واقعا خوندن دکتری ارزش داره؟!

رو اینکه واقعا حق به حقدار نمی رسه، حق اتفاقا به اونی که حقش نیست می رسه
اما چارش چیه؟
3 راه داره
1. بگید ما نمی تونیم و پارتی نداریم و همینی هست که هست!
2.با تمام قوا به مقابله بلند بشید که البته کار سختی و طاقت فرساییه
3. مایش 100 تومنه! میرید از جایی که بهتون آدرس می دم 4 تا گردن کلفت! اجیر می کنید و یه اعلامیه چاپ می کنید و پایینش می نویسید WANTED!، بقیش حله!!!
البته مهندس جز با تحمل نمیشه به جایی رسید
همت بلند دار که مردان روزگار
از همت بلند به جایی رسیده اند(البته خانوما ببخشند،تقصیر شاعره، بنده بی گناهم!!):D

اگه مي خواستيم مبارزه نكنيم كه همون اول شروع نمي كرديم مهندس :)
راه هاي مبارزه فرق مي كنه مهندس ......به نظر من پروفسور حسابي اگه صد سالم توي ايران مي بود شايد نمي شد پروفسور حسابي ....يا حتي دكتر غريبم همينطور ....يا دكتر پاكزاد خودمون يا دكتر حبيبي و...

راه های مختلفی هست قبول
اما راه داریم تا راه، بعضی راه ها آهسته تره بعضیا سریع تر
بعضی راهها هنوز ادامش ساخته نشده و تهش جایی نیست که آدم انتظارشو داره
اما بعضی از راه ها تا تهش می رن
دکتر حسابی هم اگر صدسال تو ایران می موند یا نه بسته به شرایط اون زمان داره
اون موقع تو ایران دکترای فیزیک پلاسما کجا بود؟!
ایضا دکتر غریب
لطفا پاکزاد و حبیبی رو با اینها مقایسه نکنید قاتی میکنم ها!!!:@
یکی از ائمه(به علت هوش فراوان یادم نیست!) می قرماید انسان به اندازه آرزو و اراده ای که برای رسیدن به آن آرزو دارد پیشرفت خواهد کرد.
یادش بخیر ما تو دبیرستان داشتیم المپیاد ریاضی می خوندیم(فقط نیتش بود اما کی حوصلشو داشت!!)
یه نفر به اسم جواد لوائی اومده بود بهمون درس می داد. نقره المپیاد ریاضی جهان بود.
یه جمله ای گفت که هنوز یادمه. می گفت المپیاد خوندن یعنی یه مساله رو بخونی و نفهمی و باز بخونی و نفهمی و باز بخونی و آخرشم هرچی فکر کنی بازم نفهمی!!!
الان می فهمم چه جمله قشنگی گفته بود.:angel:

---

درد و دل بچه های ارشد چقدر خوندنی و جالبه ( شما الگوی کسایی هستید که تازه شروع راهند تازه باید راه رو براشون هموارتر هم بکنید پس نباید نا امید باشید ) ..... من که نتیجه گرفتم که بجنگیم ( البته ملایم و مهربان !!!)

جنگ که آرام و مهربون نداره!
اون سیاسته که آرام و مهربون داره و البته شما هم کم نابلد راه نیستیدا!