگان و پژوهشگران ایجاد میشود؛ … .[۱]
سید محمد بهشتی شیرازی، رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی، مسئولیت گروه پژوهشگرانی که در حال آمادهسازی این دانشنامه هستند را بر عهده دارد.[۲]
محصول کار این دانشنامه در دو مجلد به نام فرهنگنامه معماری ایران در مراجع فارسی به چاپ رسیده است. ضمن آنکه اطلاعات این فرهنگ در وبگاه ایرانشهر نیز در دسترس است.
[ویرایش] منابع
1. ↑ وبگاه دانشنامه.
2. ↑ گفتگوی طاهره رحیمی با مهندس سید محمد بهشتی در بارهٔ دانشنامهٔ معماری. خانهٔ هنرمندان ایران. بازدید در تاریخ ۱ مه ۲۰۰۷.