۱۳۹۴-۴-۷، ۱۲:۱۴ عصر
مهندس فرزانه بابا ما که از انتظار مردیم...امام مثل اینکه دوستان فقط منتظر بچه های مرحله دوم هستن تا کار رو شروع کنن و من نمیدونم ما به اونا چیکار داریم...من یکی که خدایی خسته شدم انقد که به مشاورا گفتم بابا شروع کنید برای ماها دیگه تیر هم تموم میشه و ما هیچ کاری نکردیم... :(
یه وقتایی باید بد باشی تا بعضیا بفهمن خوب بودنت وظیفه نیس...