سلام منم شارتا شهر رو تا آخر دوره ی اسلامی خوندم الان دارم دور میکنم
جیمز موریس : فصل اول ( شهرهای نخستین)+ چین
طرح ها و برنامه ها :صفحه 70
504 دور دوممه :)
برنامه ریزی شیعه:3 فصل اول
منطقه ای زیاری :فصل اول
آمار هم تازه شروع کردم
یه سری جزوه خلاصه هم خوندم
زبان میخوام متن هم شروع کنم به خوندن
(۱۳۹۳-۷-۲۰، ۱۰:۰۸ صبح)elnaz.h نوشته است: سلام منم شارتا شهر رو تا آخر دوره ی اسلامی خوندم الان دارم دور میکنم
جیمز موریس : فصل اول ( شهرهای نخستین)+ چین
طرح ها و برنامه ها :صفحه 70
504 دور دوممه :)
برنامه ریزی شیعه:3 فصل اول
منطقه ای زیاری :فصل اول
آمار هم تازه شروع کردم
یه سری جزوه خلاصه هم خوندم
زبان میخوام متن هم شروع کنم به خوندن
سلام. خیلی هم عالی. الناز جان شما امسال قبول شده بودید که! نرفتید؟
(۱۳۹۳-۷-۲۰، ۱۰:۴۰ صبح)elnaz.h نوشته است: من قبول نشدم مهندس جان..از این نام کاربری مخاطب خاص هم استفاده میکنه ایشون قبول شدن هنر تهران
(مثل اینکه ساختن یه کاربری جدید براشون سخته..خخخخ :)
سلام...
بچه ها میشه یه چیزی بگم؟
راستش من طراحی شهریم و هر چی تو تاپیکای مختلف زور زدم که بچه هارو بیارم که باهم بخونیم نشد و کسی نیومد و من همش تاپیکمو آپ میکردم....حالا میشه من به عنوان نخودی بینتون باشم ؟؟؟؟قول مبدم اذیتتون نکنم ....همین که ببینم که چند تا کنکوری اینجا هست که بشه باهاشون حرف زد کافیه .....اجازه هست...
مرسی از مهندس برایتنس که بهتون سر میزنه مام مهندس ریحانه و زهره بودن اما کسی جز من اونجا نبود و اینکه اصلا بچه ها بروز نمیدن که چیکار میکنن...انگار قرار بود ازشون دزدیده بشه.....اما من رک میکفتم...واسه همین چند روز خوب خوندم اما روحیمو باختم.....
میشه من اینجا باشم....
یه وقتایی باید بد باشی تا بعضیا بفهمن خوب بودنت وظیفه نیس...
(۱۳۹۳-۷-۲۰، ۱۰:۵۹ صبح)h@bn@m$ نوشته است: سلام...
بچه ها میشه یه چیزی بگم؟
راستش من طراحی شهریم و هر چی تو تاپیکای مختلف زور زدم که بچه هارو بیارم که باهم بخونیم نشد و کسی نیومد و من همش تاپیکمو آپ میکردم....حالا میشه من به عنوان نخودی بینتون باشم ؟؟؟؟قول مبدم اذیتتون نکنم ....همین که ببینم که چند تا کنکوری اینجا هست که بشه باهاشون حرف زد کافیه .....اجازه هست...
مرسی از مهندس برایتنس که بهتون سر میزنه مام مهندس ریحانه و زهره بودن اما کسی جز من اونجا نبود و اینکه اصلا بچه ها بروز نمیدن که چیکار میکنن...انگار قرار بود ازشون دزدیده بشه.....اما من رک میکفتم...واسه همین چند روز خوب خوندم اما روحیمو باختم.....
میشه من اینجا باشم....
سلام شبنم جان،این چه حرفیه! توی مباحث و زبان و تاریخ با بچه های برنامه ریزی مشترک هستین و مهم تر از همه اینکه کنکوری هستید و همتون دغدغه مشترک دارین. حضورتون کنار هم خیلی به آرامشتون کمک خواهد کرد. من و دوستان دیگر هم هستیم کنارتون .
در مورد سایر دوستانتون اینجوری قضاوت نکنید،شاید کمتر به سایت سر میزنن. سعی کن روی هدفت متمرکز بشی و هیچ جیز مانع تلاشت نشه.....خوشحالیم که شما هم اینجا هستید.
(۱۳۹۳-۷-۲۰، ۱۱:۰۴ صبح)h@bn@m$ نوشته است: بچه ها من خیلی افسردگی گرفتم.....کلا سرعت خوندنم خوبه هوش و یادگیریم خوبه ....همه چی خوبه خودم بدم....
ازین شرایط بدم میاد...که نمیخونم....اصن وقتی میخونما انگار یه ادم دیگه ام...اما حالا چی...میترسمممممممممممممم
اینکه هم خوندنتون وسرعتش و فهم یادگیریتون خوب هست،مراقب باشید که شما را به اشتباه نندازه و این شوق،شما رو از روند مطالعاتی ای که دارید طی میکنید،دور نکنه چون همیشه شرایط به همین خوبی نیست. پس تا فرصت به این خوبی دارید،کمال استفاده رو ازش ببرید.قدر زمان رو بدون و همینجوری خوب پیش برو ، فرصت فکر کردن به مسائل دیگه( غیردرسی) زیاد هست. پس فعلا روی هدفت متمرکز شو.