- ابنزر هاوارد " Ebenezer Howard "
- (9 بهمن1850 لندن - 11 اردیبهشت 1928)
- پدر شهرهای جدید و صاحب ایده معروف باغ شهر
- فردی سوسیالیست اجتماعی، مخالف مالکیت خصوصی زمین
- 1898: سال انتشار کتاب "Tomorrow & peaceful path to real reform" فردا راهی صلح آمیز به سوی اصلاح حقیقی
- 1902: سال ویرایش و انتشار کتاب فوق با عنوان "Garden cities of tomorrow" باغ شهرهای فردا .
- تفکرات هاوارد ادامه آرمانشهر اون (صاحب اولین آرمانشهر) است.
- به گفته لوئیس مامفورد، در آغاز قرن ۲۰ دو ابداع مهم به وقوع پیوست: هواپیما و باغشهر.
- هاوارد حد متناسب جمعیت باغشهر را در سی هزار نفر محدود ساخت و همین معیار وی اساس و پایه تصویب قانون"Town and country planning" انگلستان در سال 1944-1947 گردید.
- از ویژگی های شاخص هاوارد توجه به عدم تمرکز برای اصلاح اجتماعی و سیاسی
- لچ ورث، نخستین باغشهر که در 50 کیلومتری لندن (مجری: پارکر وآنون -۱۹۰۴)
- ولوین، دومین باغشهر که به لندن بسیار نزدیکتر بود و اولین شهرک اقماری لندن شناخته شد.(مجری : لوی دوسواسون) این دو شهر الگوهایی برای ساخت شهرها در اروپا و امریکا شدند.
[IMG]http:/os5auk7x1wjru.jpg[/IMG]
ایده باغ شهر راهی برای رهایی از جنبه های مضر انقلاب صنعتی و حذف محلات پرجمعیت و فقیرنشین که زاییده صنعت بود. او به این موضوع پی برده بود که شهرهای پرجمعیت امروز عمر خود را کرده اند و شهرهای بزرگ آینده باید براساس جدید بنا شوند. به اعتقاد هاوارد، باغ شهر را باید تصور کاملی از یک شهر مستقل و خود بسنده نامید و نه یک شهرحومه یا محله ای اعیان نشین بلکه شهر او بیان تازه ای از نوع جدید اسکان بود. ابنزر هاوارد می دانست که شهرهای بزرگ تا چه حد برای مردم مناطق روستایی جاذبه دارند و می خواست که نمونه باغشهر را که در آن همه امتیازات زندگی فعال شهری، توام با تمام زیبایی و سرخوشی روستایی، ترکیبی کامل را پدید آورد.
انتقال کارخانه ها به نواحی دست نخورده روستایی و مهاجرت مردم برای کار و زندگی به این نقاط. مثله فرانک لوید رایت
هاوارد نظریه (واحد شهری کامل) در مقابل ساختن شهرک های خوابگاهی حومه ای که در آن زمان در اطراف شهرهای بزرگ انگلیس رایج بوده است را مطرح می کند که در آن نباید مناطق مسکونی فاصله ای زیاد از مراکز کار و فعالیت قرار داشته باشد تا رفت وآمدهای ساکنان کاهش یابد.
طرح هاوارد در حقیقت پیوندی بین شهر و روستا بود.
مزایا:گسترش متقارن و متوازن شهرها ، توجه ویژه به فضای سبز (فضای سبز 5 برابر مسکونی ) ، تعیین خط مشی های کلی و استراتژی های کاربری اراضی شهر توسط حکمروانان شهری ، تقسیم بندی های خود یار فرعی شهر ( منطقه بندی)، پیوند محیط های شهری با کیفیت بالای زندگی روستایی ، کم رنگ شدن زندگی بالا محله ای و پایین محله ای ، عدم تداخل کاربری های صنعتی با کاربری های مسکونی و سایر کاربری ها، آزادی عمل صاحبان ساختمان ها در نحوه ترکیب سازه ها ، واگذاري زمينهاي شهري و حومه به شهرداري ها ، تمرکززدایی
معایب: نظیر دست کم گرفتن فشارهای اقتصادی در چگونگی توزیع جمعیت شهری ، دور از واقعیت بودن این طرح بدلیل کوچکی وسعت محدوده ، عدم پاسخگویی این شهرها به نیازهای ساکنین شهرهای امروزی ، تاکید بر توسعه افقی شهر ، اتلاف وقت آمد و شدی ساکنان، ایجاد روحیه ضد اجتماعی ساکنان را می توان مورد لحاظ قرارداد .
طراحی هر نوع عملکرد و فرآیندی بصورت تک بعدی علی الخصوص با دیدگاه ایده آلیستی که در عمل شرایط اجرای آن بستگی به عوامل تاثیر گذار متعدد من جمله اقبال شهروندان و انسان های دخیل در آن دارد به جهت غیر قابل پیش بینی بودن رفتارهای انسانی اگر محکوم به شکست نباشد ، کامل و جامع نخواهد بود.
شهرهای امروزی به تناسب تنوع کارکردی ( اسکان ، تجارت، فضای سبز ، ورزش ، حمل ونقل و ....) صرفاً در صورت طراحی یک بعدی باغشهری ، جوابگوی نیازهای ساکنان آن نخواهد بود .
منتقدان باغشهر
لوکوربوزیه : موجب اتلاف وقت ساکنان، هدر رفتن زمین می شود و روحیه ضد اجتماعی برای ساکنان ایجاد میکند.
زیگفرید كيديون: هيچ راه حلي براي مشكل زمانه ارائه نميدهد يك راه حل موضعي چاره ی کار شهرسازي نيست و يك برنامهريزي كامل در مقياسي كه تمام ساختارهاي زندگي جديد را در همهي ابعادش در برگيرد می تواند امور مهمي كه هاوارد در ذهن داشت به انجام برساند.
ادواردكارتر: آنها به مسئله مهم امروز توجه نكردند. مسئله اصلاح بافت مركزي شهر قديمي و در عمل تحت تاثير احساسات پرشور به سوي ساختن كامل شهرهاي نوبنياد گريز زدهاند.
جین جیکوبز: توسعه شهرهای بزرگ آمریکایی اثرات زیان باری داشته، به این صورت که موجب تضعیف روابط اجتماعی بین ساکنان این شهرها شده و محلات شهری یکنواخت و بی روحی پدید آورده است.
شهر هاوارد دارای وسعتی حدود 2400 هکتار است که 6/1 آن به مسکن اختصاص می یابد(400 متر) و بقیه آن جهت فضاهای سبز، جنگل، کشاورزی و استفاده از موارد دیگر کنار گذاشته شده است . شهر بزرگ از تجمع چندین باغشهر به دور یک واحد مرکزی به وجود می آید.
پارک مرکزی مدور در میان شهر حدود 58 هکتار زمین اشغال کرده است، در همه سوی آن یک رواق بزرگ بلورین قرار دارد که قصر بلورین (Crystal Palace) نام داردکه پناهگاهی است که مردم را از بدی هوا مصون می دارد و رو به پارک باز می شود.
بناهای عمومی شهر در مرکز دوایر در دور میدانی قرار می گرفتند. بین دایره میانی و دایره بیرونی ، خیابان اصلی شهر به عرض 135 متر قرار می گرفت که واجد چمن و درختانی به عنوان سایه بان بود . بناهای عمومی بزرگ و تالاری نیز برای کنسرت ، سخنرانی، تأتر ، کتابخانه که برای هریک محوطه ای نسبتاً بزرگ تعلق می گرفت ، اختصاص یافته بود. دور این پارک را ایوانی احاطه می کرد که در دو جانب آن طاق هایی ساخته می شدند . طاق ها به پنجره های بزرگ شیشه ای مسدود شده و پنجره ها رو به گلخانه ای باز می شد. اساس این طرح در دوره رنسانس نیز بوجود آمده بود.
خانه های مسکونی در حدود 5500 قطعه می باشندکه کمترین فضا آن حدود 33 در 6.5 مترمربع و دارای معماری متنوع و گیرا می باشد. واحد های مسکونی همگی از مزایای چمن و باغ استفاده می نمایند هاوارد طرح باغچه مشترک برای ساکنان چند خانه پیشنهاد می کند تا از خرد کردن فضای سبز به صورت باغچه های خصوصی اجتناب شود.
شهر دارای شش بلوار با 36 متر عرض است که از مرکز شهر تا محیط کشیده شده است و شهر را به شش بخش تقسیم می شود. بین دایره میانی و دایره بیرونی، خیابان اصلی شهر به عرض 125 متر قرار می گرفت که کمربند سبزی با طول بیش از 5 کیلومتر و مساحت 50 هکتار را شکل می بخشد و واجد چمن و درختانی به عنوان سایه بان بود.
بر روی کمربند خارجی شهر کارخانه ها، مغازه ها، بازار ها، میادین زغال سنگ و چوب در مسیر حلقوی راه آهن قرار گرفته اند که همه شهر را دور می زند که شاخه ای از خط آهن بزرگی است که از دل زمین های خصوصی می گذرد.
مسیر راه آهن را در دایره بیرونی شهر قرار دارد که هم بارگیری محصولات از کارگاه ها و مغازه ها به طرف خارج شهر راحت تر انجام گیرد و رفت وآمد در خیابان ها نیز تقلیل یابد و در نتیجه هوا نیز کمتر آلوده می شود.
در حومه شهر بخش های زراعی،تاسیسات شهری،آسایشگاه سالمندان و مدارس حرفه ای قرار دارد.
از ویژگی های طرح وی، تقسیمات فرعی شهر است،هریک از تقسیمات فرعی یا منطقه ای شهر، از امکانات محدود یک شهر بهره مند می شود.
هاوارد در طرح شهرهای باغ مانند خود، شهر را به صورت چند دایره متحد المرکز تصویرکرد. باغشهر های که در داخل حلقه عریضی از زمین های کشاورزی محصور خواهند بود، در حد 30 هزار نفر جمعیت داشته اند .
مهمترین اصلی که هاوارد مطرح می کند اینست که مالکیت زمین های بایر و کشاورزی اطراف شهر، به شهر تعلق گیرد و عواید حاصل از افزایش قیمت زمین ، از آن شهر باشد تا گسترش شهر دستخوش سودجویی زمین خواران نشود.( اگر این زمین ها ملک شخصی فردی باشد به محض آنکه شهر ساخته شود زمین های کشاورزی آماده ساخت می شود.) احداث چنین شهرهایی در زمین های روستایی هستند که خارج از بورس معاملات زمین قرار دارد و در نتیجه قیمت پایینی دارند.
این شهرها با کمربند سبز خود شهرهای محدودی هستند که توسعه آن ها در واقع از طریق احداث شهرهای مشابه در فواصل معین تامین میشود (هرگاه جمعیت شهر افزایش یابد،درآن سوی فضاهای سبز، شهر تازه ای با همان فضاها وکمربندهای سبز به وجود می آید.) تا نهایتا یک مجموعه متشکل از چندین شهرک که توسط وسایل نقلیه سریع السیر با یکدیگر مرتبط هستند در اطراف یک شهر بزرگتر تنظیم شود.
کوچکترین سلول شهری بخشی است که برای سکونت ۵۰۰۰ نفر به همراه یک مدرسه در نظر گرفته شود.
اشتباه هاوارد که موجب شکست طرحش شد این بود که وی فشارهای اقتصادی در چگونگی توزیع جمعیت شهری را دست کم گرفته بود.
نظريه باغشهر اساساً اصلاحاتي - اجتماعي بود حتي در خاستگاه نظريه يعني انگلستان نيز ناشناخته ماند و شكل فيزيكي شهر كه در شكل دياگراماتيك ارائه شده بود بر نظر اصلاحي اجتماعي - اقتصادي هاوارد كه نظريه اي بر محور تعاون و عدم دخالت بخش دولتي در ايجاد و اداره باغشهر ها بود، استوار نگردید.