۱۳۹۱-۱۰-۲۹، ۰۱:۰۶ عصر
دروصف دانشجویان معماری
بیائیدبازگوییم ای خلایق زترسیم تخیل یاحقایق
بود این رشته بس پرکاروپربار بیرزدگرنمی جان دقایق
چوریزدخون خامه روی هربرگ زهرقطره برویدیک شقایق
بسازیم مازهرفکری بنایی زپایه محکم وبامش زعایق
بیائیدتابه پاداریم رفیقان به همت خانه ای شایسته لایق
ستونش زاهن ویک سقف محکم شویم مابربلایانیک فایق
چوسازیم سرپناهی بهرمردم بگردیم ناجی بشکسته قایق
بنایی داردعمری بس درازا بودبس باشکوه وهست شاهق
زمعماری سخن گفتم همانا بدانیدقدردانشجوی عاشق
بودماراامیدی تاکه روزی شویدیک یک مهندس خوش سلایق
به شعرم می ستایم بس شمارا چوباشدکردنان چون گفت،صادق
چون نامه جرم ما بهم پیچیدند بردند و به میزان عمل سنجیدند
بیش از همه کس گناه مابود ولی ما را به محبت علی بخشیدند
بیش از همه کس گناه مابود ولی ما را به محبت علی بخشیدند